77
دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد پنجم

مى‏فرمود: «مجموع مال ، اين قدر است و اين مقدار دينار، از آنِ فلانى و اين مقدار، از آنِ ديگرى است» و همين گونه همه نام‏ها را مى‏گفت و حتّى نقش هر مُهرى را بيان مى‏فرمود.
جعفر گفت: دروغ مى‏گوييد! به برادرم چيزى مى‏بنديد كه آن را نمى‏كرد . اين علم غيب است و جز خداوند ، آن را نمى‏داند. هنگامى كه آن گروه، سخن جعفر را شنيدند، به يكديگر نگريستند و جعفر به آنها گفت: اين مال را براى من بياوريد. آنها گفتند: ما گروهى اجير و وكيل صاحبان اين اموال هستيم و آن را جز با نشانه‏هايى كه از سَرورمان امام عسكرى عليه السلام مى‏شناسيم، به كسى نمى‏دهيم. اگر تو امام هستى، برايمان برهان بياور ، وگر نه آنها را به صاحبانشان باز مى‏گردانيم تا خود ، هر چه مى‏خواهند، بكنند.
جعفر ، بر خليفه عبّاسى - كه در سامرّا بود - ، وارد شد و اقامه دعوا و شكايت كرد. هنگامى كه آن نمايندگان را احضار كردند، خليفه گفت: اين مال را براى جعفر بياوريد. گفتند: خداوند ، امير مؤمنان را به صلاح آورد! ما گروهى اجير و وكيل صاحبان اين اموال هستيم و امانتِ سپرده شده ، از آنِ گروهى از مردم است كه به ما دستور داده‏اند آنها را جز به نشان و دليلى كه رسم و عادت ميان ما و امام عسكرى بوده است، به كسى تحويل ندهيم. خليفه گفت: نشانى كه با حسن عسكرى بوده است، چيست؟
نمايندگان گفتند: براى ما مقدار و چگونگىِ دينارها و نيز صاحبان آنها و اموال را بيان مى‏كرد و چون چنين مى‏نمود، ما اموال را به او مى‏سپرديم و بارها بر او وارد شديم و اين ، نشان ميان ما و او و دليل ما بود . حال كه درگذشته است، اگر اين مرد، صاحب اين امر است، بايد همان دليلى را كه برادرش براى ما اقامه مى‏كرد ، براى ما اقامه كند، وگر نه آنها را به صاحبانشان باز مى‏گردانيم.
جعفر گفت: اى امير مؤمنان ! اينها گروهى دروغگويند و بر برادرم دروغ


دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد پنجم
76

۲ / ۱۹

محمّد بن جعفر حِمْيَرى و چند تن از قميان‏

۸۰۲.پدر على بن سنان موصلى‏۱ گفته است: هنگامى كه سَرورمان، ابو محمّد (امام عسكرى عليه السلام) وفات كرد، نمايندگانى از قم و كوهستان‏هايى [چون : همدان و كردستان ]كه هنوز از وفات امام عليه السلام آگاه نشده بودند، اموالى را به رسم و عادت خود براى ايشان آوردند. هنگامى كه به سامرّا رسيدند، در باره سَرورمان امام عسكرى عليه السلام پرس و جو كردند. به آنها گفته شد: ايشان از دنيا رفته است. گفتند: وارث او كيست؟ گفتند: برادرش جعفر بن على. در باره او پرس و جو كردند. به آنها گفته شد: او براى تفريح بيرون رفته و بر قايقى در رود دجله سوار شده و [شراب ]مى‏نوشد و برخى آوازه‏خوانان همراهش هستند. آن نمايندگان با هم مشورت كردند و گفتند: اين ، صفت امام نيست و برخى به برخى ديگر گفتند: بياييد برويم و اين اموال را به صاحبانشان باز گردانيم.
ابو عبّاس محمّد بن جعفر حِمْيَرى قمى گفت: درنگ كنيد تا اين مرد (جعفر) باز گردد و درستىِ اين خبر را بسنجيم .
هنگامى كه جعفر باز گشت، قميان بر او وارد شدند و بر او سلام دادند و گفتند: اى سَرور ما! ما اهل قم هستيم و گروهى از شيعيان و غير آنها همراه ما هستند و ما اموالى را براى سَرورمان، امام عسكرى، آورده‏ايم. او گفت: آن اموال كجاست؟ گفتند: همراهمان است. گفت: آنها را برايم بياوريد. گفتند: نه، اين اموال، خبرى شگفت‏انگيز دارند. گفت: چه؟ گفتند: اين اموال ، گردآورى مى‏شود و گاه يك دينار و دو دينار از توده شيعيان در آن است. سپس آنها را در كيسه‏هايى مى‏گذارند و هر كيسه را مُهر مى‏كنند و ما چون آن اموال را براى سَرورمان امام عسكرى مى‏آورديم،

1.على بن سنان موصلى ابو الحسن معدل (مستدركات علم رجال الحديث : ج ۵ ص ۳۸۳ ش ۱۰۰۷۱) .

  • نام منبع :
    دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد پنجم
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری‌شهری، با همکاری محمّد کاظم طباطبایی و جمعی از پژوهشگران، ترجمه: عبدالهادی مسعودی
    تعداد جلد :
    10
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 9590
صفحه از 432
پرینت  ارسال به