115
دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد پنجم

فرمود: «نه، و شايد كه هدايت يابد! و نمى‏ميرد تا مرا ببيند»، و اين سخن را دل‏نشين يافتيم.
زمانى طولانى گذشت و عمر بن حمزه در گذشت و شايع نشد كه امام را ديده است، و هنگامى كه اين را نزد شيخ زاهد، ابن ناديه ، گفتم و به زبانِ انكار پرسيدم: مگر تو نگفتى كه اين عمر نمى‏ميرد تا صاحب الأمر را ببيند؟ او پاسخ داد: و تو از كجا مى‏دانى كه او را نديده است؟
سپس با ابو المناقب، فرزند عمر بن حمزه ، در جايى گرد آمديم و با هم از پدرش سخن گفتيم. او گفت: در پايان شبى نزد پدرم بودم و او در بستر بيمارىِ منجر به فوتش بود و توانايى‏اش از ميان رفته بود و بيم مرگش مى‏رفت. در همان حال كه درها هم بسته بود، شخصى بر ما وارد شد كه [چون‏] از او ترسيدم و ورودش را شگفت ديدم ، غفلت كرديم از او چيزى بپرسيم. او نزد پدرم نشست و مدّتى دراز با او سخن مى‏گفت و پدرم مى‏گريست. سپس برخاست و چون غايب شد، پدرم به زحمت گفت: مرا بنشانيد . او را نشانديم. چشمانش را گشود و گفت: آن كسى كه كنارم بود، كجاست؟ گفتيم: از همان جا كه آمده بود، رفت. پدرم گفت: او را بيابيد. ما هم در پى او رفتيم؛ امّا ديديم درها بسته است و اثرى از او نيست. به سوى پدرم باز گشتيم و خبر داديم. سپس از پدرم در باره او پرسيدم . گفت: اين ، صاحب الأمر است. سپس دوباره سنگين و بيهوش شد.۱

۳ / ۱۰

اسكندر دير بيش‏

۸۲۲.علّامه حلّى‏۲ به سند خود از سيّد فضل اللَّه راوندى‏ نقل مى كند كه : اسكندر دير

1.تنبيه الخواطر: ج ۲ ص ۳۰۳، بحار الأنوار: ج ۵۲ ص ۵۵ ح ۳۹، نجم الثاقب: ص ۳۲۸ ح ۳۳.

2.ابو منصور جمال الدين، حسن بن يوسف بن مطهّر حلّى ، معروف به علّامه حلّى، از علماى شيعه (۶۴۸ - ۷۲۶ ق) ، در شهر حلّه به دنيا آمد. او مقدّمات ، ادبيّات عرب ، علوم فقه، اصول فقه، حديث و كلام را نزد پدرش شيخ يوسف سديد الدين و دايى‏اش محقّق حلّى آموخت و علوم منطق، فلسفه و هيئت را نزد اساتيد ديگرش بويژه خواجه نصير الدين طوسى فراگرفت و قبل از رسيدن به سنّ بلوغ به درجه اجتهاد نايل شد. تذكرة الفقها، إرشاد الأذهان فى أحكام الإيمان، منتهى المطلب فى تحقيق المذهب، كشف المراد و باب حادى عشر از آثار اوست (أمل الآمل : ج ۲ ص ۳۰۰، روضات الجنّات : ج ۱ ص ۲۹۴ و ج ۲ ص ۲۶۹ - ۲۸۶ ، ريحانه الأدب : ج ۴ ص ۱۶۷، تأسيس الشيعة لعلوم الإسلام : ص ۳۴ ج ۳۶) .


دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد پنجم
114

۳ / ۹

زاهد كوفى و عمر بن حمزه‏

۸۲۱.ورّام بن ابى فراس‏۱ با سندش به نقل از ابو محمّد حسن بن على بن حمزه اَقسانى‏۲ مى‏گويد: در كوفه، پيرمردى گازر (جامه‏شوى) بود كه به زهد و درويشى و عبادت و پيروى از گذشتگان صالح، مشهور بود.۳
روزى من در مجلس پدرم بودم و اين پيرمرد رو به روى او برايش سخن مى‏گفت. او گفت: شبى در مسجد قديمى جُعفى، تنها به خلوت و عبادت سرگرم بودم. شب از نيمه گذشته بود كه سه تن به سوى من آمدند و وارد مسجد شدند و به ميان حياط كه رسيدند، يكى از آن سه نفر نشست و دستش را به چپ و راست زمين كشيد. آب جوشيد و از آن وضو گرفت و به دو تن ديگر هم اشاره كرد و آن دو نيز وضو گرفتند و به پيش‏نمازىِ او مشغول نماز شدند و من نيز به آنها پيوستم. هنگامى كه نمازش را به پايان بُرد، آب در آوردنش از زمين را بزرگ و شگفت شمردم و از كسى كه سمت راستم بود، پرسيدم: اين كيست؟ او به من گفت: ايشان صاحب الأمر، فرزند [امام‏] حسن عسكرى عليه السلام است. من نزديك رفتم و دستانش را بوسيدم و گفتم: اى فرزند پيامبر خدا! در باره عمر بن حمزه چه نظرى داريد؟ آيا بر حق است؟

1.ابو الحسين ورّام بن ابى فراس، فرمان‏رواى حلّه در عراق بود. او از نسل مالك اشتر و فاضل، زاهد، بزرگ‏مرتبه، عالم، فقيه و شايسته بود. او جدّ مادرى سيّد رضى الدين على بن طاووس، عالم مشهور شيعى است. كتاب تنبيه الخواطر نوشته اوست (الفهرست ، منتجب الدين: ص ۱۲۸ ش ۵۲۲، أمل الآمل: ج ۲ ص ۳۳۸ ش ۱۰۴۰، الكنى و الألقاب: ج ۲ ص ۱۹۳).

2.ظاهراً او ابو محمّد حسن بن على بن حمزة بن يحيى بن حسين بن زيد بن على بن ابى طالب حسينى علوى كوفى اقساسى، شاعر و مشهور به «ابن اقساسى»، در گذشته به سال ۵۹۳ ق است (أعيان الشيعة: ج ۵ ص ۱۸۷، نجم الثاقب: ص ۳۲۹) .

3.از اين جا به بعد ، عبارت‏ها گاه خلاصه‏تر و نقل به معنا مى‏آيد.

  • نام منبع :
    دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد پنجم
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری‌شهری، با همکاری محمّد کاظم طباطبایی و جمعی از پژوهشگران، ترجمه: عبدالهادی مسعودی
    تعداد جلد :
    10
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 9982
صفحه از 432
پرینت  ارسال به