مهدى است. وى جاهايى از بصره از جمله دار الكتب را - كه وقف مسلمانان بود و در اسلام ، نظير آن ديده نشده بود - آتش زد و بسيارى از چيزهاى ديگر را نابود كرد.۱
بليا به اطراف و جوانب نوشت كه: «مهدى موعود كه خلق را به حق دعوت مىنمايد، منم. اگر اطاعت و انقياد من نماييد ، از عذاب اخروى و ذلّت دنيوى، امن و خلاص خواهيد شد و اگر قدم از دايره اطاعت من - كه صاحب الزمانم - ، بيرون نهيد، يقين بدانيد كه در هر دو سرا به عذاب و وبال گرفتار مىگرديد. پس به خداى سبحانه و تعالى و به امام مهدى ايمان بياوريد» .
سلطان ملكشاه حكم كرد كه كلاه مسخرگان را بر سر بليا نهند و او را بر شتر سوار كنند و در تمام شهر بغداد بگردانند و بعد از آن به دار بكشند.۲
۱۵ . ابن تومرت (۴۸۵ - ۵۲۴ ق)
ابو عبد اللَّه محمّد بن عبد اللَّه بن تومرت ، متولّد در كوه سوس، همه آنچه را كه يك مدّعى مهدويت نياز دارد، داشت: اوّلاً از سادات حسنى بود، چنان كه نام خود و پدرش هم شبيه نام پيامبر صلى اللَّه عليه و آله بود. به علاوه قيام او در اوّلين سالهاى سده ششم هجرى بود.۳مورد اخير، هميشه امتيازى براى مدّعيان مهدويت بوده كه خود را مجدّد قرن نيز بشناسانند.
ابن تومرت براى تحصيل ، به شرق اسلامى آمد و در بازگشت، طلبهاى پرشور شده بود كه مرتّب امر به معروف و نهى از منكر مىكرد. در سال ۵۰۵ ق به مهديّه رفت و سپس از آن جا به ملاله عزيمت كرد. در اين شهر بود كه عبد المؤمن بن على را - كه يكى از ياران اصلى او و جانشين وى شد - ، ملاقات كرد. در آن جا به او گفت كه : مهدى است و در حديث است كه مردى از قيس - يعنى همين عبد المؤمن - او را