۴ / ۳
مكتوب منسوب به ناحيه در زمان غيبت كبرا خطاب به شيخ مفيد
۷۵۳.الاحتجاج- در يادكرد متن نامهاى كه در چند روز پايانى صفر سال ۴۱۰ از سوى ناحيه مقدّسه به شيخ مفيد رسيد و رساننده آن گفته كه آن را از ناحيه چسبيده به حجاز آورده است - : به برادر استوارگام، دوستدار رشيد، شيخ مفيد، ابو عبد اللَّه محمّد بن محمّد بن نعمان - كه خداوند ، تكريمش را مستدام بدارد - ، از امانتدار عهد گرفته شده از بندگان .
بسم اللَّه الرحمن الرحيم . امّا بعد، سلام بر تو ، اى دوستدار مخلص در دين كه در باره ما به جايگاه والاى يقين ، دست يافتهاى (به ما يقين دارى)! ما براى تو خدايى را مىستاييم كه جز او خدايى نيست و از او مىخواهيم كه بر سَرور و مولا و پيامبرمان، محمّد ، و خاندان پاكش درود فرستد . خدا توفيقت را در يارى حق مستدام بدارد و پاداشت را در گفتار راستينت از طرف ما فراوان كند ! به تو اعلام مىكنيم كه به ما اجازه داده شده است كه تو را با اين نامه (مكاتبه) گرامى بداريم و آنچه را از جانب ما بايد به دوستدارانمان برسد ، به تو بگوييم . خداوند ، عزّت اطاعتش را به آنان ارزانى دارد و با مراقبت و محافظت خودش، آنچه را انديشناك آن هستند، كفايت كند . خداوند ، تأييدت كند ! به يارى او در برابر دشمنانِ از دين بيرون رفتهاش ، آن گونه كه به تو مىگوييم، ايستادگى كن ، و در رساندن آن به كسى كه اطمينان دارى ، آن گونه كه برايت ترسيم مىكنيم، عمل نما ، إن شاء اللَّه تعالى .
ما اگرچه بر حسب آنچه خداى متعال ، صلاح ما و پيروان باايمان ما در اين باره ديده است و تا زمانى كه دولت دنيا در دست فاسقان است، در جايى دور از خانههاى ستمكاران، اقامت گزيدهايم، امّا از حال شما باخبريم و هيچ يك از خبرهاى شما از ما پنهان نمىماند و مىدانيم كه چگونه خوارتان كردند ، از آن هنگام كه بسيارى از شما به كارهايى روى آورديد كه پيشينيانِ شايسته ، از آن دورى مىكردند و پيمانِ گرفته شده از ايشان را [در باره اركان دين مانند توحيد و امامت ]چنان به پشت سرشان افكندند كه گويى از آن آگاهى ندارند.
ما مراقبت از شما را فرو نمىنهيم و شما را از ياد نمىبريم و اگر چنين نبود، سختىها به شما مىرسيد و دشمنان ، شما را از بيخ و بن بر مىكندند ! از خداوند بزرگ باشُكوه ، پروا كنيد و ما را در دستگيرىتان از فتنهاى پشتيبانى كنيد كه بر سرتان آمده و هر كس كه اَجَلش نزديك شده ، در آن هلاك و هر كه به آرزويش رسيد، از آن دور نگاه داشته مىشود، و آن فتنه، نشانه حركت ما و خبر كردن شما براى قيام كردن به امر و نهى ماست، و خداوند ، تمام كننده نور خويش است، هر چند مشركان را ناخوش آيد.
به تقيّه چنگ زنيد تا از آتش افروخته جاهلى - كه تعصّب اموى در آن مىدمد و طايفه رهيافته را مىترساند - ، در امان بمانيد . من ، نجات كسى را كه در اين فتنه، به راهها و جاهاى نهان نرود و در گريز از آنها ، راههاى پسنديده را بپويد، ضمانت مىكنم . هنگامى كه ماه جمادى اوّلِ سال جارى رسيد ، به آنچه در آن رخ مىدهد ، دقّت كنيد و براى آنچه پس از آن روى مىدهد، از خواب ، بيدار و آماده شويد.
به زودى ، نشانهاى آشكار از آسمان برايتان پديدار مىشود و مانند همان نيز از زمين پيدا مىشود و در سرزمين خاور، چيزى حزنآور و مضطرب كننده به وجود مىآيد و پس از آن ، گروههايى بر عراق چيره مىشوند كه از اسلام بيرون اند و با بدرفتارىشان ، روزىِ آن ديار ، اندك و تنگ مىشود و اين اندوه با نابودى طاغوتى از اين شرورها، برطرف مىشود و نيكانِ باتقوا به هلاكت او شاد مىشوند و آنان كه از هر سو آهنگ حج دارند ، با فراوانى و همدلى به آنچه آرزو دارند ، مىرسند و ما براى آسان كردن حجّ آزاد و همدلانه آنها كارى مىكنيم كه با نظم و هماهنگى به انجام رسد.
پس هر يك از شما بايد كارى كند كه به محبّت ما نزديك شود و از آنچه او را به ناپسندى و ناخشنودىِ ما نزديك مىكند، بپرهيزد كه امر ما ، ناگهانى و بى آمادگى است و هنگامى است كه توبه سودى نمىبخشد و پشيمانى از گناه، كسى را از كيفر ما رهايى نمىبخشد. خداوند ، راه درست را به شما الهام مىكند و به رحمتش، لطف خويش را همراهتان مىنمايد».
در پايان توقيع ، با دستخطّ مباركش - كه بر صاحبش درود باد - آمده بود: «اين نامه ما ، به توست اى برادر ولايتمدار ، دوست پاكباز بىزنگار و يار وفادار ما! خداوند ، تو را با ديده بىنياز به خوابش ، نگاه دارد! از نامه محافظت كن و دستخطّ آنچه را برايت نگاشتيم ، به هيچ كس نشان مده و مضمون آن را به كسى كه اطمينان دارى ، برسان و آنان را به عمل بر طبق آن سفارش كن، إن شاء اللَّه. و خدا بر محمّد و خاندان پاكش درود فرستد».۱