مولايى كه امر او را به دست دارد.
دستهدوم: گزارشهاى فراوانى در كتابهايى متنوّعاز ديرباز تاكنون در دست اند كه نشان مىدهند افراد فراوانى از عالمان فرهيخته تا انسانهاى معمولى، به نزد امام عليه السلام تشرّف يافته و برخى به گفتگو با ايشان نيز موفّق گشتهاند. اين گزارشها آن قدر فراوان اند و به اندازهاى از طريقهاى گوناگون به ما رسيدهاند كه مىتوان تواتر اجمالى را در آنها تحصيل نمود.۱ تعداد قابل اعتنايى از اين گزارشها در كتابهايى معتبر و از نويسندگان مشهور ، نقل شدهاند و تعدادى نيز در عصر كنونى و يا بسيار نزديك به ما ، اتّفاق افتادهاند و با يكى دو واسطه معتبر، به آنها دسترس داريم.
نكته جالب توجّه ، آن كه : تواتر در اين مسئله، از چند تن از عالمان مشهور مانند: شيخ حرّ عاملى،۲ سيّد عبد اللَّه شبّر۳ و آية اللَّه صافى گلپايگانى نيز مطرح شده است.۴ گفتنى است كه اثبات كلّىِ رؤيت از طريق تواتر ، به اثبات آن در گذشته و يا تواتر در هر طبقه، نياز ندارد و همين اندازه كه مجموع گزارشها در طول دوازده قرن غيبت، به حدّ تواتر برسد، كافى است. افزون بر تواتر اجمالى، برخى از گزارشها داراى اسناد نيكو و مقبول و گاه گزارشگران آنها از عالمان بسيار موثّق، بزرگ و مشهورند و براى اثبات رؤيت، كافى به نظر مىرسند.۵
اشكالها و پاسخ آنها
در برابر اين ادلّه روشن ، برخى با استناد به استنباط خود از چند حديث ، به نفىرؤيت امام عليه السلام در روزگار غيبت كبرا پرداختهاند. ما متن احاديث مهمّى را كه اين دسته بِدان استناد نمودهاند، مىآوريم و مفهوم هر يك و استفاده ايشان از آنها را
1.ر. ك: ج ۵ ص ۹ - ۱۷۸.
2.إثبات الهداة: ج ۳ ص ۶۹۶.
3.الأنوار اللامعة فى شرح زيارة الجامعة: ص ۳۶.
4.مجموعة الرسائل، صافى: ج ۲ ص ۲۱۲.
5.ر.ك: عنايات حضرت مهدى موعود به علما و مراجع تقليد: ص ۲۰۳ - ۲۵۶ .