حكم ، آورده است .۱ با اين حال ، برخى در تأييد اين حكم مورد اتّفاق كه فرقى ميان مادر و جدّه نيست ، به اين توقيع ، استناد كردهاند .۲
۲۳. دعواى مالى (ح ۶۹۰/۹)
در اين پرسش ، مدّعاى شخص طلبكار ، اين است كه علاوه بر هزار درهمى كه براى آن شاهد دارد ، طى سه سند ديگر كه براى هر يك از آنها نيز جداگانه شاهد دارد ، هزار درهم ديگر طلبكار است ؛ امّا بدهكار ، اين سه را همان طلب هزار درهمى مىداند كه به آن نيز اقرار دارد و همان گونه كه در پاسخ آمده ، بايد آن را پرداخت كند ؛ ولى اثبات هزار درهم دوم ، منوط به سوگند مدّعى است كه در واقع ، منكر ادّعاى بدهكار است كه مىگويد اين بدهى وى ، همان بدهى هزار درهمى است . در نتيجه طلبكار كه از او به اعتبار اصل ادّعا ، «مدّعى» به شمار رفته ، بايد سوگند بخورد ؛ چون شكل ادّعا ، او را در جاى منكر نشانده و سوگند بر عهده منكر است . تعبير ردّ سوگند به مدّعى ، يعنى طلبكار در پاسخ به همين دليل است و پيداست طبق قاعده ، اگر حاضر به سوگند نشود ، حقّى نخواهد داشت . هر چند در برخى مجامع حديثى ، يك باب جداگانه به همين توقيع ، اختصاص يافته است ،۳ امّا اين پاسخ برابر قاعده پذيرفته شده و جارى در آيين قضاست و كسى مخالف آن نيست .
۲۴. استحباب نوشتن «لا إله إلّا اللَّه» بر كفن (ح ۶۹۰/۱۱)
استحباب نوشتن «لا إله إلّا اللَّه» بر كفن مرده ، حكمى است كه اصل آن از كار امام صادق عليه السلام در باره كفن فرزند خود ، اسماعيل ، استفاده شده و «ابو كهمس» ، آن را نقل كرده است ، چنان كه شيخ طوسى آن را در دو جا روايت كرده است .۴اين ،
1.وسائل الشيعة: ج ۲۰ ص ۴۵۷ - ۴۶۰.
2.أنوار الفقاهة (النكاح): ج ۳ ص ۱۲۴ ، سند العروة الوثقى (النكاح): ج ۱ ص ۳۲۴.
3.ر.ك: وسائل الشيعة: ج ۲۷ ص ۲۷۳؛ جامع أحاديث الشيعة: ج ۳۰ ص ۲۳۰.
4.تهذيب الأحكام: ج ۱ ص ۲۸۹ و ۳۰۹.