امام جماعت ديگر در ميان نماز پس از فوت يا بيهوش شدن امام جماعت - كه حكمى مورد وفاق است - ، از جمله به اين توقيع ، استناد كرده است .۱
تنها نكته مورد تأمّل ، ظاهر دستور به شستن دست به صِرف مَس است كه شامل صورت نبودِ رطوبت نيز مىشود ؛ امرى كه در برخى احاديث ديگر نيز به صورت مطلق آمده است ؛ امّا فقها ، نوعاً آن را حمل بر فرض رطوبت كردهاند ، با اين توجّه كه آنچه در ميان عرف و عقلا ، امرى ارتكازى است ، اين است كه بدون رطوبت ، نجاست ، سرايت نمىكند .
اين ، نكتهاى است كه از جمله در بيان امام خمينى آمده و ايشان بر پايه آن ، اطلاق توقيع را مقيّد به فرض رطوبت و سرايت نجاست شمرده است .۲ با اين حال ، علّامه حلّى تماس با مُرده بدون رطوبت را نيز مايه سرايت نجاست ، شمرده است .۳
۵۶ . فراموشى در تسبيحات نماز جعفر طيّار (ح ۶۹۵/۲)
ويژگى عمده نماز جعفر طيّار عليه السلام ، تسبيحات سيصدگانه آن است كه در هر چهار ركعت آن ، توزيع شده است و به همين جهت به آن «نماز تسبيح» نيز گفته مىشود . در هر ركعت ، ۷۵ بار ذكر «سبحان اللَّه و الحمد للَّه و لا إله إلّا اللَّه و اللَّه أكبر» تكرار مىشود : پانزده بار پس از حمد و سوره ، ده بار در هر ركوع و هر سجده و پس از سر برداشتن از آنها . پرسش اين است كه : اگر در يكى از اين احوال ، اين ذكر فراموش شود ، آيا مىتوان در حالت ديگر كه به ياد مىآورد ، آن را جبران كرد يا بايد از آن گذشت؟
پاسخ امام عليه السلام در اين توقيع كه مشابه آن در فقه الرضا عليه السلام آمده ،۴ اين است كه نمازگزار در حالت بعدى كه به ياد مىآورد ، آن را جبران كند . فقها۵ بارها به اين پاسخ - كه تنها حديث موجود در باره اين موضوع است و شيخ حرّ عاملى بابى را به آن اختصاص داده ، استناد كرده و بر پايه آن ، فتوا دادهاند ، چنان كه سيّد جواد عاملى گفته ، ظاهر سخن برخى نشان مىدهد۶ و برخى مانند محقّق اردبيلى ، وحيد بهبهانى و محدّث بحرانى ، بر آن تصريح كردهاند .۷
وحيد بهبهانى ، پس از نقل توقيع از كتاب الاحتجاج طَبرِسى و نيز عبارت فقه الرضا عليه السلام ، عمل به آن را بىاشكال مىشمارد ، به اين دليل كه هر دو كتاب ، معتبر است ، بويژه در مثل چنين حكمى كه مقصود وى ، استحبابى بودن حكم و مشمول ادلّه تسامح در ادلّه سنن بودن است ، در حالى كه پيش از طَبرِسى كه توقيع را بدون سند آورده ، شيخ طوسى آن را با سند معتبر ، نقل كرده است . ۸
محقّق نراقى ، ضمن استناد به توقيع ، مقتضاى اطلاق آن را فرض فراموشى تا پس از نماز نيز مىداند . از اين رو ، اگر پس از نماز نيز به خاطر آورد كه بخشى را نگفته ، آن را قضا مىكند .۹ ظاهر اطلاق سخن سيّد محمّدكاظم يزدى و هم صريح آن نيز همين است ؛ امّا برخى فقهاى بعدى مانند آقاضيا عراقى ، سيّد محسن حكيم و امام خمينى بر وى خُرده گرفتهاند و نشان مىدهد كه اينان ، شمول توقيع نسبت به جبران پس از نماز را نپذيرفته يا در آن ترديد داشتهاند .۱۰آقاى حكيم با ذكر
1.جامع المدارك: ج ۱ ص ۵۰۰ .
2.كتاب الطهارة ، خمينى: ج ۳ ص ۹۳ - ۹۵.
3.منتهى المطلب: ج ۲ ص ۴۵۸.
4.فقه الرضا عليه السلام : ص ۱۵۶.
5.وسائل الشيعة: ج ۸ ص ۶۱.
6.مفتاح الكرامة: ج ۹ ص ۲۳۷.
7.مجمع الفائدة و البرهان: ج ۳ ص ۳۰ ، مصابيح الظلام: ج ۳ ص ۴۱ - ۴۲ ، الحدائق الناضرة: ج ۱۰ ص ۵۰۱ و ۵۰۸ .
8.الغيبة ، طوسى: ص ۳۷۳.
9.مستند الشيعة: ج ۶ ص ۳۷۵.
10.ر.ك: العروة الوثقى: ج ۳ ص ۳۱۸ و ۴۰۶.