الغيبةى شيخ طوسى ، كتاب من لا يحضره الفقيه و كمال الدين شيخ صدوق ، همراه با اسناد آنها آمده است . بخشى نيز در كتاب الاحتجاج طَبرِسى ، بدون سند ، نقل شده است ؛ امّا طبرسى كه حدود يك قرن پس از شيخ طوسى كتاب خود را تدوين كرده ، دليل حذف اسناد اكثر احاديث را اين شمرده كه بر آنها ، اجماع وجود دارد يا موافق مدلولهاى عقول است يا در منابع تاريخى و كتابهاى موافقان و مخالفان ، مشهور است .۱
اصل كتاب الاحتجاج نيز - چنان كه علّامه مجلسى نيز خاطرنشان كرده و آن را جزء منابع خود قرار داده - از كتابهاى معروف و رايج به شمار مىرود و به گفته ايشان ، جناب سيّد ابن طاووس ، كتاب و نويسنده آن را ستايش كرده و بيشتر عالمان ، از آن نقل كردهاند .۲ كتاب الاحتجاج ، در شمارِ مصادر وسائل الشيعة است و شيخ حرّ عاملى بر اعتبار منابع حديثى خود ، تأكيد كرده است .۳
از سوى ديگر ، حجم عمده توقيعها مربوط به چهار مجموعه پرسشى است كه محمّد بن عبد اللَّه بن جعفر حِميَرى داشته و ولىّ عصر عليه السلام پاسخ گفته است و طبرسى آنها را بدون سند و به صورت مُرسل نقل كرده است ؛ كارى كه در باره بيشتر احاديث اين كتاب - حتّى اگر در منابع اصلى ، داراى سند بودهاند - روا دانسته است ؛ امّا نكته مهم و قابل توجّه در باره دو مورد از اين چهار مجموعه ، اين است كه گرچه كار طبرسى موجب شده تا برخى فقها در استدلال به برخى از بخشهاى اين دو - كه شاهد ديگرى نداشته و قابل تسامح نبودهاند - ، با احتياط رفتار كرده ، همانند احاديث مشابه در ساير منابع ، بِدانها استناد قطعى نكنند ؛ ليكن شيخ طوسى ، اين دو توقيع را با سندى معتبر ، نقل كرده است . اين نكته مهم ، مورد توجّه شيخ حرّ عاملى بوده و در موارد نقل پارههاى اين دو ، افزون بر نقل از طبرسى به صورت مُرسل ، به