آنها گذشت -۱ با ظاهر مضمون احاديثى كه امر به سكوت و نهى از قيام دارند، قابل جمع نيست، بويژه احاديثى كه بر نقش اصولىِ امر به معروف و نهى از منكر در اقامه مطلق ارزشهاى اسلامى تأكيد دارند، يا ترك اين فريضه را موجب كيفر الهى و مسلّط شدن اشرار بر جامعه اسلامى مىدانند، يا بهرهگيرى از قدرت را براى اقامه آن، ضرورى دانستهاند، و يا توصيه مىكنند كه مبادا به خاطر ترس از مرگ و كوتاه شدن عمر و كم شدن روزى، دست از مبارزه برداريد كه اقامه اين فريضه، نه عمر را كوتاه مىكند و نه روزى را كم!
بر فرض تعارض اين دو دسته از احاديث، با در نظر گرفتن تعداد احاديث امر به معروف و نهى از منكر و چه بسا تواتر آنها، همچنين قوّت مضمون آنها و هماهنگىشان با قرآن، و ديگر قرائنى كه بدانها اشاره خواهيم كرد، بىترديد، حقّ تقدّم و ترجيح، با احاديث امر به معروف و نهى از منكر است.
سه. تعارض با سيره اهل بيت
يكى ديگر از معيارهاى قابل اعتماد در شناخت احاديث منسوب به اهل بيت عليهم السلام ، عرضه آنها بر سيره و سبْك عمل آنهاست.
بر اين اساس، اگر سخنى به آنان نسبت داده شود يا به گونهاى تفسير گردد كه با سيره آنها تعارض داشته باشد، آن نسبت، ناروا و آن تفسير، خطاست.
با نگاهى گذرا به سيره اهل بيت عليهم السلام ملاحظه مىكنيم كه آنان نه تنها كمترين فرصتى در برابر حكومتهاى باطل نداشتند، بلكه با همه توان و البتّه با تدبير و رعايت اصول پنهانكارى، در برابر آنها ايستادند و هيچ فرصتى را براى مبارزه با آنان از دست ندادند، گرچه به دليل مساعد نبودن زمينه فرهنگى، تلاشهاى آنان براى برقرارىِ حاكميت عدالت، به نتيجه مطلوب نرسيد. بهترين سند اين ادّعا، شهادت