237
دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد پنجم

۸۸۶.همچنين آية اللَّه شيخ مرتضى حائرى يزدى‏ نقل مى‏كند: سيّد حسين حائرى فشاركى - كه ظاهراً اخوى‏زاده آقاى سيّد محمّد فشاركى،۱ استاد «والد» بوده است - نقل مى‏كردند كه: ميرزاى شيرازى در داستان تحريم تنباكو، شاگردان فاضل خود را شب‏ها در بيرونى جمع مى‏كرده است و آنها در باره مصالح حكم تحريم تنباكو و پيامدهاى احتمالى غير مطلوب آن بحث مى‏كردند و نتيجه را مى‏نوشته‏اند و مرحوم ميرزا به اتاق خود مى‏برده و مطالعه مى‏كرده و گاهى حاشيه مى‏نوشته است. مطلب به اين جا مى‏رسد كه گفتند: مى‏ترسيم به واسطه حكم تحريم، جان «ميرزا» در خطر باشد ؛ چون قدرت خارجى‏هايى كه طالب اين امتياز هستند، زياد است و بايد براى اين نيز جوابى نزد خدا داشته باشيم.
مرحوم سيّد محمّد فشاركى، جدّاً معتقد بوده كه در قبال اين مصلحت مذهبى، جان مرحوم ميرزا اهمّيتى ندارد. لذا به تنهايى در اندرونى به خدمت ميرزا مى‏رسد و پس از تعارفات ، عرض مى‏كند كه : شما حقّ استادى و تعليم و تربيت و ساير حقوق خود بر من داريد؛ ولى خواهش مى‏كنم چند دقيقه‏اى از حقوق خود صرف‏نظر فرماييد تا من بتوانم آزادانه صحبت كنم.
آقاى ميرزا - كه مرد خيلى مؤدّبى بوده است - مى‏گويد: بفرماييد. مرحوم فشاركى مى‏گويد: سيّد! چرا معطّلى؟ مى‏ترسى جانت در خطر بيفتد؟ چه بهتر كه بعد از خدمت به اسلام و تربيت علمى عدّه‏اى، به سعادت شهادت برسى! موجب سعادت شما و افتخار ماست.
مرحوم ميرزا مى‏فرمايد: بلى آقا. من هم همين عقيده را داشتم؛ ولى مى‏خواستم به دست ديگرى نوشته شود و امروز به سرداب مطهّر رفتم و

1.ر . ك : ص ۲۴۲ (سيّد محمّد فشاركى) .


دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد پنجم
236

مردى كه مورد وثوقش بود، نقل نمودند كه: پدرم مورد وثوق ميرزاى شيرازى بوده و از جانب ايشان در كربلا وكالت داشته و خودش سؤالات و وجوه و قبوض را به خدمت ميرزا، در سامرّا مى‏فرستاده است. [آنچه مربوط به جريان وكالت بوده است، يادم هست، كلمه وجوه يادم نيست‏]. مرحوم ميرزا نيز هر دو هفته يك مرتبه، جواب مى‏داده است. ظاهراً ميرزاى شيرازى به ايشان مى‏نويسد كه در صرف وجوه، دقّت زيادترى بنمايد و براى اين مطلب جريانى را نقل مى‏كند كه: خواب ديدم گفتند: حجّة العصر - عليه و آبائه التحيّة و الثناء - در حرم تشريف دارند و امر كرده‏اند كه شما دفتر خود را همراه بياورى.
ايشان دفترى را كه در آن وجوه پرداختى از سهم مبارك، به اشخاص ثبت بوده است، با خود ، خدمت ولىّ عصر امام زمان عليه السلام مى‏برد. خدمت مى‏رسد و عرض ادب به جا مى‏آورد. ايشان مى‏فرمايند: «صورت را بخوان». [تقريباً] ايشان، مثلاً حدود ده قلم را مى‏خوانند. ايشان بيشتر آنها را مى‏فرمايند: «قبول ندارم». مثلاً آنچه يادم هست، حدود ثلث را مى‏فرمايند قبول دارم.
مرحوم ميرزا خدمت آقا و مولاى خود عرض مى‏كند: آقا! من بيشتر از اين از عهده‏ام ساخته نيست. به هر كس امر مى‏فرمايى، دفتر را تحويل مى‏دهم و من نيز از او تبعيت مى‏كنم.
آقا تبسّمى نموده، مى‏فرمايند: «خودت هستى؛ ولى مقدارى دقّت زيادتر بكن. پس از آن ، هر چه صلاح دانستى و به نظرت رسيد [عمل كن‏]. لذا شما هم - كه وكيل من در كربلا هستيد - دقّت زيادترى نماييد».۱

1.سرّ دلبران: ص ۱۱۱.

  • نام منبع :
    دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد پنجم
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری‌شهری، با همکاری محمّد کاظم طباطبایی و جمعی از پژوهشگران، ترجمه: عبدالهادی مسعودی
    تعداد جلد :
    10
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 10028
صفحه از 432
پرینت  ارسال به