پيامدهاى نادرست ادّعايى براى رؤيت
منكران رؤيت، بر اين باورند كه در صورت پذيرش امكان و وقوع ديدار در روزگار غيبت كبرا، پيامدهايى غير مقبول پديد مىآيد. از اين رو، نمىتوان آن را پذيرفت. ما موارد ادّعايى را طرح و نقد مىكنيم.
يك . تنافى با فلسفه غيبت و انتظار
غيبت و بويژه طولانى شدن آن، براى آزمودن و سنجش ايمان به غيب و شكيب مؤمنان است و اگر امكان رؤيت امام وجود داشته باشد و هر از گاه بتوان سؤالى پرسيد و كمكى گرفت ، اين سنجش، رخ نمىدهد.
پاسخ ، اين است كه: ما نيز موافقيم كه سهولت ارتباط و امكان تشرّف فراوان و آسان، با فلسفه غيبت، منافات دارد؛ امّا ديدارهايى كه گاه براى يك نسل انسانى اتّفاق نمىافتد و يا در طول يك قرن، از عدد انگشتان در نمىگذرد، نه تنها با غيبت منافاتى ندارد، بلكه نور اميد را در دل مؤمنان بر مىافروزد و يارى و پاسخگويىِ گاه به گاه امام ، ايشان را متوجّه خسارتهاى طول كشيدن غيبت مىنمايد و آنان را به دعا و راز و نياز براى پايان يافتن غيبت و آمادگى براى ظهور وى ترغيب مىكند.
دو . همسان شدن غيبت كبرا با غيبت صغرا
منكران رؤيت مىگويند: اگر در روزگار غيبت كبرا نيز امكان رؤيت باشد ، ديگر تفاوتى ميان آنچه غيبت كبرا و تامّه ناميده شده است با غيبت صغرا نخواهد بود، در حالى كه در احاديث و مطابق با باور شيعه، تعدّد و تفاوت دو غيبت، روشن است.
پاسخ ، اين است كه: تفاوت ميان دو دوره غيبت، مقبول همگان است؛ امّا اين تفاوت به وسيله نصب نايبان و سفيران خاص در غيبت صغرا و عدم آن در غيبت كبرا حاصل است و تفاوت ديگرى لازم نيست، هر چند در روزگار غيبت صغرا، ديدار و ارتباط با امام بويژه مكاتبه ، آسانتر و تعداد ملاقاتها بيشتر بوده است و