59
دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد چهارم

۳۳ . مردى شرقى (م ۹۲۸ ق)

مردى كه اصل وى شرقى بود و گفته مى‏شد : مدّتى هم در مكّه بوده، به قاهره آمد و گفت كه مهدى است. به ملك الاُمرا گفت: «أنا المهدى». قاضى شهاب الدين احمد بن شيرين در آن جا بود. چند پرسش علمى از وى كرد كه پاسخى نداد. ظاهر وى ، مرد پير كوتاه‏قدّى را نشان مى‏داد كه چيزى از علائم مهدى در او نبود. وقتى با ملك الاُمرا به تندى سخن گفت، دستور دستگيرى وى را دادند و او را روانه مارستان ۱كردند تا در كنار ديوانگان باشد. سر او را لخت كرده، غل و زنجيرش كردند. وقتى خبر به شيخ ابراهيم و شيخ حسن عثمانى رسيد، نزد ملك الاُمرا آمده، وساطت او را كردند. او هم حكم به رهايى وى از مارستان كرد. اين مرد نزد عثمانى‏ها بسيار بزرگ بود و كنار وى پنجاه نفرى از جماعت عجم در خدمتش بودند. وقتى از مارستان در مى‏آمد ، همه مردم براى ديدن مهدى ، اجتماع كرده بودند. روز محشرى بود. ملك الاُمرا پشيمان شد و دستور دستگيرى او و حبسش را در بيت والى داد كه باز شفاعت كردند و آزادش نمودند.۲

۳۴ . شاه طهماسب (م ۹۶۲ ق)

رساله‏اى با عنوان مبشّره شاهيّه در سال ۹۵۰ ق نوشته شد كه ضمن آن ، ادّعا شده بود سيزده سال بعد ، مهدى ظهور خواهد كرد. البتّه روشن نيست چه ارتباطى بين محتواى اين رساله با ادّعاى جماعتى از قزلباشان در باره ادّعاى مهدويت طهماسب در سال ۹۶۲ ق داشته است . هر چه هست ، طهماسب روى خوش به اين ادّعاها نشان نداد و سخت با آنها برخورد كرد.

1.تيمارستان.

2.بدائع الزهور فى وقائع الدهور : ج ۲ ص ۱۷۳۲ .


دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد چهارم
58

خلفاى بعدىِ وى يكسره و به ترتيب ، جاى او نشستند.
عبد العليم بستوى نوشته است:
ما در باره مهدى‏هاى مغرب و سودان فراوان مى‏دانيم؛ امّا شرق هم خالى از مهدويت نيست. يكى از آنها ، فرقه مهدويّه است. اين فرقه در شهر جونپور توسّط محمّد بن يوسف جونپورى تأسيس شد. ابو رجاء شاه جهانپورى نوشته است كه او مردم را از دادن نسبت مهدويت به خود باز نداشت.
نويسنده كنز العمّال ، رساله‏اى با عنوان «الردّ على من حكم و قضى أنّ المهدى قد جاء و مضى» نوشته و گفته است كه طرفداران وى ، ديگران را كافر مى‏دانند. وى در كتاب البرهان فى علامات مهدى آخر الزمان هم اشاراتى به وى دارد و مى‏گويد : در بطلان عقايد آنان ، همين كافى كه قتل علما را جايز مى‏شمرند.
برزنجى هم نوشته است:
بسيارى از كسانى كه از علما و صلحا از هند مى‏آيند ، اظهار مى‏دارند كه اين جماعت همين باور را دارند و به قتاليّه معروف اند.۱

۳۲ . مهدى كره ابرقوهى (م ۹۱۰ ق)

يكى از دولت‏مردان آق‏قويونلوها به نام محمّد كره ابرقوهى در حوالى سال ۹۱۰ ق ، هواى تسلّط بر ابرقو و يزد را داشت. او نيروهايى را فراهم آورد و يزد و استخر را در اختيار گرفت. زمانى كه شاه اسماعيل به شيراز مى‏رفت، هدايا و ايلچيانى براى شاه فرستاد و دم از پيشوايى و مقتدايى زد. وى گاهى خيال ولايت مى‏نمود و گاه ، ابواب مهدويت بر چهره احوال مى‏گشود.۲شورش وى ، عاقبت توسّط نيروهاى قزلباش سركوب شد و خود وى در اصفهان همراه شمارى از يارانش سوزانده شد.۳

1.براى آگاهى بيشتر ، ر . ك : المهدى المنتظر فى ضوء الأحاديث و الآثار الصحيحة : ص ۹۷ - ۹۸ .

2.فتوحات شاهى: ج ۱ ص ۲۳۳ .

3.أحسن التواريخ: ج ۲ ص ۱۰۰۵.

  • نام منبع :
    دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد چهارم
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری‌شهری، با همکاری محمّد کاظم طباطبایی و جمعی از پژوهشگران، ترجمه: عبدالهادی مسعودی
    تعداد جلد :
    10
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 8041
صفحه از 447
پرینت  ارسال به