181
دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد چهارم

فصل دوم: مكتوب‏هايى در پاسخ پرسش‏هاى فقهى‏۱

۲ / ۱

پاسخ پرسش‏هاى محمّد بن عثمان عَمرى‏

۶۸۳.كتاب من لا يحضره الفقيه‏- در باره ابو الحسين محمّد بن جعفر اسدى - : در پاسخ مسئله‏هاى او ، از طريق محمّد بن عثمان عَمرى - خداوند ، روحش را پاك بدارد - ، اين گونه جواب آمد: «و امّا سؤالت از نماز هنگام طلوع و غروب خورشيد، اگر اين گونه است كه مردم مى‏گويند: خورشيد ، ميان دو شاخ شيطان ، طلوع مى‏كند و ميان دو شاخ شيطان ، غروب مى‏كند [و نتيجه مى‏گيرند كه در اين دو وقت نبايد نماز خواند، پاسخت اين است كه :] چه چيزى بهتر از نماز ، بينى شيطان را به خاك مى‏مالد؟! پس هنگام طلوع و غروب آفتاب نيز نماز بخوان و بينى شيطان را به خاك بمال».۲

۶۸۴.كمال الدين‏- با سندش به نقل از ابو الحسين محمّد بن جعفر اسدى - : در پى سؤال‏هايى كه از صاحب الزمان عليه السلام از طريق شيخ ابو جعفر محمّد بن عثمان - خداوند ، روحش را پاك بدارد - پرسيده بودم، از سوى او چنين پاسخ آمد:
[۶۸۴ / ۱] «و امّا سؤالت از نماز هنگام طلوع و غروب خورشيد، اگر اين گونه است كه مردم مى‏گويند: خورشيد ، ميان دو شاخ شيطان ، طلوع مى‏كند و ميان دو شاخ شيطان ، غروب مى‏كند [و نتيجه مى‏گيرند كه در اين دو وقت نبايد نماز خواند، پاسخت اين است كه : ]چه چيزى بهتر از نماز، بينى شيطان را به خاك مى‏مالد؟! پس در آن دو وقت نيز نماز بخوان و بينى شيطان را به خاك بمال.
[۶۸۴ / ۲] و امّا سؤالت در باره وقف بر ناحيه دستگاه ما و آنچه براى ما قرار داده مى‏شود و سپس صاحبش به آن نياز پيدا مى‏كند، [پاسخ ، اين است كه :] هر چه را تحويل نداده و نسپرده است ، صاحبش اختيار [باز گرداندن‏] دارد و هر چه را تحويل داده، صاحبش ديگر اختيارى ندارد، به آن احتياج داشته باشد يا نداشته باشد، به آن نيازمند باشد يا بى‏نياز از آن باشد .
[۶۸۴ / ۳] و امّا سؤالت در باره كسى كه آنچه را از اموال ما در دست دارد، حلال مى‏شمرد و بدون فرمان ما، در آنها، مانند اموال خودش تصرّف مى‏كند، [پاسخ ، اين است كه :] هر كه باشد، ملعون است و روز قيامت ، ما طرف دعواى او هستيم . پيامبر صلى اللَّه عليه و آله فرمود: "هر كس آنچه را كه خداوند ، حقّ عترتم و بر ديگران حرام دانسته، حلال بشمرد، بر زبان من و زبان هر پيامبرى لعن شده است" . پس هر كس به ما ستم كند، از زمره ستمكاران و لعنت خدا بر او خواهد بود، به دليل سخن خداى متعال: «هان! لعنت خدا بر ستمكاران است».

[۶۸۴ / ۴] و امّا سؤالت در باره نوزادى كه پس از ختنه كردن، پوست روى آلتش روييده است، كه آيا دوباره بايد ختنه شود؟ [پاسخ ، اين است كه :] واجب است كه پوستش بريده [و دوباره ختنه‏] شود؛ زيرا زمين از پيشاب كسى كه آلتش پوست دارد ، تا چهل روز به خداى عزّ و جلّ فرياد بر مى‏آورد.
[۶۸۴ / ۵] و امّا سؤالت در باره جواز نماز خواندن ، در حالى كه آتش يا تصوير يا چراغ ، جلوى اوست، [پاسخ ، اين است كه :] مردم پيش از تو در اين باره اختلاف كردند. پس براى كسى كه از فرزندان بت‏پرستان و آتش‏پرستان نباشد، جايز است كه نماز بخواند ، در حالى كه آتش و تصوير و چراغ ، جلوى اوست ؛ ولى اين براى كسى كه از فرزندان بت‏پرستان و آتش‏پرستان است ، جايز نيست.
[۶۸۴ / ۶] و امّا سؤالت در باره مزارع ناحيه (دستگاه) ما كه : آيا جايز است آبادانى آنها را به عهده گرفت و خراج آنها را پرداخت و هر چه را از درآمد آن اضافه آمد ، به قصد اجر و ثواب و نزديكى به ما، به دستگاه ما رساند؟ [پاسخ ، اين است كه :] براى هيچ كس روا نيست كه در مال غير خودش بدون اجازه او تصرّف كند. پس چگونه در مال ما روا باشد؟ هر كس چيزى از اين كارها را بدون فرمان ما بكند، چيزى را كه از ما بر او حرام شده، حلال شمرده است، و هر كس چيزى را از اموال ما بخورد، آتش به دل خود برده و به زودى در كام زبانه‏هاى آتش فرو مى‏رود.
[۶۸۴ / ۷] و امّا سؤالت در باره كسى كه مزرعه براى ناحيه (دستگاه) ما وقف مى‏كند و آن را به قيّمى مى‏سپارد تا به كارهايش بپردازد و آن را آباد كند و از درآمدش، خراج و هزينه‏هايش را بدهد و باقى‏مانده درآمد را براى ناحيه ما قرار دهد، [پاسخ ، اين است كه : ]اين تنها براى كسى كه صاحب مزرعه ، او را قيّم آن قرار داده، جايز است و براى كس ديگرى جايز نيست.
[۶۸۴ / ۸] و امّا سؤالت از ميوه‏هاى مزارع ما ، كه اگر كسى بر آنها بگذرد و از آنها برگيرد و بخورد، جايز است يا نه؟ [پاسخ ، اين است كه :] خوردنش برايش حلال و بردنش بر او حرام است».۳

1.پس از گزارش توقيعات ، به بررسى اجمالى مفاد فقهى موجود در آن خواهيم پرداخت (ر . ك : ص ۲۴۰) . اكنون به اجمال و اشاره مى‏گوييم : اكثر توقيعات فقهى ، با فتاواى مشهورِ فقها سازگارند و مواردى كه با نظرات فقها مطابق نيستند ، نيازمند بررسى فقهى اند كه از حوصله اين مجموعه خارج است .

2.كتاب من لا يحضره الفقيه : ج ۱ ص ۴۹۸ ح ۱۴۲۷ ، تهذيب الأحكام : ج ۲ ص ۱۷۵ ح ۶۹۷ ، الاستبصار : ج ۱ ص ۲۹۱ ح ۱۰۶۷ ، الغيبة ، طوسى : ص ۲۹۶ ح ۲۵۰ (همه اين منابع با سندهاى معتبر) .

3.كمال الدين: ص‏۵۲۰ ح‏۴۹ (با سند معتبر)، الاحتجاج: ج‏۲ ص‏۵۵۸ ح‏۳۵۱، بحار الأنوار: ج‏۵۳ ص‏۱۸۲ ح‏۱۱.


دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد چهارم
180

الفصل الثاني : تَوقيعاتٌ فِي المَسائِلِ الفِقهِيَّةِ۱

۲ / ۱

جَوابُ مَسائِلِ مُحَمَّدِ بنِ عُثمانَ العَمرِيِ‏

۶۸۳.كتاب من لايحضره الفقيه : عَن أبِي الحُسَينِ مُحَمَّدِ بنِ جَعفَرٍ الأَسَدِيِّ رضى اللَّه عنه ۲ : أنَّهُ وَرَدَ عَلَيهِ فيما وَرَدَ مِن جَوابِ مَسائِلِهِ مِن مُحَمَّدِ بنِ عُثمانَ العَمرِيِّ - قَدَّسَ اللَّهُ روحَهُ - : «وأَمّا ما سَأَلتَ عَنهُ مِنَ الصَّلاةِ عِندَ طُلوعِ الشَّمسِ وعِندَ غُروبِها ، فَلَئِن كانَ كَما يَقولُ النّاسُ : إنَّ الشَّمسَ تَطلُعُ بَينَ قَرنَي شَيطانٍ ، وتَغرُبُ بَينَ قَرنَي شَيطانٍ ، فَما اُرغِمَ أنفُ الشَّيطانِ بِشَي‏ءٍ أفضَلَ مَنِ الصَّلاةِ ، فَصَلِّها وأَرغِم أنفَ الشَّيطانِ» .

۶۸۴.كمال الدين : حَدَّثَنا مُحَمَّدُ بنُ أحمَدَ الشَّيبانِيُّ وعَلِيُّ بنُ أحمَدَ بنِ مُحَمَّدٍ الدَّقّاقُ وَالحُسَينُ بنُ إبراهيمَ بنِ أحمَدَ بنِ هِشامٍ المُؤَدِّبُ وعَلِيُّ بنُ عَبدِ اللَّهِ الوَرّاقُ رَضِيَ اللَّهُ عَنهُم ، قالوا : حَدَّثَنا أبُو الحُسَينِ مُحَمَّدُ بنُ جَعفَرٍ الأَسَدِيُّ رضى اللَّه عنه ، قالَ : كانَ فيما وَرَدَ عَلَيَّ مِنَ الشَّيخِ أبي جَعفَرٍ مُحَمَّدِ بنِ عُثمانَ قَدَّسَ اللَّهُ روحَهُ ، في جَوابِ مَسائلي إلى‏ صاحِبِ الزَّمانِ عليه السلام :
۶۸۴ / ۱ أمّا ما سَأَلتَ عَنهُ مِنَ الصَّلاةِ عِندَ طُلوعِ الشَّمسِ وعِندَ غُروبِها ، فَلَئِن كانَ كَما يَقولونَ : إنَّ الشَّمسَ تَطلُعُ بَينَ قَرنَيِ الشَّيطانِ وتَغرُبُ بَينَ قَرنَيِ الشَّيطانِ ، فَما أرغَمَ أنفَ الشَّيطانِ أفضَلُ مِنَ الصَّلاةِ ، فَصَلِّها وأَرغِم أنفَ الشَّيطانِ .
۶۸۴ / ۲ وأَمّا ما سَأَلتَ عَنهُ مِن أمرِ الوَقفِ عَلى‏ ناحِيَتِنا ، وما يُجعَلُ لَنا ثُمَّ يَحتاجُ إلَيهِ صاحِبُهُ ، فَكُلُّ ما لَم يُسَلِّم فَصاحِبُهُ فيهِ بِالخِيارِ ، وكُلُّ ما سَلَّمَ فَلا خِيارَ فيهِ لِصاحِبِهِ ، احتاجَ إلَيهِ صاحِبُهُ أو لَم يَحتَجِ ، افتَقَرَ إلَيهِ أوِ استَغنى‏ عَنهُ .
۶۸۴ / ۳ وأَمّا ما سَأَلتَ عَنهُ مِن أمرِ مَن يَستَحِلُّ ما في يَدِهِ مِن أموالِنا ، ويَتَصَرَّفُ فيهِ تَصَرُّفَهُ في مالِهِ مِن غَيرِ أمرِنا ، فَمَن فَعَلَ ذلِكَ فَهُوَ مَلعونٌ ونَحنُ خُصَماؤُهُ يَومَ القِيامَةِ ، فَقَد قالَ النَّبِيُّ صلى اللَّه عليه و آله : المُستَحِلُّ مِن عِترَتي ما حَرَّمَ اللَّهُ ، مَلعونٌ عَلى‏ لِساني ولِسانِ كُلِّ نَبِيٍّ ، فَمَن ظَلَمَنا كانَ مِن جُملَةِ الظّالِمينَ ، وكانَ لَعنَةُ اللَّهِ عَلَيهِ ؛ لِقَولِهِ تَعالى‏ « أَلَا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّلِمِينَ »۳ .
۶۸۴ / ۴ وأَمّا ما سَأَلتَ عَنهُ مِن أمرِ المَولودِ الَّذي تَنبُتُ غُلفَتُهُ بَعدَ ما يُختَنُ ، هَل يُختَنُ مَرَّةً اُخرى‏ ؟ فَإِنَّهُ يَجِبُ أن يُقطَعَ غُلفَتُهُ ، فَإِنَّ الأَرضَ تَضِجُّ إلَى اللَّهِ عزّ و جلّ مِن بَولِ الأَغلَفِ أربَعينَ صَباحاً .
۶۸۴ / ۵ وأَمّا ما سَأَلتَ عَنهُ مِن أمرِ المُصَلّي وَالنّارُ وَالصّورَةُ وَالسِّراجُ بَينَ يَدَيهِ ، هَل تَجوزُ صَلاتُهُ ؟ فَإِنَ‏۴ النّاسَ اختَلَفوا في ذلِكَ قَبلَكَ ، فَإِنَّهُ جائِزٌ لِمَن لَم يَكُن مِن أولادِ عَبَدَةِ الأَصنامِ أو عَبَدَةِ النّيرانِ أن يُصَلِّيَ وَالنّارُ وَالصّورَةُ وَالسِّراجُ بَينَ يَدَيهِ ، ولا يَجوزُ ذلِكَ لِمَن كانَ مِن أولادِ عَبَدَةِ الأَصنامِ وَالنّيرانِ .
۶۸۴ / ۶ وأَمّا ما سَأَلتَ عَنهُ مِن أمرِ الضِّياعِ الَّتي لِناحِيَتِنا ، هَل يَجوزُ القِيامُ بِعِمارَتِها ، وأَداءِ الخَراجِ مِنها ، وصَرفِ ما يَفضُلُ مِن دَخلِها إلَى النّاحِيَةِ احتِساباً لِلأَجرِ ، وتَقَرُّباً إلَينا ؟ فَلا يَحِلُّ لِأَحَدٍ أن يَتَصَرَّفَ في مالِ غَيرِهِ بِغَيرِ إذنِهِ ، فَكَيفَ يَحِلُّ ذلِكَ في مالِنا ؟ مَن فَعَلَ شَيئاً مِن ذلِكَ مِن غَيرِ أمرِنا فَقَدِ استَحَلَّ مِنّا ما حَرَّمَ عَلَيهِ ، ومَن أكَلَ مِن أموالِنا شَيئاً فَإِنَّما يَأكُلُ في بَطنِهِ ناراً وسَيَصلى‏ سَعيراً .
۶۸۴ / ۷ وأَمّا ما سَأَلتَ عَنهُ مِن أمرِ الرَّجُلِ الَّذي يَجعَلُ لِناحِيَتِنا ضَيعَةً ويُسَلِّمُها مِن قَيِّمٍ يَقومُ بِها ، ويَعمُرُها ويُؤَدّي مِن دَخلِها خَراجَها ومَؤونَتَها ، ويَجعَلُ ما يَبقى‏ مِنَ الدَّخلِ لِناحِيَتِنا ، فَإِنَّ ذلِكَ جائِزٌ لِمَن جَعَلَهُ صاحِبُ الضَّيعَةِ قَيِّماً عَلَيها ، إنَّما لا يَجوزُ ذلِكَ لِغَيرِهِ .
۶۸۴ / ۸ وأَمّا ما سَأَلتَ عَنهُ مِن أمرِ الثِّمارِ مِن أموالِنا ، يَمُرُّ بِهَا المارُّ فَيَتَناوَلُ مِنهُ ويَأكُلُهُ ، هَل يَجوزُ ذلِكَ لَهُ ؟ فَإِنَّهُ يَحِلُّ لَهُ أكلُهُ ويَحرُمُ عَلَيهِ حَملُهُ .

1.بعد إيراد تقارير التواقيع، سوف نقوم بدراسة اجمالية للمصادر الفقهية الموجودة (ر. ك : ص ۲۳۷). والآن نقول على سبيل الاشارة والإجمال : إن معظم التوقيعات الفقهية تتفق مع فتاوي الفقهاء المشهورة، و إذا لم تتطابق أحياناً في بعض المواضع مع آراء الفقهاء، فإنها بحاجة إلي دراسات فقهية لايتسع المجال لذكرها.

2.وما كان فيه عن أبي الحسين محمّد بن جعفر الأسدي - رضي اللَّه عنه - فقد رويته عن عليّ بن أحمد بن موسى ومحمّد بن أحمد السناني والحسين بن إبراهيم بن أحمد بن هشام المؤدّب - رضي اللَّه عنهم - ، عن أبي الحسين محمّد بن جعفر الأسدي الكوفي (كتاب من لا يحضره الفقيه : ج ۴ ص ۴۷۶) .

3.هود : ۱۸ .

4.كما فى المصدر وسائر المنابع ولكن فى وسائل الشيعة : ج ۳ ص ۴۶۰ ح ۵ (وإنّ) وهو الصحيح .

  • نام منبع :
    دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد چهارم
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری‌شهری، با همکاری محمّد کاظم طباطبایی و جمعی از پژوهشگران، ترجمه: عبدالهادی مسعودی
    تعداد جلد :
    10
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 8281
صفحه از 447
پرینت  ارسال به