بِهِ قُواها حَتّى لا يَبقى فِى الكَونِ ذُو رُوحٍ إِلّا وَ نَارُ قَهرى قَد أَحرَقَت ظُهُورَهُ يا شَديدُ يا شَديدُ يا ذَا البَطشِ الشَّديدِ يا قَهّارُ أَسأَلُكَ بِما أَودَعتَهُ عِزرائِيلَ مِن أَسمائِكَ القَهرِيَّةِ فَانفَعَلَت لَهُ النُّفُوسُ بِالقَهرِ أَن تُودِعَنى هَذا السِّرَّ فى هذِهِ السَّاعَةِ حَتَّى أُلَيِّنَ بِهِ كُلَّ صَعبٍ وَ أُذَلِّلَ بِهِ كُلَّ مَنيعٍ بِقُوَّتِكَ يا ذَا القُوَّةِ المَتين .
بسم اللَّه الرحمن الرحيم . خداى من! از تو كمكى روحى مىخواهم تا قواى كلّى و جزئىام را تقويت كنى و با سرچشمههاى گرفته از جانم بر هر نفس چيره، چنان غلبه كنم كه كوچكترين كارهايش بر من بىاثر شود ، به گونهاى كه همه قوايش از بين برود، تا آن جا كه هيچ جاندارى در هستى نماند ، جز آن كه آتش قهرم، آن را بسوزاند و خاكسترش كند. اى سختگير! اى سختگير! اى داراى قدرت شديد! اى قهّار! از تو به حقّ نامهاى قهّاريتت كه به عزرائيل سپردهاى تا جانها در برابرش مقهور شوند، مىخواهم كه به من هم از اين اسرار بدهى تا هر سختى را نرم و هر مانعى را خُرد و نرم كنم، به قوّتت ، اى قدرتمند با شوكت!
آن را در سحر، سه بار مىخوانى. اگر ممكن بود و نيز سه بار در شب، و چون كار بر كسى كه آن را مىخوانَد، سخت شد، پس از خواندنش سى بار مىگويد: «اى رحمان! اى رحيم! اى رحيمترين رحيمان! از تو مىخواهم در آنچه مقدّر من است، لطفت را جارى كنى».۱
۳ / ۳۳
زين العابدين سلماسى
۸۴۵.محدّث نورى از آقا محمّد (متولّى روشنايىِ حرم سامرّا) و امين ميرزاى شيرازى۲ (بنيانگذار
1.الكلم الطّيب و الغيث الصيب: ص ۱۶، جنّة المأوى (چاپ شده در بحار الأنوار: ج ۵۳): ص ۲۲۵ ح ۵ .
2.سيّد محمّدحسن حسينى شيرازى ، مشهور به «ميرزاى شيرازى» و «ميرزاى مجدّد» : وى در پانزدهم جمادى أوّل ۱۲۳۰ در شيراز ، متولّد شد . او فقيه ، محقّق، پارسا و متّقى بود. در چهار سالگى پاى به مكتب نهاد و پس از فراغت از درسهاى اوّليه، در شش سالگى وارد حوزه علميّه شد. در سال ۱۲۴۲ق به اصفهان رفت و در بيست سالگى از سيّد حسن بيدآبادى اجازه اجتهاد گرفت. تا ۲۹ سالگى در اصفهان ماند و در سال ۱۲۵۹ق به نجف و كربلا رفت. معروف است كه شيخ مرتضى انصارى بارها اين جمله را بيان نموده كه : من درسم را براى سه نفر مىگويم: محمّدحسن شيرازى، ميرزا حبيب اللَّه رشتى و آقاحسن تهرانى. وى در سال ۱۲۸۱ق پس از فوت شيخ انصارى، مرجع تقليد شيعه شد و نزديك به سى سال در اين مقام به رفع مشكلات مردم و اداره حوزههاى علميّه مشغول بود.
يكى از مهمترين حوادثى كه در ايّام زعامت او رخ داد، قضيّه تحريم تنباكو بود. حكم تاريخى او در معاهده انحصار تنباكو در زمان ناصر الدين شاه، چنان مردم را به صحنه كشاند كه شاه قاجار، مجبور به فسخ قرارداد تنباكو گرديد. ميرزاى شيرازى در روز دوشنبه هشتم شعبان ۱۳۱۲ق در ۸۲ سالگى در سامرّا در گذشت و در يكى از حجرات صحن حرم امير مؤمنان عليه السلام در نجف دفن شد.