خانهاش نشسته بود - وارد شدم . در سمت راست او، اتاقى بود كه پردهاى بر آن آويخته بودند . به او گفتم: سَرور من ! صاحب اين امر (ولايت) كيست؟
فرمود: «پرده را بالا بزن» .
[پرده را] بالا زدم . پسرى به قد پنج وجب كه ده و يا هشت ساله و يا اين حدود نشان مىداد، بيرون آمد كه جبينش پيدا، سپيدرو، چشمانش به سان مرواريد، با كف دستانى پرگوشت، زانوانش متمايل به هم، در گونه راستش يك خال و در سرش، گيسوى بافتهاى بود . او روى پاى ابو محمّد نشست و ابو محمّد (امام عسكرى عليه السلام) به من فرمود: «اين ، همان امام شماست» .
او سپس برخاست و امام عسكرى عليه السلام به او فرمود : «پسركم ! تا زمانى مشخّص به درون اتاق برو» .
او به درون اتاق رفت و من به او مىنگريستم . سپس امام عليه السلام به من فرمود: «اى يعقوب ! ببين چه كسى در اتاق است؟» .
من به درون رفتم و كسى را نديدم.۱
۱ / ۱۳
كامل بن ابراهيم
۷۷۰.ابو نعيم محمّد بن احمد انصارى۲ نقل كرده كه : گروهى از مفوّضه و مقصِّره ،۳ كامل بن
1.كمال الدين: ص ۴۰۷ ح ۲ وص ۴۳۶ ح ۵، إعلام الورى: ج ۲ ص ۲۵۰، الخرائج و الجرائح: ج ۲ ص ۹۵۸، كشف الغمّة: ج ۳ ص ۳۱۷، بحار الأنوار: ج ۵۲ ص ۲۵ ح ۱۷ . نيز ، ر . ك : همين دانشنامه: ج ۲ ص ۳۶۹ ح ۴۶۷.
2.شرح حالى براى وى در كتابهاى رجالشناسى به دست نيامده است (ر . ك : ص ۶۰ ح ۷۸۳ ، مستدركات علم رجال الحديث : ج ۶ ص ۴۰۵ ش ۱۲۴۴۴) .
3.مفوّضه ، گروهى گمراه هستند كه قائل اند خداوند عزّ و جل محمّد صلى اللّه عليه و آله را آفريد و سپس آفرينش و خلق دنيا را به او تفويض فرمود . پس او به نوبه خود، خلايق را آفريد. نيز مىگويند كه پارهاى از ايشان اعتقاد دارند كه خداوند متعال ، آفرينش موجودات را به امير مؤمنان عليه السلام بلكه ديگر ائمّه عليهم السلام تفويض فرموده است. مقصّره ، اهل تفريط اند و حقّ اهل بيت عليهم السلام را چنان كه بايد، نمىشناسند.