211
دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد پنجم

بودم. داخل مسجد شد و به سمت محرابى كه امير مؤمنان عليه السلام در آن شهيد شده بود، رفت و مدّتى طولانى ماند و سپس باز گشت و از مسجد به سمت نجف رفت. من پشت سر او بودم تا به [مسجد] حنانه رسيد. سرفه‏ام گرفت و نتوانستم سرفه نكنم. او متوجّه من شد و مرا شناخت و گفت: تو مير علّام هستى؟ گفتم: آرى. گفت: اين جا چه مى‏كنى؟ گفتم: از هنگامى كه به روضه مقدّسه وارد شدى تا كنون، با شما هستم و تو را به حقّ صاحب اين قبر ، سوگند مى‏دهم كه از آغاز تا پايان آنچه امشب بر تو گذشته است، برايم بگويى! گفت: به تو مى‏گويم ، به شرط آن كه تا زنده‏ام ، به كسى نگويى. چون از من پيمان گرفت، گفت: در باره برخى از مسائل علمى كه براى من مشكل شده بود، مى‏انديشيدم . به دلم افتاد كه نزد امير مؤمنان عليه السلام بيايم و آنها را از ايشان بپرسم. هنگامى كه به در رسيدم، همان گونه كه ديدى، بدون كليد انداختن، باز شد و من داخل روضه شدم و با خداى متعال ، مناجات و گريه و زارى كردم تا مولايم پاسخم را بدهد. صدايى از قبر شنيدم كه مى‏فرمود: «به مسجد كوفه برو و از قائم بپرس كه او امام زمان توست».
به محراب [مسجد كوفه‏] رفتم و مسئله‏ها را از او پرسيدم و اكنون در حال بازگشت به خانه‏ام هستم.۱

۴ / ۶

مجلسى اوّل‏

۸۶۸.ملّا محمّدتقى مجلسى (مجلسى اوّل)۲ - در ضمن شرح حال متوكّل بن عمير، راوى

1.بحار الأنوار: ج ۵۲ ص ۱۷۴، الأنوار النعمانيّة: ج ۲ ص ۳۰۳، نجم الثاقب: ص ۳۹۱.

2.مولا محمّدتقى اصفهانى مشهور به مجلسى اوّل (۱۰۰۳ - ۱۰۷۰ق) : او شخصى فاضل، عالم، محقّق، متبحّر، زاهد، عابد، ثقه، متكلّم و فقيه و محدّث بود. وى از شاگردان شيخ بهايى بود كه در علوم اسلامى، از بزرگان روزگار خود به شمار مى‏رفت . آثارى دارد از جمله شرح الصحيفة (ر . ك : أمل الآمل: ج ۲ ص ۲۵۲ ش ۷۴۲، أعيان الشيعة: ج ۹ ص ۱۹۳ ش ۴۴۲) .


دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد پنجم
210

كتاب را گرفت و به خانه بُرد كه در آن شب، به قدر امكان از آن نقل نمايد و چون به كتابت آن اشتغال يافت و نيمى از شب گذشت و خواب بر او مستولى شد، صاحب الأمر عليه السلام پيدا شد و به شيخ فرمود كه: «كتاب را به من واگذار كن و تو بخواب».۱ چون شيخ از خواب بيدار شد، ديد كه آن نسخه به كرامت صاحب الأمر عليه السلام، تمام شده است.۲

۴ / ۵

مقدّس اردبيلى‏

۸۶۷.علّامه مجلسى‏ آورده است: سيّد فاضل، امير علّام تفرشى - كه شاگرد مقدّس اردبيلى و مردى پارسا و با فضل بوده - نقل مى‏كند: شبى در صحن روضه مقدّسه امير مؤمنان عليه السلام بودم. بيشتر شب، گذشته بود و اين سو و آن سو مى‏رفتم كه ديدم مردى به طرف روضه مقدّسه مى‏آيد. به سويش رفتم. نزديك كه شدم، او را شناختم. استاد فاضل، عالم، هوشمند و باتقوايمان، مولا احمد اردبيلى‏۳- كه خداوند ، روحش را پاك بدارد - بود. خودم را از او پنهان داشتم تا آن كه نزديك در رسيد. در، بسته بود؛ امّا چون او به آن رسيد، باز شد و داخل روضه شد. شنيدم كه با كسى نجوا مى‏كند. سپس خارج شد و در را بست و من هم پشت سرش رفتم تا از روضه و نجف خارج شد و به سمت مسجد كوفه رفت. من پشت سر او، به گونه‏اى كه مرا نبيند،

1.محدّث نورى مى‏گويد : ظاهر عبارت ، موهم اين است كه ديدار و گفتگو در بيدارى بوده ، كه بعيد است و ظاهراً در خواب بوده است. و اللَّه العالم (جنة المأوى).

2.مجالس المؤمنين : ص ۵۷۳، جنّة المأوى (چاپ شده در بحار الأنوار: ج ۵۳ : ص ۲۵۲ ح ۲۲، نجم الثاقب: ص ۲۹۴ ح ۱۵. در نجم الثاقب مى‏گويد : على بن ابراهيم مازندرانى، معاصر علّامه مجلسى، در كشكول به نحو ديگرى آورده است.

3.شخصيت بزرگوار والا ، احمد بن محمّد اردبيلى، عالم فاضل، دقيق، عابد، ثقه، پارسا، عالى‏قدر و عالى‏مقدار، كتاب‏هايى دارد كه از جمله آنها حديقة الشيعة است. او در سال ۹۹۳ق از دنيا رفت (أمل الآمل: ج ۲ ص ۲۳ ش ۵۷) .

  • نام منبع :
    دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد پنجم
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری‌شهری، با همکاری محمّد کاظم طباطبایی و جمعی از پژوهشگران، ترجمه: عبدالهادی مسعودی
    تعداد جلد :
    10
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 9672
صفحه از 432
پرینت  ارسال به