175
دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد پنجم

نيامده بوديم و گويا منزل ما متّصل به صحن بود. پس رفقا و همراهان مرا به نام‏هايشان و اسم شهرهايشان ندا كرد. پس رفقاى من به عجله از منزل بيرون آمدند و چون در را گشودند، فى الفور گفتم: اين مرد را كه با من است ، ملاحظه كنيد و نگاه داريد. ولى رفقاى من كسى را نديدند. پس در طرق و شوارع متفرّق شدند و از او تجسّس نمودند؛ امّا ابداً اثرى از او نيافتند.۱

۳ / ۴۷

همسر شيخ محمّد متقى همدانى‏

۸۶۰.آية اللَّه مرتضى حائرى يزدى‏، فرزند مؤسّس حوزه علميّه قم ، در كتاب سرّ دلبران، ضمن توثيق آقاى محمّد متّقى همدانى،۲ متن نوشته ايشان را در باره معجزه‏اى در شفا يافتن همسرش با توسّل به امام عصر - أرواحناه فداه - چنين نقل كرده است: روز دوشنبه هجدهم ماه صفر از سال هزار و سيصد و نود و هفت قمرى، مشكل مهمّى پيش آمد كه سخت ، مرا و صدها نفر ديگر را نگران نمود؛ يعنى همسر اين جانب (محمّد متّقى همدانى) در اثر غم و اندوه و گريه و زارىِ دو ساله از داغ دو جوان خود - كه در يك لحظه، در كوه‏هاى شميران جان سپردند - ، در اين روز، مبتلا به سكته ناقص شدند. البتّه طبق دستور دكترها به معالجه و مداوا مشغول شديم؛ ولى

1.العبقرى الحسان فى أحوال مولانا صاحب الزمان عليه السلام: ج ۲ ص ۱۰۱ ياقوت ۲۴.

2.آية اللَّه شيخ محمّد متّقى همدانى، متولّد سال ۱۲۹۴ش در شهر همدان از محضر آية اللَّه العظمى بروجردى استفاده كرد و به اخذ اجازه اجتهاد و نقل روايت، موفّق گرديد. اساتيد ديگر ايشان، حضرات آيات: اراكى، گلپايگانى، شيخ محمّدتقى آملى، محمّدرضا تنكابنى و... بودند. ايشان بيش از سى سال، امامت جماعت مسجد فرهنگ در قم را بر عهده داشت. آية اللَّه متقى، پدر سه شهيد بود. دو جوان ايشان به نام‏هاى على و حسين - كه از دانشجويان مبارز و مخالف رژيم طاغوت بودند - ، قبل از انقلاب به طرز مشكوكى به وسيله ساواك در كوه‏هاى اطراف شميران، جان باختند و در مراسم يادبودشان كه در مسجد ارك تهران برگزار گرديد، تظاهرات شد و عدّه‏اى از دانشجويان، دستگير و زندانى شدند. فرزند ديگر اين عالم مجاهد نيز پس از دريافت ديپلم، وارد سپاه پاسداران شد و در عمليات خيبر به شهادت رسيد. او در سال ۱۳۸۱ش، در ۸۷ سالگى دعوت حق را اجابت كرد.


دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد پنجم
174

زبان آنها به معناى پدر بزرگ‏سال است. سپس از ديدگان من پنهان شد و دانستم كه او مهدى عليه السلام است و به جدايىِ من از پدرم حتّى در يك شب چهارشنبه، راضى نيست. از اين رو، ديگر به مسجد سهله نمى‏روم.۱

۳ / ۴۶

پدر ملّا فتحعلى سلطان‏آبادى‏

۸۵۹.شيخ على‏اكبر نهاوندى‏۲ مى‏گويد كه: آخوند ملّا فتحعلى سلطان‏آبادى‏۳ از والد مرحومش - كه از صلحاى متّقين بوده - نقل فرموده كه: وقتى، والد مرحوم با جمعى از زوّار به كربلاى معلّا مشرّف شده و منزلى كه سكنا نموده بودند، دور از حرم مطهّر بود. از عادت آن مرحوم ، اين بود كه در حرم مطهّر مى‏ماند تا آن كه يكى از همراهان او آمده، او را به منزل مى‏برد. اتّفاقاً شبى از شب‏ها ، همراهان، هر يك به اعتماد به ديگرى كه والد را از حرم با خود مى‏آورد، به سر وقت والد نرفته بودند و ايشان تا وقتِ در بستن حرم در آن جا مشرّف بوده، پس از آن بيرون آمده و در صحن، سرگردان بود كه ناگاه ديد مردى به زىّ اعراب در نزدش حاضر شد و به اسم ، او را ندا فرمود و گفت: «اى فلان! دوست دارى كه تو را به منزلت برسانم؟!».
پس دست مرا گرفت و از صحن بيرون آورد. پس با خود گفتم كه: من مردى غريب هستم و اين عرب را نمى‏شناسم و با من مقدارى از وجه نقد هست. نمى‏دانم كه اين عرب مرا به كجا مى‏برد! در اين فكر بودم كه ناگاه ديدم آن عرب ايستاد و فرمود: «اين، منزل توست» و حال آن كه از صحن مقدّس تا آن جا چند قدمى بيش

1.جنّة المأوى (چاپ شده در: بحار الأنوار: ج ۵۳): ص ۲۴۵ حكايت ۱۸، نجم الثاقب: ص ۴۱۸ حكايت ۸۶ .

2.شيخ على‏اكبر نهاوندى (۱۲۷۸ - ۱۳۶۹ش) : ساكن مشهد خراسان، مؤلّف كتاب العبقرى الحسان فى تواريخ صاحب الزمان است (ر . ك : الذريعة: ج ۱۵ ص ۲۱۵ ش ۱۴۱۹ و ج ۱۸ ص ۱۸۶ ش ۱۳۲۸).

3.ملّا فتحعلى بن حسن سلطان‏آبادى حائرى، متولّد ۱۲۴۰ و متوفّاى ۱۳۱۷ ق در كربلا، عالم بزرگوار، مفسّر، اهل تقوا و پارسايى، محدّث، صاحب كرامت و از شاگردان صاحب جواهر بود (أعيان الشيعة: ج ۸ ص ۳۹۲).

  • نام منبع :
    دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد پنجم
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری‌شهری، با همکاری محمّد کاظم طباطبایی و جمعی از پژوهشگران، ترجمه: عبدالهادی مسعودی
    تعداد جلد :
    10
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 9632
صفحه از 432
پرینت  ارسال به