ب - زيارت آل يس به روايت المزار الكبير۱
۱۱۱۶. المزار الكبير - به سند متصلّش از ابو جعفر محمّد بن عبد اللَّه حميرى - : از سوى ناحيه مقدّسه۲ - كه خداوند حفظش كند - پس از درخواستها و نماز و توجّه، متنى آمد كه ابتدايش اين است :
«بسم اللَّه الرحمن الرحيم . نه امر خدا را در مىيابيد و نه از اوليايش مىپذيريد ؛ حكمتى رسا كه در افراد بىايمان كارگر نمىشود ، و سلام بر ما و بندگان شايسته خدا .
هنگامى كه خواستيد به وسيله ما به خداوند متعال و ما توجّه كنيد ، همان را بگوييد كه خداوند متعال فرموده است :۳ .«سلام بر آل ياسين».۴ اين همان فضل آشكار است و خداوند، داراى فضل و بخششى بزرگ براى كسى است كه او را به راه راست هدايت مىكند.
توجه
اى آل ياسين ! خداوند، جانشينىاش، آگاهى از مجراهاى كارش در قضا و تدبيرش و نيز ارادهاش در ملكوتش را به شما داد و پرده را برايتان كنار زد و شما گنجوران، گواهان، عالمان، امانتداران، سياستمدار امور بندگان، پايههاى هر سرزمين، قاضيان احكام و دروازههاى ايمان۵ هستيد .
و از تقدير او در بخشيدن عطايا به شما آن است كه امضاى نهايى و حتمى كردن آن را به شما سپرده است و هيچ چيزى از آن نيست جز آن كه شما سبب و راه آن هستيد. گزيده خدا براى دوستدار شما نعمتبخشى و انتقامش از دشمنتان، ناخشنودى و خشم است . هيچ نجات و پناهى جز شما وجود ندارد و راهى جز شما نيست. اى چشمهاى بيناى خداوند و حاملان معرفتش و جايگاههاى توحيدش در زمين و آسمانش! و تو - اى حجّت و باقى نهاده خداوند - كمال نعمت خدايى؛ وارث پيامبران و خلفايى - تا هر جا كه از روزگارمان به آن برسيم - . تو صاحب رجعت و بازگشتى كه خدايمان آن را وعده داده و حكومت حقّ و گشايش كار ما و يارى خدا براى ما و عزّت ما در آن است.
سلام بر تو اى پرچم برافراشته ، دانشِ ريزان ، فريادرس ، رحمت گسترده و وعده بىدروغ!
سلام بر تو اى كسى كه همه چيز در جلوى چشم و گوش اوست۶ و پيمانهايش پيش روى خدا و عهدش به دست خداوند، و حكومتش به قدرت خدا، گره خورده است! تو فرزانهاى هستى كه عصبيّت، او را به عجله نمىاندازد ، و بزرگوارى هستى كه ناراحتى او را از بخشش باز نمىدارد، و دانايى هستى كه حميّت، او را سبكسر نمىسازد. جهادت به خاطر و خواست خدا، نبردت براى او و در راستاى انتقام الهى و صبرت براى همو و برخاسته از مهلتدهى خدا [به ستمكاران] و سپاسگزارىات از خدا براى فزونبخشى و رحمت خداست.
سلام بر تو اى حفظ شده به دست خدا! اى كه خداوند، نور پيش رو و پشت و راست و چپ و بالا و پايينش است! سلام بر تو اى نهفته در [آستين] قدرت خداوند ! اى كه خداوند، نور ديده و گوش اوست! سلام بر تو اى وعده تضمينى خدا! اى پيمان برگرفته و استوار شده خدا! سلام بر تو اى دعوتگر به سوى خدا و عالم والا و دانا به آيات او ! سلام بر تو اى درگاه خدا و حاكم كننده دينش !
سلام بر تو اى جانشين خدا و ياور حقّش ! سلام بر تو حجّت خدا و رهنمون كننده به خواستش ! سلام بر تو تلاوتگر و مترجم كتاب خدا ! سلام بر تو در لحظه لحظه شب و روزت ! سلام بر تو اى باقىنهاده خدا در زمينش ! سلام بر تو هنگامى كه بر مىخيزى . سلام بر تو هنگامى كه مىنشينى . سلام بر تو هنگامى كه قرائت و تبيين مىكنى . سلام بر تو هنگامى كه نماز مىخوانى و قنوت مىگيرى . سلام بر تو هنگامى كه ركوع و سجده مىكنى . سلام بر تو هنگامى كه استعاذه و تسبيح مىكنى. سلام بر تو هنگامى كه "لا اله الّا اللَّه" و "اللَّه اكبر" مىگويى . سلام بر تو هنگامى كه حمد و استغفار مىكنى . سلام بر تو هنگامى كه [خدا را ]بزرگ مىدارى و مىستايى. سلام بر تو هنگامى كه صبح و شام مىكنى . سلام بر تو هنگامى كه شب مىپوشاند و روز جلوه مىكند . سلام بر تو در آخرت و دنيا .
سلام بر شما اى حجّتها و مراقبان گمارده شده خدا بر ما! زمامداران و پيشوايان ما؛ سياستمداران و سرپرستان ما. سلام بر شما كه نور ما و به گاه نمازهاى ما آبروى ما و به هنگام دعا و نماز و روزه و استغفار و ديگر اعمالمان، نگاهدار ما هستيد.
سلام بر تو اى امامِ به او اميد بسته شده! سلام بر تو با سلامى فراگير . تو را - اى مولاى من - گواه مىگيرم كه من به يگانگى و بىهمتايى خداوند و عبوديت و رسالت محمّد صلى اللّه عليه و آله گواهى مىدهم و جز محمّد و خاندانش، حبيبى نمىشناسم. و گواهى مىدهم كه امير مؤمنان، حجّت خداوند است و حسن، حجّتِ اوست و حسين، حجّت اوست و على بن الحسين، حجّت اوست و محمّدبن على، حجّت اوست و جعفر بن محمّد، حجّت اوست و موسى بن جعفر، حجّت اوست و على بن موسى، حجّت اوست و محمّد بن على، حجّت اوست و على بن محمّد، حجّت اوست و حسن بن على، حجّت اوست. گواهى مىدهم كه تو حجّت خدايى، و پيامبران، دعوتگران خدايند و هدايتگران [به ]رشد شما . شما اوّل و آخر و پايان آنان هستيد و رجعت شما حقيقت دارد و شكّى در آن نيست ، روزى كه «كسى كه از پيش ايمان نياورده يا در ايمان خويشْ كار نيكى نكرده باشد، ايمانش را سودى نبخشد» و [گواهى مىدهم كه ]مرگ، حق است و ناكر و نكير [دو فرشته سؤال كننده در برزخ] ، حقند و گواهى مىدهم كه زندگى پس از مرگ و برانگيخته شدن، حق است و صراط (راه گذر از دوزخ) و مرصاد (پل صراط)، حق است و وزن كردن و حساب نمودن، حق است و بهشت، حق است و دوزخ حق است و جزا دادن به آن دو به خاطر وعده و تهديد به آن دو، حق است .
شما حقّ شفاعت داريد بى آن كه رد شود و بر خواست خدا پيشى نمىجوييد ، و به فرمان او عمل مىكنيد و رحمت و بالاترين كلمه از آنِ خداوند است و نيكى به دست اوست و حجّت، منّت نهاده خداست . جنّ و انس را براى عبادتش آفريد و از بندگانش ، بندگى خود را مىخواهد و شقى و سعيد شدن بندگانش به مخالفت با شما و اطاعت از شماست .
و تو - اى مولاى من - بر آنچه برايت گواهى دادم ، گواه باش . آن را برايم نزد خودت نگه دار و حفظ كن . بر آن مىميرم و محشور مىشوم و با آن در موقف قيامت مىايستم در حالى كه دوستدار تو و بيزار از دشمنت هستم . از دشمن شما نفرت و به دوست شما محبّت دارم . حق، آن است كه شما پسنديديد و باطل، آن است كه شما ناپسند داشتيد و معروف، آن است كه شما به آن امر كرديد و منكر، آن است كه شما از آن نهى كرديد و قضاى ثابتشونده، آن است كه خواست شما به آن اختصاص يابد و قضاى محوشدنى، آن است كه خواست شما به آن اختصاص نيابد .
خدايى جز خداى يگانه بى همتا نيست و محمّد، بنده و پيامبر اوست . على ، امير مؤمنان، حجّت اوست ، حسن، حجّت اوست . حسين حجّت اوست ، علىّ [بن الحسين]، حجّت اوست ، محمّد [بن على] ، حجّت اوست ، جعفر [بن محمّد]، حجّت اوست ، موسى [بن جعفر]، حجّت اوست ، على [بن موسى] ، حجّت اوست ، محمّد [بن على]، حجّت اوست ، علىّ [بن محمّد]، حجّت اوست ، حسن [بن على]، حجّت اوست ، و تو حجّت اويى ، و شما حجّتها و برهانهاى او هستيد .
اى مولاى من! من به بيعتى كه خداوند از من گرفته تا بر پايه آن در راهش بجنگم و او در عوض، جانهاى مؤمنان را بخرد، شادمانم و جانم به خداوند يكتاى بىهمتا و پيامبرش و امير مؤمنان ايمان دارد و به شما - اى مولاى من - از اوّل تا آخرتان نيز ايمان دارم و يارىام برايتان آماده و دوستىام برايتان خالص و بيزارىام از دشمنانتان و كينهتوزان ستيزهجو ، استوار است و در پى انتقام خونتان هستم . من دوستدارى يگانهام و خداوند، خداى حق، مرا اين گونه قرار مىدهد. آمين! آمين! جز تو چه كسى را دارم در [اداى] آنچه به گردن دارم و به خود تو براى آن درآويختم. مرا در آنچه با آن به تو تقرّب جستهام حفظ مىكنى، اى حفاظت و پوشش و بركت الهى! به فريادم برس و مرا درياب! مرا به خود بچسبان و از من مبُر!
خدايا! با ايشان به تو توسّل و تقرّب مىجويم. خداوندا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و مرا به ايشان پيوند ده و از ايشان مگسل. خدايا! مرا به خاطر حجّتت حفظ كن. سلام تو بر آل ياسين. مولاى من! تو آبروى [من] نزد خداوندى ، خداى تو و خداى من!
1.مؤلف المزار الكبير در باب توجّه به امام مهدى عليه السلام آورده است :
«ابو على حسن بن اشناس گفت : ابو محمّد عبد اللَّه بن محمّد دعلجى براى ما نقل كرد و گفت : ابوالحسن حمزة بن محمّد بن حسن بن شبيب ، براى ما روايت كرد و گفت : ابو عبد اللَّه احمد بن ابراهيم براى ما تعريف كرده و گفت : به ابو جعفر محمّد بن عثمان از اشتياقم به ديدار مولايمان عليه السلام شكوه كردم . او به من گفت : «با اشتياق علاقهمند ديدار ايشان هستى؟». به او گفتم : آرى . گفت : «خداوند سپاسگزار اشتياق تو باشد . در چهرهات عافيت و آسايش مىبينم . اى ابو عبد اللَّه! دنبال ديدن ايشان نباش ؛ چرا كه تو در دوران غيبت ، شوق ديدار دارى ، و نخواه كه با او در يك جا باشى ؛ چه اين كه غيبت ، حكم قطعى خداوند است ، و تسليم بودن در برابر آن ، بهتر است . امّا [در عين حال] دنبال توجّه به او با زيارت او باش ، امّا اين كه چگونه بايد عمل شود؟ آنچه پيش محمّد بن على املا و ديكته كرد ، آن را از پيش خود او بنويسيد ، و آن توجّه به صاحب زمان عليه السلام با زيارت كردن است ، پس از خواندن دوازده ركعت نماز دو ركعتى كه در آن "قل هو اللَّه احد" را در هر ركعت نماز مىخوانى ، بعد بر محمّد و خاندان محمّد صلوات مىفرستى ، و قول خداوند - جلّ اسمه - را مىخوانى : «سلام على آل ياسين» . اين همان فضل آشكار از جانب خداوند است ، و خداوند، فضل بزرگ دارد . امام، كسى است كه به راه راست هدايت مىكند . اى آل ياسين! خداوند خلافت او و ذكر ما را در زيارت ، به شما داده است . صلواتخداوند بر سرور ما محمّد پيامبر و خاندان پاكش» .
2.سيّد ابن طاووس در مصباح الزائر، اين را زيارت دوم صاحب الزمان عليه السلام قرار داده و آن را معروف به «ندبه» دانسته و نوشته است: «آن از سوى ناحيه مقدّسه براى ابو جعفر محمّد بن عبد اللَّه حميرى - كه خدايش بيامرزد - آمده و فرمان داده كه در سرداب مقدّس خوانده شود».
3.در مصباح الزائر اين فراز نيست : «اگر به ما و از طريق ما به خداوند متعال روى آوريد ، همان گونه كه خداوند متعال فرموده است ، بگوييد ». در بحار الأنوار ، اين فراز نيست : «پس همان گونه كه خداوند متعال گفته ، بگوييد»
4.«آل ياسين» مطابق قرائت قاريان متعددى مانند : نافع، ابن عامر، يعقوب و زيد است؛ ولى قرائت رايج كنونى «إل ياسين» و مطابق قرائت عاصم است.
5.در مصباح الزائر افزوده است : «و نسل پيامبران ، برگزيده فرستادگان و خاندان برگزيده خداى جهانيان» .
6.براى آگاهى از دليل اين ترجمه ، ر . ك : الخرائج والجرائح : ج ۲ ص ۹۳۱ .