45
دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد چهارم

۱۸ . محمود تارابى (م ۶۳۶ ق)

در عصر حضور مغولان و بيداد آنان و جهل و بى‏فرهنگى مردم ، در روستاى تاراب ، محمود تارابى - كه به زهد و عبادت مشهور بود - ادّعا كرد كه جنّيان با او سخن مى‏گويند و از امور غيبى به او خبر مى‏دهند. عوام الناس به او روى آوردند و هر كجا بيمارى بود ، به او مراجعه مى‏كرد. دانشمندى به نام شمس الدين محبوبى به او گفت : پدرم روايت كرده و در كتابى نوشته كه از تاراب بخارا ، صاحب‏دولتى ظاهر خواهد شد كه جهان را مستخلص مى‏كند و علامات اين سخن را نشان داده و آن آثار در تو پيداست. اين سخن ، اقبال به وى را گسترش داد و آثار فتنه و آشوب پديد آمد.۱ حكومت و اشراف ، به مقابله با وى بر آمدند و او هم پيروان خود را تهييج كرد و به جنگ فرا خواند.۲
پس از پيروزى اوّليه، دستور غارت خانه اشراف را داد و هر آنچه بود ، برداشتند. مغولان آن نواحى ، با يكديگر متّحد شدند و بر او يورش بردند ؛ امّا از سپاه تارابى شكست خوردند.

وقتى لشكريان وى پيروزمندانه باز گشتند، اثرى از تارابى نديدند. از اين رو گفتند : خواجه غيبت كرده است و تا ظهور او ، دو برادر او ، محمّد و على ، قائم مقام او باشند.۳
اين ، اجمال نقلى از جوينى بود كه خود از حاميان مغولان است ، و ماهيت واقعه براى ما آشكار نيست .

۱۹ . قاضى شرف الدين ابراهيم (م ۶۶۳ ق)

قاضى شرف الدين ابراهيم ، سيّدى شيرازى بود كه مدّتى از وطن خود مهاجرت كرد

1.تاريخ جهان‏گشاى جوينى: ج ۱ ص ۸۶ - ۸۷.

2.تاريخ جهانگشاى جوينى: ج ۱ ص ۸۸.

3.تاريخ جهانگشاى جوينى: ج ۱ ص ۸۹.


دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد چهارم
44

۱۶ . ابن الفرس (۵۶۵ - ۶۰۱ ق)

ابو القاسم عبد الرحيم بن ابراهيم خزرجى (ابن الفرس) دانشمندى معروف است. نوشته‏اند كه روزى در مجلس منصور موحّدى (ح‏۵۸۰ - ۵۹۵ ق) نشسته بود و سخنى گفت كه از آن بوى مخالفت با دولت موحّدى مى‏آمد و نشان از تمايل وى به امامت داشت. اندكى بعد ترسيد و مدّتى مخفى شد. وقتى منصور موحّدى مُرد، ابن الفرس در ميان قبايل بربر در جنوب مراكش ، شروع به دعوت به خود كرد و مدّعى شد كه مهدى منتظر يا همان قحطانى است كه در حديث آمده و قبل از قيامت ، ظاهر مى‏شود . ناصر موحّدى به جنگ با وى پرداخت. مدّتى بعد در سال ۶۰۱ ق ، گروهى از اطرافيانش به او خيانت كردند و او را كشتند و سرش را به مراكش فرستادند.۱

۱۷ . ملك معز اسماعيل ايّوبى (م ۵۹۸ ق)

در اوايل عهد صلاح الدين (۵۶۹ ق) لشكر ايّوبى براى فتح يمن روانه شد. سرپرست اين فتح ، ملك معظّم توران‏شاه ، برادر بزرگ‏تر صلاح الدين بود كه متولّى حكومت يمن پس از فتح آن شد (۵۶۹ - ۵۷۷ ق). سپس برادر ديگر، سيف الإسلام طغتكين، جانشين او شد (۵۷۷ - ۵۹۳ ق) و بعد از مرگ او پسرش ملك معز اسماعيل ، جاى او را گرفت (۵۹۳ - ۵۹۸ ق) . حنبلى در شفاء القلوب (ص ۱۷۴) نوشته است:
وى ادّعا كرد كه اموى است و قصد خلافت كرد و لباس آن را - كه آستينى به طول نزديك به بيست ذراع داشت - در بر نمود و خود را مهدى خواند. عمويش، العادل، بدو پيام فرستاد و او را از آن كار نهى كرد و كردارش را ناپسند شمرد. و گفته‏اند كه وى ادّعاى پيامبرى نيز كرد.۲

1.ر. ك: تاريخ الأدب العربى ، فروخ : ج ۵ ص ۵۵۸ .

2.تاريخ ايّوبيان: ج ۱ ص ۳۷۴ ، الوفيات: ج ۳ ص ۴۷۱ (شرح حال صلاح الدين)، السلوك: ج ۱ ص ۴۲.

  • نام منبع :
    دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد چهارم
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری‌شهری، با همکاری محمّد کاظم طباطبایی و جمعی از پژوهشگران، ترجمه: عبدالهادی مسعودی
    تعداد جلد :
    10
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 8133
صفحه از 447
پرینت  ارسال به