135
دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد پنجم

الهى و كرامت‏هايى را نشان مى‏دهد. از جمله، آن كه برايم نقل كرد: در شب چهارشنبه، دهم ربيع الأوّل سال ۹۶۰ق ، به مسجد ابيض در رمله‏۱ رفتم تا پيامبران و كسانى را كه در غار [اصحاب كهف‏] بوده‏اند، به تنهايى زيارت كنم. در، قفل بود و كسى در مسجد نبود. دستم را بر قفل نهادم و كشيدم. باز شد و به درون غار رفتم و به نماز و دعا مشغول شدم و چنان متوجّه خداوند شدم كه كاروان را از ياد بردم و چون باز گشتم، ديدم رفته‏اند و هيچ كس نمانده است. متحيّر و انديشناك بودم كه چگونه به عجز از پياده رفتن و نداشتن اسبابم، به آنها برسم. با اين حال، در پى آنها روان شدم تا آن كه درمانده شدم و به آنها كه نرسيدم، از دور هم آنها را نديدم. در اين تنگنا بودم كه مردى سوار بر استر به سوى من آمد و به من فرمود: «پشت من سوار شو». سپس مانند برق، به راه افتاد و مرا به كاروان رساند و پياده‏ام كرد و فرمود: «با همراهانت برو».
به درون كاروان رفتم و كوشيدم كه آن مرد را در مسير ببينم؛ امّا ديگر نديدم و پيش از آن نيز نديده بودم‏۲ . ۳

1.رمله، شهر كوچكى در فلسطين است .

2.محدّث نورى، اين ماجرا را تحت عنوان افرادى كه با امام زمان عليه السلام ملاقات كرده‏اند آورده ؛ ولى در اين متن ، قرينه‏اى براى اثبات اين ادّعا وجود ندارد .

3.جنّة المأوى (چاپ شده در بحار الأنوار: ج ۵۳) : ص ۲۹۶ ح ۴۹، نجم الثاقب: ص ۳۹۸ ح ۶۷.


دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد پنجم
134

مى‏گويد: اين از صِفّين است. به او گفته مى‏شود : صفّين، ماجرايى كهن [در قرن اوّل هجرى‏] است و اكنون ما در قرن هشتم هستيم؟! او پاسخ مى‏دهد: من مسافر مصر بودم كه مردى از غزّه همراهم شد. در ميان راه، واقعه صفّين را ياد كرديم. او گفت: اگر در روزگار صفّين بودم، شمشيرم را از على و يارانش سيراب مى‏كردم. به او گفتم: من نيز از معاويه و يارانش! و بر سر اين، درگير شديم و من جز اين نفهميدم كه از زخم افتادم ، تا اين كه احساس كردم انسانى با سرنيزه‏اش مرا بيدار مى‏كند. چشمانم را گشودم. بر من فرود آمد و جاى ضربه را دست كشيد و خوب شدم. فرمود: «اين جا بمان».
سپس براى مدّتى كوتاه غايب شد و با سر بريده همان طرف دعوايم باز گشت و مركب‏ها[ى من و او] را به همراه داشت و فرمود: «اين ، سر دشمنت است و تو ما را يارى دادى و ما تو را يارى كرديم «و خداوند بى گمان، هر كس را كه يارى‏اش دهد، يارى مى‏كند»».۱
گفتم: تو كيستى؟
فرمود: «فلان بن فلان، يعنى صاحب الأمر».
سپس به من فرمود: «هر گاه در باره اين ضربه از تو پرسيدند، بگو: در صفّين به من زده شده است».۲

۳ / ۲۵

شهيد ثانى‏

۸۳۷.محدّث نورى، به نقل از محمّد بن على بن حسن عودى، شاگرد شهيد ثانى در كتاب منية المريد - : شهيد ثانى‏۳در سفر از دمشق به مصر، اتّفاقاتى برايش رخ داده كه الطاف

1.حج: آيه ۴۰.

2.السلطان المفرِّج عن أهل الإيمان: ص ۴۹ ش ۶، بحار الأنوار: ج ۵۲ ص ۷۵، نجم الثاقب: ص ۳۶۴ ح ۴۶.

3.شيخ بزرگوار زين الدين بن على بن احمد بن محمّد بن جمال الدين عاملى جبلى (شهيد ثانى) : او به سال ۹۱۱ق به دنيا آمد. در ثقه بودن و علم و فضل و زهد و عبادت و پارسايى و تحقيق و مهارت و جلالت قدر و عظمت و صاحب فضايل و كمال بودن، معروف‏تر از آن است كه چيزى گفته شود. از افراد زيادى از علماى شيعه و اهل سنّت روايت كرده است. همچنين شاگردان بزرگى داشته و نخستين عالم شيعى است كه در باره «دراية الحديث» كتاب نوشته است؛ امّا اصطلاحات اين علم را از عامّه نقل كرده ، همان گونه كه پسرش و ديگران گفته‏اند. او كتاب‏هاى فراوانى دارد كه از جمله آنها: مسالك الإفهام و الروضة البهيّة فى شرح اللمعة الدمشقيّة است. وى به خاطر شيعه بودن، به سال ۹۶۶ق در قسطنطنيّه كشته شد (أمل الآمل: ج ۱ ص ۸۵ ش ۸۱ ).

  • نام منبع :
    دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد پنجم
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری‌شهری، با همکاری محمّد کاظم طباطبایی و جمعی از پژوهشگران، ترجمه: عبدالهادی مسعودی
    تعداد جلد :
    10
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 9702
صفحه از 432
پرینت  ارسال به