فقيه بود؛ امّا در كودكى او در گذشت. وى به خارطوم رفت و به تحصيلات مذهبى ادامه داد و نخستين بار ، رسالهاى با عنوان تطهير البلاد من مفاسد الحكّام نوشت. رسوخ فساد در حكومت مصرىها بر سودان سبب شد تا مهدى بتواند راحتتر در ميان مردم نفوذ كند و بحث عدالت و نفى فساد را مورد تأكيد قرار دهد. وى در يك دوره به دعوت سرّى پرداخت تا آن كه نوبت به كار علنى رسيد. در اين فاصله ، شمارى از قبايل دغيم و كنانه به او پيوستند. مهدى در سال ۱۲۸۹ق (۱۸۸۱ م) خود را مهدى منتظَر معرّفى كرده و از فقهاى سودان خواست تا از وى حمايت كنند. وى به عبد اللَّه تعايشى كه جانشين وى شد، گفت: خوابى كه ديده ، او را مهدى منتظَر نشان داده و وى نيز در زمره نخستين حواريان اوست.
«حوارى» اصطلاحى بود كه براى ياران وى به كار مىرفت. اساس كار وى ، همين خواب و نيز ادّعاى شنيدن صداهايى در بيدارى (هواتف) بود كه وى بر اساس آنها مدّعى شد نوعى دعوت مهديانه و حتّى نبوّتگونه دارد.
بحث از ظهور مهدى، بيشتر از شهر مكّه بوده و همين زمان شهرت يافت كه مهدى سودانى ، قصد رفتن به مكّه را هم دارد. نوشتهاند كه در سال ۱۸۸۲ م در شهر مكّه شهرت يافت كه مهدى ظهور خواهد كرد. به دنبال آن، تركان عثمانى ، دست به كار شدند و به معاريف شهر يا اشراف، اعلام كردند كه اين كار به آنان آسيب خواهد زد.۱
منازعات وى با حكومت، سبب غلبه وى بر شهر ابيض در سال ۱۳۰۰ق شد و پس از آن ، بارها سپاهيان مصرى در مقابل وى شكست خوردند. در يكى از اين نبردها گوردن مسيحى انگليسى - كه فرمانده بود - كشته شد و تلّقى شد كه وى همان دجّالى بوده كه توسّط مهدى كشته شده است.۲مهدى سودانى در حال تشكيل دولت بود كه وبا گرفت و نهم رمضان ۱۳۰۲ ق در شهر اُمّ درمان۳ در گذشت. مزار وى در اُمّ درمان تا به امروز زيارتگاه است.
قيام مهدى سودانى، در واقع، به نوعى قيام عليه غرب و تمدّن غربى هم تلّقى شده است؛ زيرا سالها بود كه غربىها آن نواحى را به اسم استعمار و آبادانى ، تحت سلطه خود داشتند، گرچه اين تسلّط به اسم تسلّط مصر بر سودان بود. هدف مهدى دفع سلطه تركان بود و كسانى بود كه از قديم در مصر حكومت داشتند (گر چه ديگر ترك نبودند)، رسماً عليه عيسويان شعار نمىداد.
وى پيش از مرگ، عبد اللَّه تعايشى را به جانشينى خود منصوب كرد. عبد اللَّه در نبردى كه ميان او و سپاه مصرى انگليسى در ۱۸۸۸ م رخ داد ، كشته شد. جانشين بعدى او ، على ود حلو بود كه دومين جانشين وى به حساب مىآمد.
گفته شده : مهدى سودانى از حضور يافتن خود نزد پيامبر صلى اللَّه عليه و آله در حال بيدارى و گرفتن فرمانهايى از ايشان ، ياد كرده است و همين طور از رسيدن به خدمت خضر نبى عليه السلام و برخى از مشايخ درگذشته و نيز عزرائيل . مهمترين حكمى كه ادّعا شده از پيامبر صلى اللَّه عليه و آله فرا گرفته ، همين است كه اگر كسى مهدويت او را نپذيرد ، كافر شده است. متن يكى از نامههايى كه وى براى قبايل فرستاده، چنان و چندان ادّعاى مهدويت و نشانههاى آن را بيان مىكند كه جاى هيچ نوع ترديدى را در ادّعاى مهدويت توسّط وى رايج آن را باقى نمىگذارد.۴
سلطان مصر، اين قبيل مطالب او را براى علماى الأزهر فرستاد تا در باره وى حكم كنند. آنان نيز به صراحت ، مهدويت او را رد كردند. يك اشكال وارد شده بر او ، اين بود كه مهدى نبايد در سودان قيام كند؛ بلكه در مكّه ظهور مىكند .۵نكته مهم ، آن كه مهدى سودانى به هيچ روى به تشيّع متّهم نشده و باور مهدويت در او ، بيشتر متأثّر از تصوّف دانسته شده است. به هر روى، مهدويتى كه در سودانى ريشه داشت و بعد از نهضت او هم تأثير زيادى گذاشت، ريشه در تسنّن صوفيانه اين ديار دارد. در گذشتههاى دور نيز سودان و به طور كلّى شمال افريقا، محلّ ظهور افكار مهديانه بوده است.
1.مهدى از صدر اسلام تا قرن سيزدهم : ص ۶۸ .
2.مهدى از صدر اسلام تا قرن سيزدهم : ص ۷۶ .
3.شهرى است در استان خارطومِ سودان .
4.المهديّة فى الإسلام : ص ۲۰۹ - ۲۱۰ . نيز ، ر. ك : المهديّة فى الإسلام : ص ۲۱۱ - ۲۳۳ .
5.مهدى از صدر اسلام تا قرن سيزدهم : ص ۷۳ - ۷۵ .