مِيثَاقِى تَعَاهَدْتُهُ لِتَشْهَدَ لى بِالْمُوَافَاة؛۱
اين، امانت من است كه آن را تأديه مىكنم و پيمان من است كه آن را تعاهد مىكنم تا به اداى آن، گواهى دهى».
آن گاه مولايمان صاحب الزمان - صلوات اللَّه عليه - را ديدم كه بر در خانه كعبه ايستاده است و من با دلى مشغول و حالى پريشان به ايشان نزديك شدم. امام عليه السلامدر چهره من نگريست و راز درونم را دانست. بر او سلام كردم و او پاسخم را داد. سپس فرمود: «چرا در موضوع غيبت، كتابى تأليف نمىكنى تا اندوهت را زايل سازد؟» .
گفتم: اى پسر پيامبر خدا! پيشتر در باره غيبت، رسالههايى تأليف كردهام.
فرمود: «نه به آن طريق. اكنون تو را امر مىكنم كه در باره غيبت، كتابى تأليف كنى و غيبت انبيا را در آن باز گويى».
آن گاه قائم - صلوات اللَّه عليه - گذشت. من از خواب برخاستم و تا طلوع فجر به دعا و گريه و درد دل كردن و شكوه نمودن پرداختم و چون صبح دميد، تأليف اين كتاب را آغاز كردم تا امر ولى و حجّت خدا را امتثال كرده باشم ، در حالى كه از خداى متعال ، كمك مىخواهم و بر او توكّل مىكنم و از تقصيرات خود ، آمرزش مىخواهم: «وَ ما تَوْفِيقِى إِلَّا بِاللَّهِ عَليهِ تَوَكَّلْتُ وَ إِليهِ أُنِيبُ؛۲ توفيق من جز به [يارىِ ]خدا نيست. بر او توكّل كردهام و به سوى او باز مىگردم» .۳
۴ / ۲
شيخ مفيد
۸۶۲. يكى از عنايات ولىّ امر عليه السلام، اصلاح فتوايى از شيخ مفيد در باره زن باردارى است كه