۱ / ۳
زيارت سوم
۱۱۱۸. المزار الكبير- در ذكر زيارت مولايمان جانشين شايسته، صاحب الزمان - بر او و پدرانش سلام - : زيارتى ديگر براى وى : چون به حرم او - كه خداوند بر او و خاندانش درود و سلام بفرستد - در سامرا رسيدى، غسل كن و پاكيزهترين لباست را بپوش و بر در حرمش و پيش از رفتن به زيرزمين بايست و با اين زيارت، ايشان را زيارت كن:
«سلام بر تو اى جانشين خدا و جانشين پدران رهيافتهاش! سلام بر تو اى وصىّ اوصياى گذشته! سلام بر تو اى حافظ رازهاى خداى جهانيان! سلام بر تو اى باقىمانده از برگزيدگان انتخاب شده! سلام بر تو اى فرزند نورهاى پرتوافشان! سلام بر تو اى فرزند نشانههاى درخشان! سلام بر تو اى فرزند عترت پاك! سلام بر تو اى معدن دانشهاى نبوى! سلام بر تو اى درگاه خدا كه جز از آن وارد نمىشوند ! سلام بر تو اى راه خدا كه هر كه غير آن را پيمود، هلاك شد! سلام بر تو اى نگرنده به درخت طوبى و سدره منتهى!۱سلام بر تو اى نور خاموش نشدنى خداوند! سلام بر تو اى حجّت پنهان نماندنى خدا! سلام بر تو اى حجّت خدا بر هر كه در زمين و آسمان است! سلام بر تو؛ سلام كسى كه تو را از دريچه معرّفى خدا شناخته و برخى از صفات شايسته تو را برشمرده است و تو از آنها بالاترى.
گواهى مىدهم كه تو حجّت گذشتگان و باقىماندگان هستى. حزب تو چيره، دوستانت پيروز و دشمنانت زيانكارند و تو گنجور هر دانش و باز كننده هر [گره] بستهشدهاى. احقاقگر هر حق و باطل كننده هر باطلى. اى مولاى من! به امامت و هدايت تو و ولىّ و راهنما بودنت خشنودم و در پى جايگزين نيستم و جز تو كسى را ولىّ [خود] نمىگيرم.
گواهى مىدهم تو حقّ ثابت بىعيبى و وعده خدا در بارهات راست است و از درازىِ غيبت و طول مدّت، به ترديد نمىافتم و همراه كسانى كه تو را نشناختند و بى خبر ماندند، سرگردان نمىشوم؛ بلكه چشم به راه و منتظر روزگار [يا بازگشت] تو هستم و تو شفيع بى منازع [آخرت] و ولىّ بى مخالف [دنيا] هستى كه خداوند تو را براى يارىِ دين و عزّتبخشى به مؤمنان و انتقام از منكِران از دين بيرون رفته ، ذخيره كرده است.
گواهى مىدهم كه [تنها] با ولايت تو اعمال پذيرفته و كارها پاك و نيكىها دو چندان مىشود. پس هر كس [در روز قيامت ]ولايت تو را آورد و به امامت تو اعتراف كرد، اعمالش پذيرفته و گفتارش تصديق و نيكىهايش دو چندان و زشتىهايش محو مىشود، و هر كس از ولايت تو كناره گرفت و تو را نشناخت و ديگرى را جايگزين تو كرد، خدا او را به رو در آتش مىاندازد و عملى را از او نمىپذيرد و روز قيامت ترازويى برايش برپا نمىكند.
خدا و تو را - اى مولايم - بر اين [ادّعا] گواه مىگيرم ، ظاهر و باطن آن يكسان است و نهان و آشكارش همسان ، و تو هم شاهد باش كه آن عهد و پيمانم نزد توست؛ زيرا تو رشته به سامان آورنده دين، سرور پرواپيشگان و عزّت يكتاپرستان هستى و خداى جهانيان مرا به آن امر كرده است. پس اگر روزگار طولانى و عمرها به درازا بكشد، جز يقين و محبّتم به تو افزون نمىشود و جز به تو اتّكا و اعتماد نمىكنم و جز ظهور تو را منتظر و چشم به راه نخواهم بود و جز جهاد كردن پيش روى تو را نخواهم پاييد تا جان و مال و زن و فرزند و همه نعمتهايى را كه خداوند به من داده است ، پيش روى تو فدا كنم و در پى اجراى امر و نهى تو باشم. اى مولاى من! اگر روزگارِ پرتوافشان و نشانهاى درخشانت را درك كردم، بنده تو خواهم بود و مجرى امر و نهايت و با آن، شهادت پيش رويت و رستگارى نزد تو را اميد مىبرم.
مولاى من! اگر مرگْ مرا پيش از ظهورت دريابد، با تو و پدران پاكت به خداى متعال متوسّل مىشوم و از او مىخواهم كه بر محمّد و خاندان محمّد، درود فرستد و مرا در روزگار ظهورت، به دنيا باز گرداند تا با اطاعت كردن از تو، به مقصودم رسم و دلم را [با انتقام ]از دشمنانت خنك كنم.
مولاى من! در زيارت تو، در جايگاه خطاكاران پشيمان و بيمناك از كيفر خداى جهانيان ايستادهام و به شفاعت تو اعتماد كردهام و با ولايت و دوستى و شفاعتت، محو شدن گناهانم و پوشاندن عيبهايم و آمرزش لغزشهايم را اميد مىبرم. پس اى مولاى من! دوستدارت را به آرزويش برسان و آمرزش لغزشهايش را از خداوند بخواه؛ كه به رشته تو آويخته و به ولايت تو چنگ زده و از دشمنان تو بيزارى جسته است.
خدايا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و آنچه را به وليّت وعده دادهاى، به انجام رسان. خدايا! كلمه او را آشكار كن و دعوت او را برافراز و او را [در غلبه] بر دشمنش و دشمنت يارى ده، اى خداى جهانيان!.
خدايا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و كلمه كاملت و پنهان كرده در زمينت و بيمناك منتظر را آشكار كن. خدايا! او را يارىِ پيروزمندانه بده و فتحى آسان برايش پيش بياور. خدايا! دين را به دست او پس از گمنامى، عزيز بدار و حق را پس از افول، به دست او به اوج آور و تاريكى را روشن كن و اندوه را برطرف ساز. خدايا! به دست او، سرزمينها را امن و بندگان را هدايت كن. خدايا! زمين را به دست او از عدل و داد پر كن، همان گونه كه از ظلم و ستم پر شده است؛ كه تو شنوا و پاسخ دهندهاى.
سلام بر تو اى ولىّ خدا! به دوستدارت اجازه ورود به حرمت را بده. درودها و رحمت و بركات خدا بر تو و بر پدران پاكت!».