251
دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد پنجم

روز هفدهم ماه مبارك رمضان بود كه من در حجره خود، در مدرسه فيضيّه، خوابيده بودم. در خواب ديدم كه با مرحوم آقاى حاج ميرزا مهدى بروجردى در همان حجره - امّا مقدارى بزرگ‏تر - رو به قبله نشسته‏ايم و دو چراغ هم در حجره، روشن است. ناگهان آقاى محترمى را ديدم كه آمد و رو به ايشان كرد و گفت: حاج ميرزا مهدى! حضرت رسول اللَّه صلى اللّه عليه و آله مى‏فرمايند: «به شيخ عبد الكريم بگو مضطرب نباش كه بر اثر گريه‏هاى امام زمان، وجوه، متوجّه به حوزه قم شد».
من از خواب بيدار شدم؛ امّا خواب خود را براى حاج شيخ عبد الكريم نگفتم؛ ولى براى مرحوم آقاى حاج ميرزا هدايت اللَّه وحيد گلپايگانى نقل كردم.
چندى بعد دوباره بعضى براى گرفتن شهريّه آن سيّد نزد من آمدند و خواهان رسيدگى به وضع خانواده‏اش شدند و درخواست كردند كه وضع آنان را به آقاى حاج شيخ عبد الكريم گزارش كنم. من قضيّه را با آقاى شيخ محمّدتقى بافقى در ميان گذاشتم. ايشان گفتند: بيا تا با هم به حضور آقاى حاج شيخ برويم. با هم به منزل آقا رفتيم. اتّفاقاً وقتى رسيديم كه ايشان مى‏خواستند از بيرونى، به اندرونى بروند. ما را كه ديدند، فرمودند: كارى داشتيد كه اين جا آمديد؟ من گفتم: وضع خانواده فلان آقا كه براى تبليغ رفته، خوب نيست. شهريّه او را مى‏خواستم كه به خانواده‏اش برسانيم. ايشان رو به آقاى بافقى كردند و فرمودند: شهريّه او را بپردازيد. آن گاه رو به من كرد و فرمود: خواب شما هم به ما رسيد و از رؤياهاى صادقانه بود و وجوه براى ما رسيده است.۱

۴ / ۲۲

سيّد ابو الحسن اصفهانى‏

۸۹۴.آية اللَّه سيّد موسى شبيرى زنجانى‏ فرمود: شيخ محمّد كوفى به محضر ولىّ عصر عليه السلام

1.عنايات حضرت مهدى موعود به علما و مراجع تقليد: ص ۱۰۳.


دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد پنجم
250

دو باره و سه‏باره با عبارت‏هاى ديگر تكرار كردم، باز سكوت كرد.
بار چهارم يا پنجم بود كه گفت: اذيّتم نكن ، حسينعلى! گفتم: قصد من اين بود كه چيزى فهميده باشم. گفت: من نمى‏توانم به تو بفهمانم، خودت برو بفهم.۱

۴ / ۲۱

حاج شيخ عبد الكريم حائرى‏

۸۹۳.آية اللَّه سيّد محمّدرضا گلپايگانى‏۲ در سال ۱۳۹۷ق نقل فرمودند كه: مرحوم آقاى حاج شيخ عبد الكريم [حائرى ]ابتدا در اراك، حوزه تأسيس كردند و بعد به قصد زيارت، سفرى به قم نمودند. در همان سفر بنا شد كه در قم بمانند. همان وقت، نامه‏اى به من مرقوم فرمودند كه هنوز هم موجود است و در آن نامه، نوشته بودند: اگر مايليد ، به قم بياييد كه نان جُوى پيدا مى‏شود و با هم مى‏خوريم.
من در پى نامه ايشان حركت كردم و به قم آمدم. چندى گذشت و ماه مبارك رمضان فرا رسيد. وضع مادّى روحانيت و حوزه، بسيار بد بود؛ زيرا وجوه شرعى به قم نمى‏آمد. سيّدى از اهل علم براى تبليغ رفته بود و خانواده‏اش دچار تنگ‏دستى شده بودند. شخصى نزد من آمد و درخواست كرد كه از آقاى حاج شيخ عبد الكريم استدعا كنم كه شهريّه آن سيّد را بدهند.
من جريان را به آقاى حاج شيخ محمّدتقى بافقى - كه مقسّم شهريّه بودند - گفتم. ايشان گفتند: وجه كمى در دست است . اگر بخواهيم آن را تقسيم كنيم، نصيب و بهره هر يك از آقايان، چيز كمى مثلاً دو قِران خواهد شد.

1.فضيلت‏هاى فراموش شده: ص ۱۴۹.

2.آية اللَّه سيّد محمّدرضا گلپايگانى ، زاده ۱۳۱۶ ق در گلپايگان، از مراجع تقليد شيعيان در دوران معاصر بود. وى از شاگردان آية اللَّه حاج شيخ عبد الكريم حائرى يزدى بود و از آية اللَّه بروجردى ، اجازه اجتهاد و از مرحوم شيخ عبّاس محدّث قمى و آقا شيخ محمّدرضا اصفهانى ، اجازه نقل روايت داشت. وى در ۹۶ سالگى در سال ۱۳۷۲ش (۱۴۱۴ق) نداى حق را لبّيك گفت.

  • نام منبع :
    دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد پنجم
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری‌شهری، با همکاری محمّد کاظم طباطبایی و جمعی از پژوهشگران، ترجمه: عبدالهادی مسعودی
    تعداد جلد :
    10
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 9995
صفحه از 432
پرینت  ارسال به