شرطى نگذاشتهاند و دست بالا ، اين است كه نتيجه جمع ميان احاديث را حكم به «كراهت خروجِ غير لازم» يا «استحباب عدم خروج» و گاه «احتياط مستحب بودن ترك خروج» ديدهاند ، چنان كه جناب صاحب جواهر تصريح مىكند هيچ يك از فقهاى به تعبير وى معتبر را نيافته كه قائل به منع شده باشند . وى سپس به گفته محدّث بحرانى اشاره مىكند كه از جمله به قرينه اين سه توقيع ، قائل به جواز مشروط شده است ؛ ولى ايشان ضمن خردهگيرى به روش كلّى اجتهادى بحرانى ، تأكيد مىكند كه احاديث ، به روشنى جواز مطلق را مىرسانند كه فقها نيز نوعاً گفتهاند ؛ امّا در موارد غير ضرور ، كراهت دارد .۱
حال مىتوان گفت نظر و روش فقهاى ما از گذشته تا كنون در جمعِ ميان احاديث اين موضوع و حكم به جواز مطلق - كه گاه صريح و گاه ظاهرِ احاديث چندى است - ، شاهد روشنى است كه نفى بيرون ماندن زن در شب در پاسخ به سؤال دوم و سوم توقيع و مشروط كردن خروج به نياز زن و نبودِ فردى ديگر براى انجام آن در سؤال سوم ، امرى الزامى ، به معناى عدم جواز نيست و اين سه توقيع - چنان كه پارهاى فقهاى ديگر نيز به آن استناد كردهاند - ، در سياق احاديث متعدّد ديگرى است كه مانع استنباط حكم جواز مطلق به وسيله فقهاى ما نشده است .
۵۸ . سورههاى بافضيلتتر در نماز (ح ۶۹۵/۵)
احاديث متعدّدى در باره فضائل قرائت بسيارى از سورههاى قرآن در دست است ؛ امّا در نماز ، بيش از همه بر فضيلت و مداومت بر سورههاى «توحيد» ، «قدر» و «جحد» ، تأكيد شده است . شيخ حرّ عاملى ، دو باب را به فضيلت اين سورهها اختصاص داده است : يكى استحباب قرائت سوره «قدر» و «توحيد» در نمازهاى واجب حتّى نماز صبح ، و ديگر ، استحباب قرائت سورههاى جحد و توحيد در نمازها و كراهت ترك سوره توحيد . (او اين توقيع شريف را در باب نخست ،