91
دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد پنجم

كاش مى‏دانستم اين كاخ كه تا كنون آن را نديده و در باره‏اش نشنيده‏ام، چيست! به طرفش رفتم و چون به درگاهش رسيدم، دو خدمت‏گزارِ سفيدروى را ديدم . بر آن دو ، سلام دادم . به زيبايى پاسخم را دادند و گفتند: بنشين ، كه خدا خيرت را خواسته است . يكى از آن دو برخاست و به اندرون رفت و خيلى نماند و سپس بيرون آمد و گفت: برخيز و داخل شو. من به درون كاخ رفتم. ساختمانى نيكوتر و درخشان‏تر از آن نديده بودم . خادم ، جلوتر رفت و پرده اتاق را بالا زد و سپس به من گفت: وارد شو . من داخل خانه شدم. ديدم جوانى ميان اتاق نشسته است و شمشيرى بلند ، بالاى سرش از سقف آويخته بود كه مى‏رفت نوكش با سرش تماس يابد و جوان ، مانند ماه شب چهارده ، ميان تاريكى مى‏درخشيد . بر او سلام دادم و او پاسخ سلام را با لطيف‏ترين و نيكوترين سخن باز گرداند. سپس به من فرمود : «آيا مى‏دانى من كه هستم؟».
گفتم: نه ، به خدا سوگند!
فرمود: «من قائم خاندان محمّد هستم . من كسى هستم كه در آخر الزمان ، با اين شمشير خروج مى‏كنم - و به آن شمشير اشاره كرد - و زمين را از عدل و داد پُر مى‏كنم، همان گونه كه از ظلم و ستم پر شده است».
من به رو افتادم و گونه به خاك ساييدم . فرمود: «چنين مكن! سرت را بلند كن . تو فلانى از شهرى از كوهستان [به نام همدان ]هستى؟».
گفتم: آرى، اى سَرور من!
فرمود: «آيا دوست دارى به سوى خانواده‏ات برگردى؟».
گفتم: آرى سَرورم ! و آنان را به آنچه خداى عزّ و جل [از زيارت شما] به من عنايت كرده است، بشارت مى‏دهم .
او به خدمت‏گزار اشاره كرد و وى دستم را گرفت و كيسه‏اى به من داد و بيرون


دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد پنجم
90

برود يا فقط محملِ روى آن به آسمان برود؟
گفتم: هر كدام كه باشد، دليل است . ديدم كه شتر و آنچه روى آن بود، به سوى آسمان ، بالا مى‏رفت . آن مرد ، به مردى گندمگون كه رنگش به طلا متمايل و ميان چشمانش، نشان سجده بود، اشاره كرد [كه او امام زمان است‏].۱

۲ / ۲۵

مردى از بنى راشد

۸۰۹.احمد بن فارس اديب‏ ،۲ حكايتى را در باره علّت شيعه شدن خاندان بنى راشد - كه در همدان بوده‏اند - ، از پيرمردى صالح و متّقى از اين خاندان ، اين گونه نقل مى‏كند: جدّ ما - كه به او منسوب هستيم - ، به قصد حج ، بيرون آمد . او گفت: هنگام بازگشت از حج و فرود آمدن در منزل‏هاى ميان راه، من چابك‏تر فرود مى‏آمدم و مى‏رفتم تا آن كه خسته و درمانده شدم و خوابم گرفت و با خود گفتم: كمى مى‏خوابم تا تجديد قوا كنم و چون اواخر كاروان آمد ، بر مى‏خيزم ؛ ولى [فردا ]جز با گرماى خورشيد برنخاستم و كسى را نديدم . وحشت كردم و راه و نشانه‏اى نديدم. بر خداى عزّ و جل توكّل كردم و گفتم: به مسيرى مى‏روم كه [خدا] به من مى‏نماياند . خيلى راه نرفته بودم كه در زمينى سبز و خرّم واقع شدم ، گويى كه تازه باران خورده است و خاكش، پاكيزه‏ترين خاك‏ها بود.
در پهنه آن دشت ، به كاخى كه به سان شمشيرى مى‏درخشيد ، نگريستم و گفتم:

1.الغيبة ، طوسى: ص ۲۵۷ ح ۲۲۵، الخرائج و الجرائح: ج‏۱ ص ۴۶۶ ح ۱۳، الثاقب فى المناقب: ص ۶۱۴ ح ۵۶۲، بحار الأنوار: ج ۵۲ ص ۵ ح ۳.

2.احمد بن فارس: از بزرگان اهل حديث و از مشايخ شيخ صدوق است كه ظاهراً همان احمد بن فارس بن زكريّا رازى قزوينى (۳۲۹ - ۳۹۵ ق) از بزرگان علم نحو و استاد صاحب بن عبّاد است كه براى وى كتاب فقه اللغة را نگاشته است . او در رى در گذشته است (أعيان الشيعة: ج ۳ ص ۶۰ ، معجم رجال الحديث: ج ۲ ص ۱۹۸ ش ۷۴۹ - ۷۵۰ ، الأعلام، زِركلى: ج ۱ ص‏۱۹۳) .

  • نام منبع :
    دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد پنجم
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری‌شهری، با همکاری محمّد کاظم طباطبایی و جمعی از پژوهشگران، ترجمه: عبدالهادی مسعودی
    تعداد جلد :
    10
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 9693
صفحه از 432
پرینت  ارسال به