فصل اول : زيارتهاى امام مهدى
۱ / ۱
زيارت نخست: زيارت آل يس
الف - زيارت آل يس به روايت الاحتجاج
۱۱۱۵. الإحتجاج- به نقل از محمّد بن عبد اللَّه بن جعفر حميرى - : اين توقيع از ناحيه مقدّسه - كه خداوند متعال حفظش كند - پس از درخواستهاى مكرّر رسيد:
«بسم اللَّه الرحمن الرحيم. نه فرمان خدا را در مىيابيد و نه از اوليايش مىپذيريد. اين، حكمتى رساست؛ امّا هشدارها به گروهى كه ايمان نمىآورند، كارگر نمىافتد. سلام بر ما و بر بندگان شايستهاش.
هنگامى كه خواستيد با ما به خداوند و به خود ما روى بياوريد، همان را كه خداوند متعال فرموده است: «سلام بر آل ياسين»،۱شما هم بگوييد. سلام بر تو اى دعوتگر به خدا و عالم والاى دانا به آيات او! سلام بر تو اى درگاه خدا و حاكم كننده دينش! سلام بر تو اى جانشين خدا و ياور حقّش! سلام بر تو اى حجّت خدا و رهنمون كننده به خواسته او ! سلام بر تو اى تلاوتگر و مترجم كتاب خدا! سلام بر تو در لحظه لحظه شبت و پاره پاره روزت! سلام بر تو اى باقىنهاده خداوند در زمينش! سلام بر تو اى پيمانگرفته و استوارشده خداوند [از بندگانش]! سلام بر تو اى وعده ضمانت شده خدا ! سلام بر تو اى پرچم برافراشته، دانشِ ريزان، فريادرس ، رحمت گسترده و وعده بى دروغ. سلام بر تو هنگامى كه بر مىخيزى. سلام بر تو هنگامى كه مىنشينى. سلام بر تو هنگامى كه قرائت و تبيين مىكنى. سلام بر تو هنگامى كه نماز و قنوت مىخوانى. سلام بر تو هنگامى كه ركوع و سجود مىكنى. سلام بر تو هنگامى كه لا اله إلّا اللَّه و اللَّه اكبر مىگويى. سلام بر تو هنگامى كه حمد و استغفار مىكنى. سلام بر تو هنگامى كه صبح و شام مىكنى. سلام بر تو در شب كه مىپوشاند و در روز كه جلوه مىنمايد. سلام بر تو اى امام امين! سلام بر تو اى پيشرو به او اميد بسته شده! سلام بر تو؛ سلامى فراگير .
تو را - اى مولاى من - گواه مىگيرم كه من به يگانگى و بىهمتايى خداوند و عبوديت و رسالت محمّد صلى اللّه عليه و آله گواهى مىدهم و جز محمّد و خاندانش، حبيبى نمىشناسم. گواهى مىدهم كه امير مؤمنان، حجّت خداوند است و حسن، حجّت اوست و حسين، حجّت اوست و على بن الحسين، حجّت اوست و محمّد بن على، حجّت اوست و جعفر بن محمّد، حجّت اوست و موسى بن جعفر، حجّت اوست و على بن موسى، حجّت اوست و محمّد بن على ، حجّت اوست و على بن محمّد، حجّت اوست و حسن بن على، حجّت اوست و گواهى مىدهم كه تو حجّت خدايى. شما اوّل و آخر هستيد و رجعت شما حقيقت دارد و شكّى در آن نيست، روزى كه «كسى كه از پيشْ ايمان نياورده يا در ايمان خويش كار نيكى نكرده باشد، ايمانش را سودى نبخشد» و [گواهى مىدهم كه] مرگْ حق است و ناكر و نكير [دو فرشته سؤالكننده در برزخ] حقّ است و گواهى مىدهم كه زندگى پس از مرگ و برانگيخته شدن، حق است و صراط (راه گذر از دوزخ) و مرصاد (پل صراط)، حق است و وزن كردن و حساب نمودن، حق است و بهشت، حق است و دوزخ، حق است و وعده [به بهشت] و تهديد [به دوزخ]، حق است.
اى مولاى من! هر كه با شما مخالفت كرد، بدبخت شد و هر كس از شما اطاعت كرد، خوشبخت شد. پس بر آنچه تو را بر آن گواه گرفتم، برايم [نزد خدا] گواه باش؛ كه من، دوستدار تو هستم و از دشمنت بيزارم. حق، آن است كه شما به آن خشنوديد و باطل، آن است كه شما از آن ناخشنوديد و معروف، آن است كه شما به آن فرمان مىدهيد و منكر، آن است كه شما از آن باز مىداريد. جانم به خداى يگانه بىهمتا ايمان دارد و نيز به فرستادهاش و امير مؤمنان و ائمّه مؤمنان و به شما اى مولايم! به اوّل و آخرتان. و يارىام براى شما آماده و دوستىام براى شما خالص و ناب است. دعايم را اجابت كن، اجابت كن!».