۳ / ۴۰
حاجى مؤمن
۸۵۲.آية اللَّه شهيد دستغيب۱مىگويد كه: حاجى مؤمن رحمه اللَّه۲ نقل كرد: در اوّل جوانى، شوق فراوانى به زيارت و ملاقات حجّت عليه السلام در من پيدا شد و مرا بىقرار نمود، تا اين كه خوردن و آشاميدن را بر خودم حرام كردم تا وقتى كه آقا را ببينم (و البتّه اين عهد از روى نادانى و شدّت اشتياق بود). دو شبانهروز هيچ چيزى نخوردم. شب سوم، اضطراراً قدرى آب خوردم. حالت غشوه عارضم شد. در آن حال، حجّت عليه السلام را ديدم و به من تعرّض فرمود كه: «چرا چنين مىكنى و خودت را به هلاكت مىاندازى؟ برايت طعام مىفرستم، بخور».
پس به حال خود آمدم. ثُلث از شب گذشته بود و ديدم مسجد (مسجد سردزك) خالى است و كسى در آن نيست و درب مسجد را كسى مىكوبد. آمدم در را گشودم . ديدم شخصى است كه عبا بر سر دارد، به طورى كه شناخته نمىشود. از زير عبا ظرفى پُر از طعام به من داد و دو مرتبه فرمود: «بخور و به كسى نده و ظرف آن را زير منبر بگذار» و رفت. داخل مسجد شدم . ديدم برنج طبخ شده با مرغ بريان
1.شهيد محراب ، آية اللَّه سيّد عبد الحسين دستغيب شيرازى : او در آذر ۱۲۸۸ش در شيراز به دنيا آمد. درسهاى ابتدايى حوزه علميّه را نزد پدر خواند و پس از فوت پدرش، تحصيلات را در مدرسه خان شيراز ادامه داد و دوره مقدّماتى و سطح را به پايان رساند. در سال ۱۳۱۴ش به نجف اشرف رفت و در درس استادان: سيّد ابو الحسن اصفهانى، آقا ضياء الدين عراقى، سيّد باقر اصطهباناتى و محمّدكاظم شيرازى شركت جست. وى در قبل از انقلاب ، جزو مبارزان و از ياوران امام خمينى بود و بعد از انقلاب ، همراه انقلاب و امام جمعه شيراز بود ، تا اين كه در آذر سال ۱۳۶۰ش (چهارده صفر ۱۴۰۲ق) به دست منافقان به شهادت رسيد. آثار متعدّدى از او به يادگار مانده است از جمله: آدابى از قرآن، سراى ديگر، معارفى از قرآن، گناهان كبيره، و داستانهاى شگفت .
2.شهيد دستغيب مىگويد: صاحب مقام يقين ، مرحوم عبّاسعلى مشهور به حاج مؤمن كه داراى مكاشفات و كرامات بسيارى بوده و تقريباً مدّت سى سال نعمت مصاحبت با آن مرحوم در شهر و سفر نصيب بنده بود (داستانهاى شگفت : ص ۷۳) .