107
دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد پنجم

جمعه، مهمانى مى‏دهد و سپس با غلامانش مى‏خوابد؛ امّا صبح ، او را سربريده از قفا مى‏يابند و نمى‏فهمند چه كسى او را كشته است. در اين نقل ، دعا اين گونه شروع مى‏شود: خداى من! چه كسى تو را خواند و پاسخش ندادى؟!...» .۱

۳ / ۵

حسن بن عبد اللَّه تميمى‏

۸۱۷.شيخ طوسى به سند خود از ابو سوره، حسن بن عبد اللَّه تميمى‏ چنين نقل مى‏كند: به سوى حير۲ بيرون آمدم و چون به آن رسيدم، ديدم جوانى خوش‏سيما ، نماز مى‏خواند و چون او و من هر دو وداع كرديم، [از حرم ]خارج شديم و به شريعه رسيديم. به من فرمود : «اى ابو سوره ! كجا مى‏روى؟».
گفتم: كوفه.
فرمود : «با كه؟».
گفتم: با مردم.
به من فرمود : «نمى‏خواهى همه با هم برويم؟».
گفتم: چه كسى با ماست؟
فرمود : «لازم نيست كسى با ما باشد» و آن شب رفتيم و ناگهان به مقبره‏هاى مسجد سهله [در كوفه در دوازده فرسنگى كربلا ]رسيديم. به من فرمود : «اين خانه‏ات است، اگر مى‏خواهى برو». سپس به من فرمود : «نزد ابن زرارى، على بن يحيى‏۳مى‏روى و به او مى‏گويى: مالى را كه نزد اوست ، به تو بدهد».

1.مهج الدعوات: ص ۳۳۴، جنة المأوى : ح ۷ (چاپ شده در : بحار الأنوار : ج ۵۳ ص ۲۲۷ و ج ۹۲ ص ۲۶۶ ح ۳۴)، نجم الثاقب: ص ۳۰۴ ح ۲۳.

2.حير، همان حائر حسينى و مرقد امام حسين عليه السلام در كربلا است . (م)

3.منظور ، ابو الحسن على بن يحيى بن زرارى است (تاريخ آل زرارة: ص ۱۸). در نقلى ديگر ، شيخ طوسى در الغيبة ، شبيه اين قضايا را از ابن ابى سوره نقل مى‏كند كه به جاى على بن يحيى، ابو طاهر زرارى محمّد بن سليمان است كه تاريخ آل زرارة احتمال داده يك قضيّه باشد و تصحيفى به وجود آمده باشد (ر . ك : حديث بعدى ، تاريخ آل زرارة: ص ۲۰۵). اگر دو جريان باشد ، چون ابو طاهر حدود سال سيصد فوت كرده ، در اين صورت ، مربوط به غيبت صغراست .


دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد پنجم
106

فلانى مى‏ترسى؟».
گفتم: آرى، مى‏خواهد مرا بكشد و به سَرورم پناه آورده و شِكوه كرده‏ام.
او فرمود: «چرا خدايت را كه پروردگار تو و پدرانت است ، با دعاهايى كه پيامبران پيشين ، او را با آنها خوانده‏اند، نخواندى؟ آنها نيز در سختى بودند و خداوند به خاطر آن دعاها، گره از كارشان گشود».
گفتم: چه دعايى بخوانم؟
فرمود: «شب جمعه ، غسل كن و نماز شب بخوان و چون سجده شكر كردى، دو زانو بنشين و اين دعا را بخوان».
دعايى براى من ذكر كرد و اين ماجرا پنج شبِ پياپى برايم اتّفاق افتاد و ميان خواب و بيدارى ، او را مى‏ديدم و دعا را مى‏شنيدم تا آن را حفظ كردم و شب جمعه ديگر نيامد. شب جمعه ، غسل كردم و لباس تميز پوشيدم و عطر زدم و نماز شب را خواندم و سجده شكر گزاردم و دو زانو نشستم و خداى جليل متعال را با اين دعا، خواندم.
شب شنبه ، او به خوابم آمد و به من فرمود: «اى محمّد! دعايت مستجاب شد و همان هنگام كه دعايت تمام شد، دشمنت به دست همو كه سخن‏چينىِ تو را نزدش كرده است، كشته شد» .
صبح با سَرورم [امام حسين عليه السلام‏] وداع كردم و عازم مصر شدم. به اردن كه رسيدم، يكى از همسايگان مصرى‏ام را - كه شيعه بود - ، ديدم. او برايم گفت كه احمد بن طولون دشمنت را دستگير كرده و فرمان داده است تا سرش را از پشت ببرند، و گفت كه اين [ماجرا] در شب جمعه بوده است و فرمان داده كه جسدش را به رود نيل بيندازند و برادران و برخى از خويشانم نيز اين را تأييد كردند كه همان وقت بوده است، همان گونه كه مولايم - كه درودهاى خدا بر او باد - به من خبر داده بود.
گفتنى است در نقل ديگرى كه از اين ماجرا آمده ، دشمن اين شخص، شب

  • نام منبع :
    دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد پنجم
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری‌شهری، با همکاری محمّد کاظم طباطبایی و جمعی از پژوهشگران، ترجمه: عبدالهادی مسعودی
    تعداد جلد :
    10
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 9705
صفحه از 432
پرینت  ارسال به