79
دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد چهارم

منتقد شيوخ رسمى هم شدند.
پدر جهيمان ، از اخوانى‏هاى وهّابى و از ياران عبد العزيز بود كه سال ۱۹۶۶ م در تصادف كشته شد. پسرش در جماعت دعوت و تبليغ ، و تحت تأثير البانى بود . از حوالى سال ۱۹۷۵ م كه بن باز هم به رياض رفت، طلّاب جوان ، انتقادهايى به آخوندهاى قديمى داشتند و متأثّر از البانى بودند. زمانى كه جماعت دعوت و تبليغ رو به افراط گذاشتند و تحت تعقيب قرار گرفتند ، جهيمان گريخت. او نفوذ خاصّى روى افراد داشت و توانست ۲۵۰ نفر را در نخستين مرحله حمله به مسجد الحرام در سال ۱۴۰۰ ق رهبرى كند.
جهيمان ، ضدّ دولت سعودى بود و فقها را هم همراه دولت مى‏دانست؛ دولتى كه با كفّار دوستى دارد. جهيمان ، رساله‏اى با عنوان رفع الالتباس عن ملّة إبراهيم عليه بن باز نوشت، كه مهم‏ترين فقيه حامى دولت سعودى بود. البتّه اين گروه ، دولت سعودى را كافر نمى‏دانستند ؛ اما آن را دولتى جائر تلقّى مى‏كردند. آنها از اين كه دولت به شيعيان منطقه شرقيّه اجازه حيات داده و از آنها زكات مى‏گيرد و با آنها مدارا مى‏كند ، مورد اتّهام قرار مى‏دادند.
محمّد بن عبد اللَّه تركى قحطانى (متولّد ۱۹۵۶ م) (كسى كه مهدىِ اين ماجرا شد) ، در دانشگاه محمّد بن سعود در رياض درس خواند و در علم حديث وارد شد. وى نيز وهّابى بود و انديشه‏هاى ابن تيميّه و محمّد بن عبد الوهّاب را داشت. در اين ماجرا، او ادّعاى مهدويت كرد و در مسجد الحرام از مردم خواست به عنوان مهدى با او بيعت كنند. وى در ۲۴ نوامبر ۱۹۷۹م در صحن مسجد الحرام كشته شد. اين شخص يك سال قبل هم توسّط دولت سعودى ، دستگير و همراه ديگران پس از گرفتن تعهّد ، آزاد شده بود.

سال ۱۹۷۹م كه جهيمان كتاب اشراط الساعة را نوشت و گفت كه هشت سال است كه علائم ظهور مهدى در حال آشكار شدن است. در اين جا بود كه فكر ظهور


دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد چهارم
78

كتاب‏ها - كه به طور مكرّر در سال‏هاى بعد چاپ شد - ، در ظاهر، به هدف روشنگرى علمى در اين زمينه و ارائه ديدگاه درست بود.
در باره ماهيت قيام جهيمان ، مطالب زيادى منتشر شده است؛ امّا مهم آن است كه ماجراى ظهور اين مهدى، اين بار نيز مثل دفعات بسيار فراوان پيشين نه در ميان شيعيان، بلكه در ميان سنّيان، آن هم سنّيان سلفى بروز كرد. فقط يك نقطه توافق در هر دو مذهب يكسان بود و آن ، حضور سنّى‏هاى اهل حديث و اخبارى‏مسلك بود كه با نگاه به احاديث ملاحم و فتن در صحيح البخارى ، صحيح مسلم و سنن أبى‏داود و ... ، به اين مسير كشيده شده بودند. در ميان شيعه نيز بروز اين قبيل گرايش‏ها معمولاً در ميان كسانى بوده كه اعتبار زيادى براى اخبار قائل بوده‏اند.
اين داستان از آن جا شروع مى‏شد كه در دهه پنجاه ميلادى، افكار ناصريسم و ورود نشريه‏هاى خارجى به عربستان، فضا را باز كرد و وضعيت بى‏دينى رو به توسعه گذاشت. در اين زمينه، يكى از علماى سلفى كويت ، نامه‏اى به بن باز نوشت و از او خواست كه از حكومت بخواهد جلوى نشريه‏هاى خارجى را بگيرد. در آن زمان، گفته مى‏شد كه بيشتر جوانان ، اهل نماز نبودند و فقط پيران ، نماز مى‏خواندند.
در اين وقت بحث حسبه و امر به معروف و نهى از منكر مطرح شد و در مناطق مختلف ، گروه‏هايى شكل گرفتند. در مدينه هم از جمله افرادى كه نخستين بار «جماعت حسبه» يا «الجماعة السلفيّة المحتسبة» را درست كردند، از رهبران آنان، همين جُهَيمان بود. اينها تحت تأثير ناصر الدين البانى هم بودند كه فكر او در دانشگاه مدينه مؤثّر بود. گروه جديد از يك طرف ، تحت تأثير البانى به عنوان رهبر علمى بودند و از سوى ديگر ، تحت تأثير بن باز كه رهبر معنوى آنان شمرده مى‏شد .
اينها خود را سلفى و اهل حديث واقعى مى‏دانستند و تركيبى از طلّاب روستايى و شهرى و كسانى از كشورهاى ديگر بودند كه در دانشگاه مدينه درس مى‏خواندند. از حوالى سال ۱۹۷۵ م بود كه انديشه‏هاى تكفيرى در اين جماعت رسوخ كرد و

  • نام منبع :
    دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد چهارم
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری‌شهری، با همکاری محمّد کاظم طباطبایی و جمعی از پژوهشگران، ترجمه: عبدالهادی مسعودی
    تعداد جلد :
    10
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 8387
صفحه از 447
پرینت  ارسال به