محمّد بن عثمان عَمرى با توقيعاتى كه در زمان پدرش جناب عثمان بن سعيد صادر مىشد ، مورد توجّه قرار گرفته و از نشانههاى صدق وى به شمار رفته است .۱اين ، مانند نكتهاى است كه به صورتى روشن در باره علّت «اُمّى» بودن پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله ذكر شده است تا به معجزه بودن قرآن ، بيشتر و زودتر ايمان آورده شود .
۵ . اهتمام و استناد فقها
ملاحظه مباحث مربوط به هر يك از قسمتهاى توقيعات فقهى در منابع فقه استدلالى ، به روشنى نشان مىدهد كه فقهاى ما كه اعتبار ادلّه فقهى و امكان اعتماد به آنها را يك اصل در استدلالهاى فقهى به شمار مىآورند ، به اين توقيعات ، همانند ساير احاديث منابع حديثى معتبر ، اعتنا و اهتمام قابل توجّهى داشتهاند . فقها حتّى به رغم اين كه بخشى از توقيعات فقهى ، جزء مسائل فرعىاند يا مشابه آنها در احاديث ديگر وجود دارد ، آنها را در بسيارى از منابع آورده و جزء مستندات ديدگاههاى فقهى خود ، قرار دادهاند . با اين حال ، در پارهاى از موارد نيز آنها را با ساير ادلّه ، سازگار نديده و در برخى موارد از نظر فقهى نتوانستهاند به آن عمل كنند . البتّه در اين موارد نيز نظر فقها يكسان نيست و برخى ، آنها را پذيرفته يا معناى سازگارى براى آنها ذكر كردهاند ؛ امّا نكته كلّى اين است كه فقهاى ما از گذشته تا به حال ، در باره توقيعات فقهى ، همانند ساير احاديث ، عمل كردهاند و ملاحظه مباحث آنان ، نه تنها تمايز عمدهاى را در مجموع نشان نمىدهد ؛ بلكه شاهديم با احترام و اعتناى ويژهاى از آنها ياد شده است .
از سوى ديگر ، پيشينه اصل استناد به توقيعات فقهى ، هر چند به فقهاى متقدّم بر مىگردد ، امّا حجم آن در منابع فقهى متأخّر ، گسترش يافته است . اين امر ، از يك سو ناشى از گسترش نگارش آثار تفصيلى در فقه استدلالى در چند قرن اخير