شيخنا! سؤالان و مسئلتان. شيخ به خيال آن كه سؤال علمى است ، گفت: بگوييد. گفتم: اوّلاً چرا بايد صحن و حجرات صحن را بگذارند و در آن منزل نفرمايند و بروند در دم دروازه بغداد در خانه كوچك عربى منزل نمايند. شيخ متجاهلانه به من نگاهى كرد و گفت: از چه كسى صحبت مىكنيد؟ گفتم: من مطّلعم و از قضيّه باخبرم. سِرّ اين مطلب را بگوييد. همان كه شيخ ديد مطّلعم (و چون سيّد ، صاحب كرامات بوده است، شيخ گمان مىكند كه از راه كرامت اطّلاع پيدا كرده است)، پس جواب مىگويد به چيزى كه حاصلش قريب به اين است كه: منزل را در صحن قرار ندادهاند، احتراماً و آن كه صحن براى منزلگاه شدن و جاى خوابيدن گرديدن، مناسب نيست.
پس گفتم: سؤال ثانى ، آن كه: آن قضيّه كه امام عليه السلام در شب اوّل فرمود: «انجام دادى؟»، عرض كرديد: نه، پس مرخّص نفرمود و در ثانى باز فرمود: «انجام دادى؟»، عرض كرديد: بلى، پس مرخّص فرمود، چه قضيّهاى است؟!
پس شيخ گفت: اين را نخواهم خبر داد و هر چه سيّد اصرار كرد، شيخ اظهار نكرد و شيخ عهد گرفت كه از اين واقعه به كسى در زمان حيات من اخبار مده و سيّد هم نگفت تا بعد از فوت شيخ . رحمة اللَّه عليهما و على سائر علماء المرضين!۱
۴ / ۱۴
ميرزاى شيرازى
۸۸۵.مرحوم آية اللَّه شيخ مرتضى حائرى يزدى مىنويسد : آقاى سيّد روح اللَّه خاتمى،۲ از
1.شرح احوال حضرت آية اللَّه العظمى اراكى، رضا استادى: ص ۵۲۸ .
2.آية اللَّه سيّد روح اللَّه خاتمى (۱۲۸۵ - ۱۳۶۷ ش) : وى در سيزده سالگى به عنوان طلبه به آموختن علوم دينى در زادگاه خود (اردكان يزد) تحت نظر پدر پرداخت و تحصيلات تكميلى خود را در حوزه علميّه اصفهان به سرانجام رسانيد و از سيّد محمّد فشاركى اجازه اجتهاد گرفت. وى در اردكان، به فعّاليتهاى مذهبى و سياسى در مخالفت با حكومت ستمشاهى پرداخت. بعد از شهيد صدوقى به عنوان امام جمعه يزد و نماينده امام خمينى در آن استان منصوب شد. روزه راستين و آينه مكارم از آثار اوست. (گلشن ابرار: ج ۵، ص ۴۸۲).