321
دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد چهارم

از او مى‏كردند ، پاسخ‏هاى شگفتى مى‏داده ،۱ اگر مقصود وى پاسخ‏هايى ناسازگار با ديگر نصوص و قواعد است ، بايد گفت دست كم تا آن جا كه به مسائل فقهى بر مى‏گردد و آنچه از اين توقيع‏ها مانده ، چنين نيست و اگر در بقيّه موارد است ، آن نيز قابل بررسى است ؛ ولى گمان نمى‏رود پاسخ‏هايى ناسازگار با اصول و موازين پذيرفته شده باشد . همچنين احتمال مى‏رود با توجّه به مطالب ستايش‏آميزى كه ابو نصر در باره عثمان بن سعيد نقل كرده ، اين تعبير وى در مقام تأكيد بر ارتباط وى با حجّت عليه السلام و عدم صدور توسّط خود وى است ؛ امرى كه با توجّه به برخى تبليغات و ترديدافكنى‏ها بويژه در گذشته ، براى برخى موجب پرسش شده بود .

1.ر . ك : ج ۳ ص ۳۴۶ ح ۶۲۴.


دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد چهارم
320

ساير منابع فقهى نيامده است .

جمع‏بندى‏

اين بررسى تفصيلى ، نشان داد همان گونه كه در آغاز آورديم ، توقيعات فقهى در رديف ديگر احاديث و ادلّه فقهى و مانند آنها ، از اعتبار نسبى برخوردار و از گذشته مورد استناد فقهاى ما بوده‏اند و اگر بخشى از آنها نيز به صورت مُرسل نقل شده‏اند يا سند آنها از نگاه رجالى و حديث‏شناسى مورد تأمّل است ، امّا همانند احاديث مشابه ، نوعاً مورد توجّه و استناد قرار گرفته و گاه در تأييد موضوعى از آنها بهره برده شده است و مى‏دانيم عمل و اعتناى فقها ، نوعاً دليل اجمالى بر اعتبار احاديثى به شمار مى‏رود كه نصاب لازم براى اعتماد فقهى به سند رجالى آنها وجود ندارد ، چنان كه ديديم محتواى بسيارى از اين توقيعات ، در نصوص ديگر نيز عيناً يا اجمالاً آمده است .
از سوى ديگر ، برخى ابهامات اوّليه در فهم درست پاسخ‏ها با مراجعه به احاديث و گفته‏هاى فقها ، رفع مى‏گردند ، ضمن آن كه نوع پاسخ‏ها با ادلّه ديگر ، سازگارند و يا دست كم با قواعد و ادلّه ديگر ناسازگار نيستند . البتّه اندكى از آنها نيز براى فقها يا برخى از آنان ، قابل استناد نبوده است و اين امر با توجّه به شرايط طرح پرسش و پاسخ‏ها و محدوديت‏هاى مكاتبات از نظر وضوح ، امرى طبيعى است ، به گونه‏اى كه خود مكاتبه بودن در نگاه برخى فقها در رساندن مقصود و در نتيجه ، تمسّك به ظاهر آن ، نوعى مانع نسبى به شمار مى‏رود و اختصاص به اين توقيعات ندارد ، چنان كه امام خمينى در استناد به يكى از همين توقيع‏ها به اين نكته كلّى توجّه داده است .۱
از اين رو ، اين تعبير كه شيخ طوسى از ابو نصر هبة اللَّه بن محمّد در باره نايب دوم ، جناب محمّد بن عثمان عَمرى ، نقل كرده است كه وى در باره پرسش‏هايى كه

1.كتاب الخلل فى الصلاة: ص ۱۹۸.

تعداد بازدید : 8482
صفحه از 447
پرینت  ارسال به