51
دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد پنجم

۲ / ۱۰

اسماعيل بن على نوبختى و عقيد

۷۸۸.اسماعيل بن على نوبختى‏۱ مى‏گويد كه : بر امام عسكرى عليه السلامدر بيمارىِ منجر به وفاتش، وارد شدم. نزد او بودم كه به خدمت‏گزارش عقيد۲ - كه خادمى سياه‏پوست و نوبى و پيش از او خدمت‏گزار امام هادى عليه السلامو بزرگ كننده امام حسن عليه السلام بود - فرمود: «اى عقيد! جوشانده كُندُر برايم درست كن» ، و او برايش جوشاند و صقيل، همسر ايشان و مادر امام زمان عليه السلام ، آن را برايش آورد.
هنگامى كه كاسه در دستانش قرار گرفت و خواست آن را بنوشد، دستش شروع به لرزيدن كرد تا آن جا كه كاسه به دندان‏هاى امام عليه السلام مى‏خورد. امام حسن عليه السلامآن را وا نهاد و به عقيد فرمود: «داخل اتاق برو، كودكى را در سجده خواهى ديد . او را نزد من بياور».
عقيد گفت: داخل شدم و به جستجو پرداختم كه ديدم كودكى در سجده ، انگشت اشاره‏اش را به سوى آسمان ، بالا برده است. بر او سلام دادم و او نمازش را كوتاه كرد . گفتم: سَرورم به شما امر مى‏كند كه به سمت او بيرون آيى . در اين حال ، مادرش صقيل آمد و دست او را گرفت و نزد پدرش امام حسن عليه السلام بُرد.
هنگامى كه كودك جلوى امام عليه السلام ايستاد، سلام كرد. او رنگش به سان مرواريد، موهايش موجدار و دندان‏هايش گشاده بود. هنگامى كه امام عسكرى عليه السلاماو را ديد ،

1.ابوسهل اسماعيل بن على بن اسحاق بن نوبخت، شيخ متكلّمان شيعه و غير شيعه به شمار مى‏آمد . او از موقعيتى اجتماعى و دينى برخوردار بود و در حدّ وزيران ، نقش ايفا مى‏كرد. كتاب‏هاى فراوانى تأليف كرده و حجّت عليه السلام را ديده است (الفهرست: ص ۴۹ ش ۳۶، رجال النجاشى: ج ۱ ص ۱۲۱ ش ۶۸، مستدركات علم رجال الحديث: ج ۱ ص ۶۵۵ ش ۳۸۰ / ۲۰۲۱).

2.عقيد خادم، سياه‏پوست و از اهالى نوبه (افريقا) و خادم امام هادى عليه السلام بود و با امام عسكرى عليه السلامبزرگ شد و هنگام درگذشت ايشان حضور داشت و از ايشان روايت نقل كرده است. ابو الاديان، و حاجز وشّاء و ديگران، ولادت امام مهدى عليه السلام را از وى نقل كرده‏اند (ر. ك: ج ۲ ص ۳۱۹ ح ۴۰۱ ، الغيبة، طوسى: ص ۲۷۲ ح ۲۳۷ ، مستدركات علم رجال الحديث: ج ۵ ص ۲۵۲ ش ۹۴۵۱).


دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد پنجم
50

نزديك به آن بود. او از قول على بن ابراهيم فدكى ، از اودى‏۱ چنين گفت: من در حال طواف بودم و شش دور چرخيده بودم و مى‏خواستم دور هفتم را آغاز كنم كه حلقه‏اى در سمت راست كعبه، توجّهم را جلب كرد. جوانى نيكوروى و خوش‏بو و باهيبت كه با وجود هيبتش، به مردم نزديكى و انس مى‏جست ، و چون سخن گفت، نيكوتر از سخنش و شيرين‏تر از بيانش نديدم و مجلسش نيكو بود . رفتم كه با او سخن بگويم كه مردم مرا باز داشتند. از يكى از آنها پرسيدم: اين كيست؟ گفت: فرزند پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله است . در هر سال براى مردم ظاهر مى‏شود و با خواصّ خود سخن مى‏گويد و آنها نيز با او سخن مى‏گويند. گفتم: كسى در طلب راه هدايت نزد تو آمده است. مرا هدايت كن . خداوند ، هدايتت كند!
او چند سنگ‏ريزه به من داد و من روى چرخاندم كه يكى از همنشينان او به من گفت: فرزند پيامبر خدا ، به تو چه داد؟ گفتم: سنگ‏ريزه . و چون دستم را گشودم، ديدم شمش طلاست . من رفتم ، كه ديدم او خود را به من رساند و فرمود : «حُجّت ، بر تو ثابت و حق برايت آشكار شد و بصيرت يافتى. آيا مرا مى‏شناسى؟».
گفتم: به خدا، نه!
فرمود: «من مهدى‏ام. من قائم روزگارم. من كسى هستم كه زمانه را از عدالت پر مى‏كنم، همان گونه كه از ظلم و ستم پر شده است. زمين ، از حجّت ، تهى نمى‏مانَد و مردم ، بيشتر از بنى اسرائيل، در سرگشتگى و دورى از حجّت نمى‏مانند و روزگارِ خروج و قيام من ، ظاهر شده است و اين ، امانتى به گردن توست . آن را به برادران حقيقت‏مدارت بگو» .۲

1.به نظر مى‏رسد، اودى، همان ابو جعفر، احمد بن حسين بن عبدالملك ازدى كوفى باشد كه نجاشى و طوسى، دو رجال‏شناس بزرگ شيعه، او را مورد وثوق و مراجعه مردم، امّا بدون كتاب دانسته‏اند. البته او كتابى جمع‏آورى شده از نام‏هاى استادان حديث دارد رجال النجاشى: ج ۱ ص ۲۱۲ ش ۱۹۱، الفهرست: ص ۶۷ ش ۷۱ .

2.الغيبة ، طوسى: ص ۲۵۳ ح ۲۲۳، كمال الدين: ص ۴۴۴ ح ۱۸، الثاقب فى المناقب: ص ۶۱۳ ح ۵۵۹، الخرائج و الجرائح: ج‏۲ ص ۷۸۴ ح ۱۱۰، بحار الأنوار: ج ۵۲ ص ۱ ح ۱.

  • نام منبع :
    دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد پنجم
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری‌شهری، با همکاری محمّد کاظم طباطبایی و جمعی از پژوهشگران، ترجمه: عبدالهادی مسعودی
    تعداد جلد :
    10
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 9877
صفحه از 432
پرینت  ارسال به