آورده و به چپاول و غارت پرداختند، و من تنها به فكر مولايم قائم عليه السلام بودم كه ناگهان ديدم پيش آمد و از در جلوى آنان بيرون رفت و من به او - كه كودكى ششساله بود - مىنگريستم ؛ امّا كسى او را نديد تا غايب شد.۱
۲ / ۷
ابو نعيم، محمودى، علّان، ابو هيثم، ابو جعفر و علوى
۷۸۳.ابو نعيم انصارى زيدى۲ نقل كرده است كه : در روز ششم ذى الحجّه سال دويست و نود و سه (در مسجد الحرام) كنار مستجار بودم. گروهى حدود سى مرد نيز در حال طواف بودند كه ميان آنها محمودى ،۳ علّان
1.كمال الدين: ص ۴۷۳ ح ۲۵، الخرائج و الجرائح: ج ۲ ص ۹۶۰، بحار الأنوار: ج ۵۲ ص ۴۷ ح ۳۳.
2.ابو نعيم انصارى شناخته شده نيست. در طريق شيخ صدوق واقع شده است. در برخى نسخهها سليم بن ابى نعيم الأنصارى آمده است (ر . ك : ص ۴۲ ح ۷۷۰ ، مستدركات علم رجال الحديث: ج ۴ ص ۱۱۵ ش ۶۴۶۳ ، قاموس الرجال: ج ۱۱ ص ۵۳۵ ش ۹۳۷).
3.ابوعلى محمّد بن احمد بن حمّاد مروزى محمودى ، از اصحاب امام جواد عليه السلام و امام هادى عليه السلامو امام عسكرى عليه السلام است. پدرش ابوالعبّاس احمد بن حمّاد در زمان امام هادى عليه السلام از دنيا رفت، و امام عليه السلام پس از درگذشت پدر ابو على به وى نوشت: «پدرت - كه خداوند از وى و از تو راضى باشد - از دنيا رفت، و پيش ما شخصيتى محمود و پسنديده بود، و تو از اين حال [پدرت ]دور نباش» . از اين رو به محمودى ملقّب شد (ر. ك: بحار الأنوار: ج ۵۰ ص ۹۴ (پاورقى)، رجال الطوسى: ص ۳۹۲ ش ۵۷۸۳ و ص ۲۹۷ ش ۵۸۲۴ ، رجال الكشّى: ج ۲ ص ۸۳۳ ش ۱۰۵۷ ، رجال ابن داوود: ص ۱۶۲ ش ۱۲۹۰).