مستأجران احداث شده بود، به خيريه انصار الحجه به مديريت آقاى سميعى واگذار نمودم.
خدا را سپاس گزارم كه هم نعمت «قدرت تكلم» به من بازگشت و هم اين رحمت و سعادت نصيب من شد» [كه به زيارت مولايم نايل شدم].
سؤال : قيافه ايشان چگونه بود؟
آقاى بلورساز: قد بلند، موها گندمگون، شانهها پهن، محاسن بلند و گندمگون، ابروها پيوسته، پيشانى بسيار باز و برافروخته، بدن تنومند و معمّم.
سؤال : سنّ ايشان چه قدر بود؟
آقاى بلورساز : حدود ۴۵ - ۵۰ سال، از نظر من.
۵ / ۳
توسّل بانو نيكصفت
در تاريخ بيست و چهارم آبان ماه ۱۳۹۱ش (برابر ۲۹ ذى حجّه ۱۴۳۳ق) مجدّداً توفيق يافتم با آية اللَّه صافى گلپايگانى ملاقات كنم. در اين ديدار ، جريان ملاقات با آقا عبد الرحيم بلورساز را - كه با راهنمايى ايشان انجام شده بود - ۱ اجمالاً بازگو كردم و از ايشان خواستم اگر موارد ديگرى هم مشابه اين ماجرا به ياد دارند ، بيان بفرمايند. ايشان ، ضمن اشاره به جزوهاى فرمودند : «داستانى كه در اين جزوه هست نيز بدون شبهه است و نسبت به آن اطمينان دارم و يك نسخه از آن را به اين جانب دادند» .
در اين جزوه ، آقاى احمد شطارى، پس از ذكر مقدّمهاى ماجراى شفا يافتن همسر خود را با توسّل به امام زمان عليه السلام شرح داده كه متن آن را در اين جا مىآوريم:
در سنه ۱۳۱۴ش كه از طرف شركت مركزى براى خريد پنبه و پشم و پوست،