35
دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد پنجم

پس دست از من برداريد.
حاكم در پى مردى به نام حسين بن اِشكيب‏۱ فرستاد و او را احضار كرد و گفت: با اين مرد هندى ، مناظره كن. حسين به حاكم گفت: حاكم به سلامت باد! در اين مجلس ، فقيهان و دانشمندان حضور دارند و آنان در مناظره با او از دانش و بينش بيشترى برخوردارند. حاكم گفت: به تو مى‏گويم با او مناظره كن. با وى خلوت كن و ملاطفت در پيش گير. من با حسين بن اِشكيب به گفتگو پرداختم و او به من گفت: اين كسى كه تو در جستجويش هستى، همان پيامبرى است كه اينها گفته‏اند ؛ امّا در باب جانشين او مطلب چنان نيست كه گفته‏اند. اين پيامبر، محمّد بن عبد اللَّه بن عبد المطّلب و جانشينش ، على بن ابى‏طالب بن عبد المطّلب است . او شوهر فاطمه، دختر محمّد و پدر حسن و حسين نوه‏هاى محمّد است.
گفتم: اللَّه اكبر! اين همان كسى است كه در جستجويش بودم. نزد داوود بن عبّاس برگشتم و به او گفتم: اى امير ! آنچه را مى‏جستم، يافتم. من گواهى مى‏دهم كه معبودى جز خدا نيست و محمّد ، فرستاده خداست. پس امير ، مرا بسيار نواخت و صله و پاداشم داد و به حسين گفت: هواى او را داشته باش. من با حسين رفتم و با او اُنس و رفاقت پيدا كردم و آنچه را بِدان نياز داشتم، مانند نماز و روزه و ديگر فرايض، به من آموخت.
به او گفتم: ما در كتاب‏هاى خود مى‏خوانيم كه محمّد ، خاتم پيامبران است و

1.حسين بن اِشكيب ، نجاشى شرح حالش را آورده و او را از اساتيد عياشى بر شمرده و گفته است: «كشّى در رجال ابومحمّد مى‏گويد: حسين بن اشكيب مَروَزى ، ساكن سمرقند و كش، عالم و متكلّم و داراى تأليفاتى است».شيخ طوسى او را از اصحاب ابومحمّد عسكرى عليه السلام شمرده و اوصاف يادشده در رجال النجاشى را در باره او آورده و همچنين وى را در شمار كسانى كه از هيچ يك از امامان عليهم السلام روايت نكرده‏اند ، ذكر كرده و گفته است: «او شخصى فاضل، بزرگوار، متكلّم، فقيه، مناظره‏گر، صاحب تصنيفات، خوش‏گفتار و نيك‏انديش بود» (ر.ك: رجال النجاشى: ج ۱ ص‏۱۴۶ ش ۸۷ ، رجال الطوسى: ص ۳۸۶ ش ۵۶۷۹ و ص ۳۹۸ ش ۵۸۳۶ و ص ۴۲۰ش ۶۰۷۲ ، خلاصة الأقوال: ص ۴۹ ش ۸) .


دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد پنجم
34

مناظره داشته‏ام.
داوود بن عبّاس ، در پى من فرستاد و مرا به مجلس خود فرا خواند و فقيهان را گرد آورد و آنها با من بحث و مناظره كردند. به آنها گفتم : من از كشور خود خارج شده‏ام تا در باره اين پيامبر كه در كتاب‏ها خوانده‏ام ، جستجو كنم. گفتند: كدام پيامبر؟ نامش چيست؟ گفتم: محمّد. گفتند: او پيامبر ماست كه در جستجويش هستى.
از آنها در باره احكام و تعاليم او پرسيدم. مرا آگاه كردند. به آنها گفتم: من مى‏دانم كه محمّد ، پيامبر است ؛ امّا نمى‏دانم او همين كسى است كه شما مى‏گوييد يا نه. پس جاى او را به من نشان دهيد تا نزدش بروم و نشانه‏ها و دلايلى را كه دارم، از او بپرسم. اگر همان كسى بود كه در جستجويش هستم، به او ايمان مى‏آورم. گفتند: او درگذشته است. گفتم: وصى و جانشين او كيست؟ گفتند: ابو بكر. گفتم: نامش را برايم بگوييد. اين ، كنيه اوست. گفتند: عبد اللَّه بن عثمان و او را به قريش نسبت داده‏اند. گفتم: نسب پيامبرتان محمّد را برايم بگوييد. نسبش را برايم گفتند. گفتم: اين آن كسى نيست كه من در جستجويش هستم. كسى كه من در جستجوى او هستم، جانشينش، برادر دينى او و پسرعموى نسبى‏اش و شوهر دخترش و پدر فرزندان اوست. براى آن پيامبر ، بر روى زمين ، نسلى نيست جز فرزندان همان مردى كه جانشين اوست .
يكباره همه آنها بر من تاختند و گفتند: اى امير ! اين مرد از شرك به كفر رفته است و خونش حلال است. به آنها گفتم: اى جماعت ! من براى خود دينى دارم و به آن چنگ زده‏ام و تا قوى‏تر از آن را نيابم، رهايش نمى‏كنم. من اوصاف اين مرد را در كتاب‏هايى كه خدا بر پيامبرانش فرو فرستاده است، ديده‏ام و در جستجوى او هندوستان و مقام و موقعيتى را كه داشتم، ترك گفته‏ام. حالا هم پس از تحقيق در باره اين شخص كه شما گفتيد، معلوم شد او آن پيامبر معروف در اين كتاب‏ها نيست.

  • نام منبع :
    دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد پنجم
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری‌شهری، با همکاری محمّد کاظم طباطبایی و جمعی از پژوهشگران، ترجمه: عبدالهادی مسعودی
    تعداد جلد :
    10
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 9875
صفحه از 432
پرینت  ارسال به