اين حالت دست داد و نوشتم و فرستادم.۱
۴ / ۱۵
شمارى از مراجع تقليد
۸۸۷.محدّث نورى مىنويسد كه: محمّد بن احمد بن حيدر كاظمى حسنى حسينى،۲حكايتى را از شخصى برايم نوشت كه آن شخص گفته است: سالها بود مىشنيدم كه برخى از متديّنان مورد اطمينان، از كاسبى بغدادى۳ نام مىبردند كه مولايمان امام منتظر عليه السلام را ديده است. من آن مرد را به عدالت و وثوق و اداى حقوق مالى مىشناختم و با او دوست بودم و مىخواستم ماجرايش را بپرسم. مىدانستم كه آن را جز به برخى از نزديكانش نمىگويد تا مبادا انكارش كنند و يا به فخرفروشى متّهمش نمايند.
در هر حال، روزى در نيمههاى ماه شعبان سال جارى (۱۳۰۲ق) در تشييع جنازهاى به سوى حرم كاظمين، با او هممسير شدم و از او خواستم كه ماجرايش را تعريف كند. او گفت: در سالى از دهه هفتاد (۱۲۷۰ - ۱۲۷۹ق)، مقدارى از سهم امام نزدم بود كه مىخواستم به عالمان نجف برسانم و طلبى هم از تاجران نجف داشتم. به نجف و زيارت امير مؤمنان عليه السلام رفتم و طلبهايم را وصول كردم و به عنوان سهم امام عليه السلام به عالمان رساندم؛ امّا بيست تومان بر عهده من ماند كه تصميم گرفتم به يكى از عالمان كاظمين برسانم. به بغداد باز گشتم و با آن كه دوست داشتم آن بدهى را
1.سرّ دلبران: ص ۹۹.
2.سيّد محمّد بن احمد بن حيدر بن ابراهيم حسنى حسينى كاظمى (م ۱۳۱۵ق) : او عالمى فاضل، كامل، حديثشناس، رجالى، تاريخدان و از شاگردان برجسته شيخ اعظم انصارى، و يكى از اعيان اهل تقوا در شهر كاظمين و از بيت سيّد حيدر كاظمى بود. او تأليفاتى از جمله الدرّ النظيم و منظومهاى در اصول فقه دارد (جنّة المأوى: ص ۳۰۹، أعيان الشيعة: ج ۹ ص ۷۲ ش ۲۰۰. نيز، ر.ك: ص ۱۵۲ مرد سبزىفروش به نقل از سيّد حيدر كاظمى.
3.راوى گفته است: چون اين شخص هنوز زنده است، نامش را نمىبرم؛ زيرا بيم آن دارم كه دلگير شود.