43
دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد ششم

پيرو داشتم، نشستن بر من جايز نبود».

از مركب پياده شديم و نماز گزارديم. پس از نماز، بزغاله‌ها را كه شمردم، هفده رأس بود.۱
در كتاب دعائم الإسلام از امام باقر عليه السلام روايت شده است:
إِذَا اجتَمَعَ لِلإِمَامِ عِدَّةُ أَهلِ بَدرٍ ثَلاثُمِائَةٍ وَ ثَلاثَةَ عَشَرَ وَجَبَ عَلَيهِ القيامُ وَ التَّغيير.۲
هنگامى كه براى امام به شماره رزمندگان جنگ بدر، سيصد و سيزده نفر، نيرو فراهم شود، قيام و دگرگون كردن نظام بر او واجب است.
گفتنى است كه هرچند سند اين احاديث، ضعيف است، ليكن مضمون آنها هماهنگ با قرآن و قابل قبول است.
گروه دوم، احاديثى هستند كه برخى از قيام‌هاى عصر امامان عليهم السلام (مانند قيام زيد بن على بن حسين عليهم السلام ) را تأييد كرده‌اند. چهار نمونه زير، از اين گروه اند :
كلينى رحمه اللَّه در حديثى به سند صحيح از عيص بن قاسم، از امام صادق عليه السلام نقل كرده كه ايشان ضمن محكوم كردن قيام‌هاى نادرست معاصر خود، مى‌فرمايد:
لا تَقُولُوا : خَرَجَ زَيدٌ فَإِنَّ زَيداً كانَ عالِماً وَ كانَ صَدُوقاً وَ لَم يَدعُكُم إِلى‌ نَفسِهِ إِنَّما دَعاكُم إِلَى الرِّضَا مِن آلِ مُحَمَّدٍ صلى اللّه عليه و آله وَ لَو ظَهَرَ لَوَفَى بِما دَعاكُم إِلَيهِ إِنَّما خَرَجَ إِلى‌ سُلطَانٍ مُجتَمِعٍ لِيَنقُضَه.۳
نگوييد : [اگر قيام در شرايط كنونى صحيح نيست، چرا] زيد قيام كرد؟! زيرا زيد، فردى دانشمند و راستگو بود و شما را براى به قدرت رسيدن خود، فرا نخواند ؛ بلكه شما را به سوى فردى از خاندان پيامبر كه براى امامت لايق بود، فرا خواند و اگر پيروز مى‌شد، به وعده خود وفادار بود و دليل قيام او، شكستن قدرت نظام

1.. الكافى: ج ۲ ص ۲۴۲ ح ۴، بحار الأنوار: ج ۴۷ ص ۳۷۲ .

2.. بحار الأنوار: ج ۱۰۰ ص ۴۹ ح ۱۸ (به نقل از دعائم الإسلام: ج ۱ ص ۳۴۲ كه در نسخه ما به جاى «براى امام»، «براى اسلام» دارد).

3.. الكافى: ج ۸ ص ۲۶۴ ح ۳۸۱، بحار الأنوار: ج ۵۲ ص ۳۰۲ ح ۶۷.


دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد ششم
42

خالَطَهُم هَلَك .۱
زمامدارانى بر شما حكومت خواهند كرد كه از شما مى‌خواهند بر خلاف آنچه از اسلام مى‌دانيد، عمل كنيد. پس هر كه با آنان مخالفت و دشمنى كند، نجات مى‌يابد، و هر كس از ايشان كناره بگيرد، سالم مى‌ماند، و هر كس با آنان همنشينى داشته باشد، هلاك مى‌شود.
در حديثى ديگر، سدير صيرفى مى‌گويد:
بر امام صادق عليه السلام وارد شدم و به ايشان گفتم: شما چرا عليه حكومت وقت، قيام نمى‌كنيد؟ به خدا سوگند، نشستن شما جايز نيست!
فرمود: «چرا؟».
گفتم: زيرا پيروان و دوستان و ياران شما زيادند. به خدا سوگند اگر اميرمؤمنان عليه السلام به اندازه شما پيرو و يار داشت، تيم و عدى در خلافت او طمع نمى‌كردند.
امام عليه السلام فرمود: «سدير! فكر مى‌كنى پيروان من چه قدرند؟».
گفتم: يكصد هزار نفر!
امام عليه السلام فرمود: «يكصد هزار!؟».
گفتم: آرى و دويست هزار نفر ديگر!
امام عليه السلام پرسيد: «مى‌گويى من دويست هزار پيرو دارم؟!».
گفتم: آرى، و نيمى از دنيا!
امام سكوت كرد و پس از گذشت لحظاتى فرمود: «ممكن است همراه ما به ينبع‌۲ بيايى؟».
گفتم: آرى... در راه، امام عليه السلام پسربچّه‌اى را ديد كه مشغول چرانيدن بزغاله‌هايش بود. با ديدن اين منظره، رو به من كرد و فرمود: «سدير! اگر من به شمار اين بزغاله‌ها

1.. المعجم الكبير: ج ۱۱ ص ۳۳ ح ۱۰۹۷۳، الجامع الصغير: ج ۲ ص ۶۴ ح ۴۷۸۱.

2.. منطقه‌اى در اطراف مدينه.

  • نام منبع :
    دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد ششم
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری‌شهری، با همکاری محمّد کاظم طباطبایی و جمعی از پژوهشگران، ترجمه: عبدالهادی مسعودی
    تعداد جلد :
    10
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 13740
صفحه از 453
پرینت  ارسال به