217
دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد پنجم

سپس قدحى كه در دست داشتند، به من مرحمت نموده، از آن نوشيدم و در همان حال، خوب شدم و مرضم به كلّى بهبود يافت. برخاستم و نشستم. بستگانم از اين حال در شگفت شدند؛ ولى من تا چند روز، جريانى را كه ديده بودم، براى آنها نقل نكردم.۱

۴ / ۸

وحيد بهبهانى‏

۸۷۱.عالم بزرگوار وحيد بهبهانى‏۲ فرموده است: در اوان ورودم به كربلا، مردم را موعظه مى‏كردم. روزى بر بالاى منبر در اثناى سخن، حديث شيرينى كه در خرائج راوندى است، بر زبانم جارى شد كه مضمون آن ، اين است كه: زياد نگوييد كه چرا قائم عليه السلام ظهور نمى‏كند؛ چون طاقت و توانايىِ سلوك با او را نداريد؛ زيرا لباس او زبر و خوراك او نان جو است. بعد گفتم كه: از الطاف الهى ، غيبت صاحب الزمان است؛ زيرا قوّت اطاعت از ايشان در ما نيست.
در اين هنگام، اهل مجلس به يكديگر نگاه كردند و با هم شروع به نجوا نمودند. از جمله مى‏گفتند: اين مرد، راضى نيست امام زمان ظهور كند كه مبادا رياست از وى زايل شود!
به حدّى زمزمه در آنها بالا گرفت كه ترس در دلم افتاد. با سرعت از منبر فرود آمدم و به خانه رفتم و در را به روى مردم بستم. پس از ساعتى، كسى در زد. پشت در آمدم و گفتم: كيستى؟
گفت: فلانى‏ام كه سجّاده تو را به مسجد مى‏بردم.

1.إثبات الهداة : ج ۷ ص ۳۷۸ باب ۳۳ فصل ۱۷.

2.وحيد بهبهانى (۱۱۱۷ - ۱۲۰۵ ق) ؛ وى صاحب تأليفات فراوانى در فقه و اصول و از بزرگ‏ترين و نامورترين فقيهان است كه اخبارى‏گرى را برانداخت .


دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد پنجم
216

شبى در روضه مقدّسه بودم و اين زيارت را مكرّر خواندم و در راه و در روضه، كرامات عجيب، بلكه معجزات غريبى آشكار شد كه ذكر آن به طول مى‏انجامد.
خلاصه، ترديد ندارم كه اين زيارت، با تأييد صاحب الأمر عليه السلام از ابو الحسن امام هادى عليه السلام است و اين كه كامل‏ترين و بهترين زيارت‏هاست؛ بلكه پس از آن رؤيا، اكثر اوقات، ائمّه عليهم السلام را با آن زيارت مى‏كنم و در عتبات عاليات، جز با اين زيارت، آنها را زيارت نكردم.۱

۴ / ۷

شيخ حُرّ عاملى‏

۸۷۰.فقيه و محدّث جليل القدر، شيخ حرّ عاملى‏ مى‏گويد: من خودم معجزاتى در خواب از آن جناب به صورت مكرّر ديده‏ام ، از جمله اين كه: در دوران كودكى، حدود ده‏سالگى، گرفتار مرض بسيار سختى شدم ، به طورى كه بستگانم از سالم شدنم مأيوس شده، يكسره از من دست شسته، شروع به گريه و زارى نموده و مهيّاى عزا شدند و يقين داشتند كه من همان شب خواهم مُرد. من در همان موقع، در بين خواب و بيدارى به زيارت پيغمبر خدا صلى اللّه عليه و آله و دوازده امام مشرّف شدم و به آنان سلام دادم و با يك‏يك آنها مصافحه كردم. به خوبى در نظر دارم كه بين من و امام صادق عليه السلام كلامى رد و بدل شد كه اكنون آن را به خاطر ندارم، جز اين كه مى‏دانم ايشان در حقّ من دعا فرمود. هنگامى كه به صاحب الزمان رسيدم، بر ايشان سلام كرده و پس از مصافحه، شروع به گريه نمودم و گفتم: اى مولاى من! مى‏ترسم قبل از اين كه بهره خود را از علم و عمل برگيرم، در اين مرض بميرم.
صاحب الزمان عليه السلام فرمود: «ترس به خود راه مده كه در اين مرض نخواهى مُرد و خدا تو را از اين مرض، نجات مى‏دهد و عمر طولانى خواهى كرد».

1.روضة المتّقين: ج ۵ ص ۴۵۱.

  • نام منبع :
    دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد پنجم
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری‌شهری، با همکاری محمّد کاظم طباطبایی و جمعی از پژوهشگران، ترجمه: عبدالهادی مسعودی
    تعداد جلد :
    10
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 9931
صفحه از 432
پرینت  ارسال به