27
دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد پنجم

سامرّا آمدم و به درِ خانه ابو محمّد (امام عسكرى عليه السلام) چسبيدم تا اين كه مرا بدون آن كه اذن بطلبم ، فرا خواند و بر او وارد شدم و سلام دادم.
فرمود: «اى ابو فلان ! حالت چه طور است؟» و سپس به من فرمود: «بنشين، اى فلان!». سپس از حال مردان و زنان خويشانم پرسيد و آن گاه فرمود: «چه چيزى تو را به اين جا كشانده است؟» .
گفتم: اشتياق براى خدمت كردن به شما.
به من فرمود: «در خانه بمان»، و من در خانه همراه خادمان بودم و گاه آنچه را مى‏خواستند ، از بازار برايشان مى‏خريدم و هر گاه كه زنى در خانه نبود، بدون اجازه بر ايشان (امام عسكرى عليه السلام) وارد مى‏شدم .
روزى بر امام عليه السلام - كه در بيرونىِ خانه بود - وارد شدم . حركتى در اتاق شنيدم و ندايى كه گفت: «همان جا بمان!» . من جرئت ورود و خروج نيافتم تا كنيزى به سوى من بيرون آمد كه چيزى سرپوشيده با خود داشت . سپس امام عليه السلام مرا صدا زد كه داخل شوم. داخل شدم و كنيز را نيز ندا داد و او به سوى ايشان باز گشت.
امام عليه السلام به كنيز فرمود : «پرده از آنچه با توست ، بردار» .
او پرده برداشت . پسرى سپيد و خوش‏سيما بود . پارچه را از شكمش نيز كنار زد ؛ مويى از زير گلو تا نافش روييده بود كه سبز بود نه سياه .
امام عسكرى عليه السلام فرمود: «اين ، همان امام شماست» و سپس به كنيز فرمان داد و او كودك را برداشت و برد، و ديگر پس از آن ، او را نديدم تا ابو محمّد عليه السلامدر گذشت.
ضوء بن على مى‏گويد: به آن مرد ايرانى گفتم: در آن هنگام، عمر او را چند سال مى‏دانستى؟ گفت: دو سال.
عبدى مى‏گويد: به ضوء گفتم: تو اكنون عمر او را چه قدر مى‏دانى؟ گفت: چهارده سال.


دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد پنجم
26

امام شماست و كار به دست اوست» .۱

۷۷۳.معاوية بن حكيم‏۲ و محمّد بن ايّوب بن نوح‏۳و محمّد بن عثمان عمرى گفته اند: ما چهل تن در منزل ابو محمّد، امام عسكرى عليه السلام ، بوديم كه فرزندش [مهدى عليه السلام ]را به ما نشان داد و فرمود: «اين ، امامِ شما پس از من و جانشين من بر شماست. از او اطاعت كنيد و پس از من در گرفتن دين و آيين ، متفرّق نشويد كه هلاك مى‏گرديد . به هوش باشيد كه او را از اين پس نخواهيد ديد!».
ما از نزد امام عليه السلام بيرون آمديم و چند روزى نگذشته بود كه ابو محمّد (امام عسكرى عليه السلام) در گذشت.۴

۱ / ۱۶

مردى از فارس‏

۷۷۴.ضوء بن على عجلى‏ ، از مردى ايرانى‏۵ نقل كرده است: امام عسكرى عليه السلام او (مهدى عليه السلام) را به او نشان داده است.۶

۷۷۵.مردى ايرانى‏ - كه نامش را گفت - براى ضوء بن على عجلى حكايت كرده است كه: به

1.الغيبة ، طوسى: ص ۳۵۷ ح ۳۱۹ (با سند صحيح)، بحار الأنوار: ج ۵۱ ص ۳۴۶ .

2.در ذيل نام محمّد بن معاوية بن حكيم گفتيم كه يادكرد معاويه در زمره كسانى كه ايشان را ديده‏اند، درست نيست؛ چرا كه معاويه از اصحاب امام رضا عليه السلام و امام جواد عليه السلام و امام هادى عليه السلام است، و وى را از اصحاب امام عسكرى عليه السلام نشمرده‏اند تا امكان رؤيت ايشان براى وى وجود داشته باشد؛ بلكه سعد بن عبد اللَّه و محمّد بن حسن صفّار - كه از اصحاب امام عسكرى عليه السلام هستند - از وى روايت مى‏كنند. پس درست اين است كه پسر معاويه، يعنى محمّد ، همان گونه كه در إعلام الورى آمده ، امام عليه السلامرا ديده است (ر. ك: ح قبل).

3.در عنوان حسن بن ايّوب بن نوح، گفتيم كه در اين روايت ، تصحيف رخ داده است. درست آن ، حسن است و نه محمّد. شواهد تصحيف و درستكارى و احتمالات در آن را هم در شرح حال وى ذكر كرديم. پس ديدن امام عليه السلاماز سوى وى، ثابت نيست (ر. ك: ح قبل) .

4.كمال الدين: ص ۴۳۵ ح ۲ (با سند موثّق)، إعلام الورى: ج ۲ ص ۲۵۲ (با سند موثّق)، الصراط المستقيم: ج ۲ ص ۲۳۲، بحار الأنوار: ج ۵۲ ص ۲۵ ح ۱۹ . نيز ، ر . ك : كشف الغمّة: ج ۳ ص ۳۱۷ .

5.احتمال دارد نام اين مرد، مجروح باشد (ر. ك: ص ۹۲ ح ۸۱۰) .

6.الكافى: ج ۱ ص ۳۳۲ ح ۱۴.

  • نام منبع :
    دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد پنجم
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری‌شهری، با همکاری محمّد کاظم طباطبایی و جمعی از پژوهشگران، ترجمه: عبدالهادی مسعودی
    تعداد جلد :
    10
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 9689
صفحه از 432
پرینت  ارسال به