«توقيع ۳» دانشنامه جهان اسلام ، گزارش كرده است .۱
خطّ توقيعها
توقيع در معناى اصلى خود ، پاسخ كتبى دادن به سؤال و درخواست است ، خواه اين پاسخ را شخصِ مورد سؤال و درخواست ، خود ، بنويسد و خواه به منشيان خود ، فرمان كتابت آن را بدهد و سپس امضا و نشان و مُهر خود را به علامت تأييد بر آن بنشاند . در ميان مكاتبهها و توقيعهاى امامان عليهم السلام ، در برخى تصريح شده است كه امام عليه السلام با خطّ خود ، پاسخ را نوشته است ،۲ چنان كه در ميان توقيعهاى صاحب الأمر عليه السلام نيز اين تصريح ديده مىشود .۳
سفيران دريافت كننده توقيع و نيز برخى ديگر از وكيلان امام مهدى عليه السلام با خطّ امام عليه السلام آشنا بودند و سفير دوم و سوم ايشان ، به دليل سفارت درازمدّتشان - كه اكثر قريب به اتّفاق توقيعها در زمان آنها صادر شده - ، با خطّ امام و يا مُهر و نشان تأييد كننده محتواى آن ، به خوبى خو گرفته بودند .۴ از اين رو ، ترديدى از اين جهت نمىتوان داشت كه امكان جعل پاسخ و انتساب آن به ولىّ عصر عليه السلام وجود نداشته است .
افزون بر اين ، چون بسيارى از توقيعها در لا به لاى سطور همان نامه ارسال شده و يا زير و پشت آن ، نگاشته مىشدند و نامه ارسالى از طريق سفيران خاصّ امام به ايشان مىرسيدند مىشد ، گيرنده و درخواست كننده ، به درستىِ آن اطمينان مىيافت . دليل ديگر بر اعتبار خطوط توقيعها، گزارش شيخ طوسى به نقل از هبة اللَّه كاتب (زنده در ۴۰۰ ق) ، نوه دخترى ابو جعفر محمّد بن عثمان عَمرى ، سفير دوم امام زمان عليه السلام است :
كانَت توقيعات صاحِبِ الأَمرِ عليه السلام تَخرُجُ عَلى يَدَى عُثمانِ بنِ سَعيدٍ وَ ابنِهِ أبى جَعفَرٍ مُحَمَّدِ بنِ عُثمانَ ، إلى شيعَتِهِ وَ خَواصِّ أبيهِ أبى مُحَمَّدٍ عليه السلام بِالأَمرِ وَ النَّهىِ وَ الأَجوِبَةِ عَمّا يَسأَلُ الشّيعَةُ عَنهُ إذَا احتاجَت إلَى السُّؤالِ فيهِ ، بِالخَطِّ الَّذى كانَ يَخرُجُ فى حَياةِ الحَسَنِ عليه السلام .۵
توقيعهاى صاحب الأمر عليه السلام كه در بر دارنده امر و نهى و پاسخ پرسشها و درخواستهاى شيعيان بود، به دست عثمان بن سعيد و فرزندش ابو جعفر محمّد بن عثمان ، به شيعيان صاحب الامر عليه السلام و خواصّ پدرش امام عسكرى عليه السلام مىرسيد. خطّ توقيعها ، همان خطّ توقيعهايى بود كه در روزگار حيات امام حسن عليه السلام بيرون مىآمد .
اين عبارت ، خواه به معناى شباهت كامل خطّ امام عصر عليه السلام به خطّ پدرشان باشد و خواه به معناى اين كه هر دو خط ، نوشته يك منشى خاص بوده است ، اين اطمينان را مىآورد كه توقيع و پاسخ از سوى شخص ديگرى نوشته نشده و «دسّ» و «وضع» در آن راه ندارد .
1.دانشنامه جهان اسلام : ج ۸ ص ۵۷۷ .
2.ر . ك : پاسخ كتبى امام رضا عليه السلام (الكافى : ج ۱ ص ۹۶) ، پاسخ كتبى امام هادى عليه السلام (الكافى : ج ۱ ص ۱۰۲) ، پاسخ كتبى امام عسكرى عليه السلام (الكافى : ج ۱ ص ۱۰۳) . نيز ، ر . ك : الكافى : ج ۱ ص ۱۰۷ و ۵۱۰ ، دانشنامه جهان اسلام : ج ۸ ص ۵۷۷ مدخل «توقيع ۳» .
3.ر . ك : ج ۴ ص ۱۴۴ ح ۶۶۳ و ص ۱۶۴ ح ۶۷۱ (نهى از تعيين وقت براى قيام) و ص ۴۲۶ ح ۷۵۰ (پاسخ پرسشهاى اسحاق بن يعقوب) ، (الغيبة ، طوسى : ص ۲۸۵ ح ۲۴۵ و ص ۲۹۰ ح ۲۴۷ ، كمال الدين : ص ۴۸۳ ح ۳ - ۴) .
4.ر . ك : ص ۱۶۴ ح ۶۷۱ (سمعت محمّد بن عثمان العمرى - قدس اللَّه روحه - يقول : «خرج توقيع بخطّ أعرفه ؛ شنيدم محمّد بن عثمان عَمرى - كه خداوند ، روحش را پاك بدارد - مىگويد : توقيعى بيرون آمد كه خطّ آن را مىشناختم») .
5.ر. ك: ج ۳ ص ۳۲۶ ح ۶۱۲ .