17
دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد چهارم

۴ . خاستگاه مدّعيان دروغين‏

خاستگاه مدّعيان دروغين مهدويت و يا نيابت خاص از مهدى موعود نيز قابل تأمّل است ؛ زيرا تا كنون ، هيچ گاه عالمان ، فقيهان و دانايان طراز اوّل و شاخص شيعه و اهل سنّت ، ادّعاى مهدويت نداشته‏اند . در اين دوره هزار و چهارصد ساله‏اى كه از ظهور اسلام گذشته ، هزاران دانشمند و فقيه مطرح شيعه و سنّى زيسته‏اند كه گاه زمينه پذيرش همه سخنان آنان نيز آماده بوده و قدرت مادّى و معنوى و نفوذ تام بر افراد زيرمجموعه خويش و مردمان عادى داشته‏اند ، ولى هيچ يك چنين ادّعاهايى نكرده‏اند؛ بلكه با اين گونه ادّعاها نيز به شدّت مخالفت نموده‏اند . بيشتر مدعيان نيابت ، از كسانى هستند كه با دانشى اندك ، رهبرىِ گروه يا فرقه‏اى از مردمان عادى را در اختيار گرفته‏اند ؛ يعنى ارتباط مريد و مرادى همراه با دانش اندك رهبر گروه و مردمان اطراف او ، زمينه ادّعاهاى گزاف و پذيرش كوركورانه را فراهم مى‏سازد .

نكته‏

آنچه در اين مجموعه آورديم، تنها به منظور آگاه كردن جامعه و مردمان براى تنبّه و آمادگى در مواردى است كه ممكن است در روزگار آينده به وقوع بپيوندند؛ آگاه بودن از بسترها و زيرساخت‏هاى اين ادّعاها و سوء استفاده‏هايى كه در موارد مشابه ممكن است پديد آيند.
از مجموعه گزارش‏ها به دست مى‏آيد كه در مواردى انگشت‏شمار، مدّعيان مهدويت ، تنها توانسته‏اند جنبشى محدود در گستره‏اى جغرافيايى پديد آورند ؛ ولى به هيچ عنوان ، امكان و آمادگى پديد آوردن جنبشى جهانى را نداشته‏اند. آنان معمولاً در دام اوهام خود اسير بوده‏اند و بررسى آنها تنها به منظور تنبّه و تحذير است ، و گرنه ، اشخاص و حركت آنان به خودى خود ، اهمّيت ندارند و شايسته


دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد چهارم
16

شمارى از اين احاديث را همين مدّعيان دروغين جعل كرده باشند .
براى نمونه مى‏توان گفت : ادّعاى مكان ظهور در مهدى عليه السلام مغرب ، مشرق ، يمن ، طالقان ، خراسان و نقاط ديگر ، چه بسا بيشتر آنها ساخته و پرداخته كسانى است كه خود ، دست‏اندركار ادّعاى مهدويت بوده و براى اين كه براى خود وجاهتى كسب كنند و جاى پايى بر جاى نگذارند ، احاديثى را جعل كرده‏اند .
بعدها نيز شمارى گرفتار تأويلات شگفت در تعيين محلّ ظهور شده و اين گونه احاديث را جدّى گرفته‏اند . براى نمونه مى‏توان به بحث‏هاى مفصّلى كه قاضى نعمان در شرح الأخبار در باره ظهور امام مهدى عليه السلام در مغرب كرده تا آن را بر عبيد اللَّه مهدى تطبيق كند ، مراجعه كرد .۱
از سوى ديگر ، قطعى بودن نام امام مهدى عليه السلام و همنام بودن ايشان با نام پيامبر صلى اللَّه عليه و آله ، بسيارى را براى ادّعاى مهدويت به هوس انداخته است ، بويژه پس از آن كه «اسم أبيه اسم أبى؛ اسم پدر او ، اسم پدر من است» نيز بِدان افزوده شد .
بايد توجّه داشت كه گاه از احاديث درست هم برداشت‏هاى سوء استفاده‏گرايانه مى‏شود ، چنان كه منصور عبّاسى ، نام فرزندش را مهدى گذاشت تا ذهن مردم مهدى‏خواه ، متوجّه او شود . البته در بسترسازى اين قبيل امور ، شمارى از علماى ساده‏انگار هم كه باورهاى عارفانه صوفيانه دارند ، بسيار مؤثّر بوده‏ان ؛ زيرا افكار و آثار آنها مردم را كه به اين قبيل علما تمايل دارند ، جذب چنين جنبش‏هايى مى‏كرده است . براى نمونه مى‏توان به جنبش مهدى‏گرايانه سيّد محمّد نوربخش مثال زد كه استادش خواجه اسحاق ، مهم‏ترين حامى او بود و حتّى جانش را بر سر اين اقدام گذاشت .۲

1.ر . ك : شرح الأخبار : ج ۳ ص ۳۵۳ و ۳۶۴ .

2.ر . ك : سيّد محمّد نوربخش و ادّعاى مهدويت در سال ۸۲۶ .

  • نام منبع :
    دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد چهارم
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری‌شهری، با همکاری محمّد کاظم طباطبایی و جمعی از پژوهشگران، ترجمه: عبدالهادی مسعودی
    تعداد جلد :
    10
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 8385
صفحه از 447
پرینت  ارسال به