مىپرداخت. عقايد او در ميان غير شيعيان و افراد لاابالى حكومتى نيز طرفدارانى داشت.۱
شلمغانى، عاقبت در سال ۳۲۲هجرى و در زمان وزارت ابن مقله، دستگير و به اعدام، محكوم شد.
دقّت در انحراف شلمغانى و ادّعاهاى خاص او در هر مرحله، نشانگر آن است كه رياستطلبى او، ريشه اساسى انحرافش بوده است. او در هر مرحله با طرح ادّعاهاى جديد و بزرگتر، سعى مىكرد به گونهاى خودنمايى كرده، قدرت خود را بيشتر كند. ناسزاگويى او به سازمان وكالت و حسين بن روح نيز از حسادت او سرچشمه مىگرفت؛ ولى در همه مراحل با شكست رو به رو شد.
شلمغانى و كتاب «التكليف»
اهميّت انحراف شلمغانى، به سبب شهرت شلمغانى به عنوان نويسنده تواناى شيعى بود. كتاب التكليف او در آن سالها كتاب رسمى و رايج شيعه شناخته مىشد و در منزل بسيارى از شيعيان وجود داشت. انحراف او و تبليغات غاليانه طرفداران او، موجب رواج بىاعتمادى به باورهاى شيعى مىگشت. ظاهراً كتاب التكليف، در سالهاى پيش از انحراف شلمغانى نوشته و توزيع شده بود. بسيارى از مطالب آن هم به تأييد حسين بن روح، رسيده بود.۲
رواج كتاب التكليف، همراه با انحراف و لعن شلمغانى، موجب پريشانى شيعيان شد. عبد اللّه كوفى خادم حسين بن روح مىگويد:
از شيخ ابو القاسم ، وضعيت نوشتههاى او را جويا شدند و پرسيدند : با كتابهاى او چه كنيم كه خانههايمان از آنها پر است؟
ابو القاسم گفت : همان چيزى را مىگويم كه امام حسن بن على عسكرى - كه درودهاى خدا بر هر دوى آنان باد - در پاس خبه سؤالى مشابه فرمود . در باره كتابهاى بنى فضّال پرسيدند : با كتابهايشان چه كنيم كه خانههايمان از آنها پر است؟ امام - كه درودهاى خدا بر او باد - فرمود : «آنچه را روايت كردهاند ، بگيريد و آنچه را نظر دادهاند ، رها كنيد».۳
اين مشكل نيز با بازبينى كتاب التكليف توسّط حسين بن روح و حكم او به صحّت قريب به اتّفاق روايات و احكام موجود در آن، حل شد.
بعضى از محقّقان با توجّه به گزارشهاى در دسترس كتاب التكليف و مقايسه متون آن با كتاب فقه الرضا عليه السلام ، نتيجه گرفتهاند كه كتاب المسمّى بفقه الرضا عليه السلام ، همان كتاب التكليف شلمغانى است.۴