منابع و سند
اين توقيع، در بسيارى از كتابهاى اماميّه آمده و از سوى برخى عالمان، مورد قبول واقع شده است ،۱ اگر چه طريق آن، تنها به شيخ صدوق مىرسد و در سند آن، ابو محمّد حسن بن احمد مُكَتِّب وجود دارد كه مجهول و توثيق نشده است. البتّه چون نكوهشى هم در باره او در دست نيست، روايات او مىتواند در سايه وجود گزارشهاى موافق و همسو، پذيرفته شود.
دلالت حديث
برخى منكران رؤيت مىگويند: بخش ميانى۲ و آخر حديث،۳ به نفى رؤيت، اشاره و بلكه تصريح دارد. كسانى را كه پس از درگذشت سَمُرى، ادّعاى ظهور و مشاهده امام زمان عليه السلام مىكنند، كاذب (دروغگو) و مفترى (افترا زننده) خوانده و اين، بِدان معناست كه مشاهدهاى صورت نمىگيرد.
الف - عبارت ميانى
برخى با استناد به توصيف غيبت كبرا به «تامّه» در توقيع شريف، چنين نوشتهاند:
فراز «فَقَدْ وَقَعَتِ الْغَيْبَة الثَّانِيَة (التَّامَّة)» در اين معنا صراحت دارد كه غيبت امام عليه السلامتا زمان مرگ سَمُرى، ناقص بوده است و نقصان غيبت، معنا ندارد، جز با اين كه ديدار در غيبت صغرا امكان دارد ؛ امّا پس از مرگ سَمُرى ، غيبت كامل ، تحقّق يافته است.
1.ر. ك: كمال الدين : ص ۵۱۶ ح ۴۴ ، الغيبة، طوسى : ص ۳۹۵ ح ۳۶۵ ، الاحتجاج : ج ۲ ص ۵۵۵ ح ۳۴۹ ، الثاقب فى المناقب : ص ۶۰۳ ح ۵۵۱ ، كشف الغمّة: ج ۳ ص ۳۲۰، إعلام الورى : ج ۲ ص ۲۶۰ ، الخرائج و الجرائح : ج ۳ ص ۱۱۲۸ ح ۴۶ ، الصراط المستقيم : ج ۲ ص ۲۳۶ (با عبارت مشابه) ، بحار الأنوار : ج ۵۱ ص ۳۶۰ ح ۷.
2.فَقَدْ وَقَعَتِ الْغَيْبَةُ الثَّانِيَةُ (التَّامَّةُ) فَلَا ظُهُورَ إِلَّا بَعْدَ إِذْنِ اللَّهِ عزّ و جلّ؛ زيرا غيبت دوم (تام) واقع شد و ظهورى نخواهد بود، مگر پس از اذن خداوند.
3.وَ سَيَأْتِى شِيعَتِى مَنْ يَدَّعِى الْمُشَاهَدَه أَ لَا فَمَنِ ادَّعَى الْمُشَاهَدَه قَبْلَ خُرُوجِ السُّفْيَانِىِّ وَ الصَّيْحَه فَهُوَ كَاذِبٌ مُفْتَرٍ ؛ و به زودى ، كسى به سراغ شيعيان من خواهد آمد كه ادّعاى مشاهده مىكند . آگاه باشيد! هر كس قبل از خروج سفيانى و صيحه آسمانى، ادّعاى مشاهده كند، دروغگو و افترا زننده است .