113
دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد پنجم

زيارت و احاديثى را از ايشان نقل كرده است. ۱

۳ / ۸

ابو محمّد دعلجى‏

۸۲۰.قطب الدين راوندى‏ مى‏گويد كه : ابو محمّد دعلجى ،۲ از برگزيدگان ياران ما بود و حديث شنيده بود. او دو فرزند داشت كه يكى به راه راست و نامش ابو الحسن بود و مرده‏ها را غسل مى‏داد، و فرزند ديگر، مانند برخى جوان‏ها، كارهاى ناروا و حرام مى‏كرد. مالى به ابو محمّد داده شد تا حجّى به نيابت از امام زمان عليه السلام بگزارد كه اين كار [نيابت گرفتن‏] در آن روزگار ، عادت شيعه بود. او مقدارى از آن را به فرزند فاسدش داد و براى حج بيرون آمد. هنگام بازگشت، حكايت كرد كه در موقف [عرفات‏] ، جوانى نيكوروى و گندمگون و صاحب زلف را در كنارش ديده كه به دعا و مناجات و گريه و زارى و اعمال نيك اشتغال داشته و هنگام فرا رسيدن وقت كوچ از عرفات، به او رو كرده و فرموده است: «اى پيرمرد! آيا حيا نمى‏كنى؟».
ابو محمّد مى‏گويد: گفتم: از چه چيزى ، اى سَرور من؟!
فرمود : «هزينه حجّى به نيابت از كسى كه مى‏دانى ، به تو داده مى‏شود و تو مقدارى از آن را به فاسقى مى‏دهى كه باده مى‏نوشد!؟ نزديك است كه اين چشمت از ميان برود»، و به چشمم اشاره كرد و من از آن زمان تا كنون، هراس دارم.
ابو عبد اللَّه محمّد بن محمّد بن نعمان (شيخ مفيد) اين را شنيد و گفت: چهل روز از ورود او به خانه‏اش نگذشته بود كه زخمى در همان چشمش كه اشاره كرده بود ، در آمد و بينايى‏اش رفت.۳

1.الفهرست ، منتجب الدين: ص ۱۱۲ ش ۲۳۱، بحار الأنوار: ج ۵۲ ص ۷۷، نجم الثاقب: ص ۳۸۱ ح ۵۴.

2.عبد اللَّه بن محمّد بن عبد اللَّه، ابو محمّد حذّاء دعلجى، منسوب به جايى در بغداد پشت دروازه كوفه به نام دعالجه است. او فقيه و عارف و استاد نجاشى (رجال‏شناس بزرگ شيعه) در احكام ارث بوده و كتابى در باره حج دارد (رجال النجاشى: ج ۲ ص ۳۶ ش ۶۰۷، خلاصة الأقوال: ص ۱۱۲ ش ۵۳).

3.الخرائج و الجرائح: ج ۱ ص ۴۸۰ ح ۲۱، بحار الأنوار: ج ۵۲ ص ۵۹ ح ۴۲، نجم الثاقب: ص ۵۲۳ . نيز ، ر . ك : الصراط المستقيم: ج ۲ ص ۲۱۳ ح ۱۵.


دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد پنجم
112

ركن و مقام بالا مى‏برند و مردم به هنگام يأس از [ظهور ]من، بيعت مى‏كنند».
ما به ساحل دريا رفتيم و او تصميم گرفت از دريا بگذرد و من به او گفتم: اى سَرور من! به خدا سوگند ، من از دريا مى‏ترسم!
او فرمود : «واى بر تو! من با تو هستم و مى‏ترسى؟!».
گفتم: نه ؛ امّا مى‏ترسم . و او سوار [كشتى‏] شد و من باز گشتم.۱

۳ / ۶

سيّد حسنى جبلى ، ثائر باللَّه‏

۸۱۸.شيخ منتجب الدين رازى‏۲ نقل كرده است كه : سيّد ثائر باللَّه، فرزند مهدى فرزند ثائر باللَّه حسنى جبلى ، ۳زيدى‏مذهب بود و ادّعاى امامت زيديه را داشت و در گيلان شورش كرد و سپس مستبصر و امامى‏مذهب شد. او احاديثى را روايت كرده و ادّعاى زيارت صاحب الأمر عليه السلام را داشت و احاديثى را از ايشان روايت مى‏كرد.۴

۳ / ۷

ابو الحسن على بن محمّد علوى‏

۸۱۹.شيخ منتجب الدين رازى‏ مى‏گويد: سيّد، عين السادة (چشم سادات) ، ابو الحسن، على بن محمّد بن على بن قاسم علوى شعرانى، عالمى صالح بوده و صاحب الأمر عليه السلام را

1.الغيبة ، طوسى: ص ۲۹۹ ح ۲۵۵، بحار الأنوار: ج‏۵۱ ص ۳۱۸ ح ۴۱ .

2.شيخ على بن عبيد اللَّه بن حسن بن حسين بن بابويه قمى، مشهور به شيخ منتجب الدين (۵۰۴ - بعد از ۵۸۵ ق) : فاضل، عالم، مورد اعتماد و محدّثى راستگو و حافظ حديث بوده است. او نام استادان و عالمان را از شيخ طوسى تا روزگار خودش فهرست كرده است (أمل الآمل: ج ۲ ص ۱۹۴ ش ۵۸۳، أعيان الشيعة: ج ۸ ص ۲۸۶، الفهرست ، منتجب الدين: ص ۵، معالم العلماء: ص ۲۸).

3.ظاهراً او ابو الفضل جعفر بن محمّد بن حسن شاعر ، از فرزندان عمر اشرف، متوفّاى ۳۴۸ ق مشهور به «الثائر باللَّه» و «السيّد الأبيض» است (أعيان الشيعة: ج ۴ ص ۱۷۶، أمل الآمل: ج ۱ ص ۴۷ ش ۱۲۲).

4.الفهرست ، منتجب الدين: ص ۳۴ ش ۶۴، بحار الأنوار: ج ۵۲ ص ۷۷، نجم الثاقب: ص ۳۳۰ ح ۳۴ .

  • نام منبع :
    دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد پنجم
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری‌شهری، با همکاری محمّد کاظم طباطبایی و جمعی از پژوهشگران، ترجمه: عبدالهادی مسعودی
    تعداد جلد :
    10
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 9939
صفحه از 432
پرینت  ارسال به