۸ / ۴
دعا براى حاجتخواهى
۱۰۹۸. مهج الدعوات: در كتاب كنوز النجاح نوشته ابو على فقيه، فضل بن حسن طبرسى، نوشتهاى را از مولايمان حجّت عليه السلام ديدم كه متنش اين است: احمد بن دربى از خزامه نقل كرد كه ابو عبد اللَّه بزوفرى۱ گفت : از سوى ناحيه مقدّسه آمد : «هر كس درخواستى از خدا دارد، شب جمعه، پيش از نيمهشب، غسل كند و به نمازگاهش بيايد و دو ركعت نماز بخواند و در ركعت اوّل، سوره حمد را بخواند و چون به «إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ» رسيد، صد مرتبه آن را تكرار كند و سپس بقيه سوره را تا پايان بخواند و سوره توحيد را نيز يك مرتبه بخواند و به ركوع و سجود برود و ذكر تسبيح هر يك [از ركوع و سجود ]را هفت مرتبه بگويد و ركعت دوم را نيز به همين گونه بخواند۲ و اين دعا را بخواند كه خداى متعال، حاجت او را هر چه باشد، بىترديد روا مىكند، مگر آن كه درخواست قطع رَحِم داشته باشد، و دعا اين است: "خدايا! اگر اطاعتت كردم، ستايش و سپاس از آنِ توست و اگر تو را نافرمانى كردم، دليل و حجّت از آن توست. آسودگى و گشايش از توست. تسبيح مىگويم آن كس را كه نعمت داد و خود قدر نهاد. تسبيح مىگويم آن كه را قدرت يافت و بخشيد. خدايا! اگر تو را نافرمانى كردهام، در محبوبترين چيزها نزد تو، يعنى ايمان به تو، فرمانت را بردهام، بى آن كه فرزندى برايت بگيرم و يا شريكى برايت قرار دهم و اين هم منّت تو بر من است، نه منّت من بر تو.
و اى خداى من! تو را نافرمانى كردم نه از سر انكار و مخالفت و يا بيرون رفتن از بندگى و عبوديت و يا نپذيرفتن ربوبيّت؛ بلكه هوسم را پيروى كردم و شيطان، مرا لغزاند، ولى حجّت تو بر من تمام است و آن را به من نمودهاى. اگر عذابم كنى، به خاطر گناهانم است و ستمكار نيستى و اگر مرا بيامرزى و بر من رحم كنى، تو بخشنده و كريمى. اى كريم، اى كريم!..." . مىگويى تا نَفَست بريده شود .
سپس مىگويد: "اى كه از هر چيز ايمنى و هر چيز از تو در هراس و برحذر! به ايمنىات از هر چيز و هراس هر چيز از تو مىخواهم كه بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستى و براى خودم، خانوادهام، فرزندانم و ديگر نعمتهايى كه به من دادهاى، امانم دهى تا آن جا كه هرگز از كسى نترسم و از هيچ چيزى نهراسم كه تو بر هر كارى توانايى، و خداوند، ما را كافى است و او بهترين وكيل است . اى كفايت كننده ابراهيم از نمرود! اى كفايت كننده موسى از فرعون! از تو مىخواهم كه بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستى و مرا از شرّ فلان بن فلان آسوده كنى" كه اگر خداى متعال بخواهد او را از شرّ كسى كه از او بيم دارد، آسوده مىكند.
سپس به سجده رَوَد و حاجتش را بخواهد و به خداى متعال گريه و زارى كند كه هيچ مرد و زن باايمانى اين نماز را نخواند و خالصانه اين دعا را نكرد جز آن كه درهاى اجابت آسمان به رويش گشوده شد و در همان وقت و شب، جواب گرفت، هر حاجتى كه بود و اين، از فضل خدا بر ما و بر مردم است».۳
1.شوشترى در قاموس الرجال مىگويد : بزوفرى سه نفرند :
۱ . ابو عبد اللَّه حسين بن على بن سفيان بزوفرى ؛ ۲ . ابو على بزوفرى، پسر عموى ابو عبد اللَّه احمد بن جعفر بن سفيان ؛ ۳ . ابو جعفر بزوفرى محمّد بن حسين بن سفيان ، راوى دعاى ندبه . ظاهراً وى عموى ابو عبد اللَّه است ؛ چون جدّ هر دوى اينها سفيان است ، هر چند كسى به اين سخن ، تصريح نكرده است. همه اينها در يك دوره مىزيستهاند. مفيد و حسين بن عبيد اللَّه غضائرى از همه آنها روايت نقل كرده ، و همه آنان از احمد بن ادريس روايت دارند (قاموس الرجال : ج ۱۲ ص ۱۹ ش ۲۰) .
نمازى در شرح حال محمّد بن حسين بزوفرى گفته است : «او با محمّد بن حسين بن على بن سفيان بزوفرى يكى است» (مستدركات علم الرجال : ج ۷ ص ۵۹ ش ۱۳۱۷۱ - ۱۳۱۷۲) .
ظاهراً منظور از ابو عبد اللَّه حسين ، همان حسين بن على بن سفيان ، مكنّى به ابو عبد اللَّه بزوفرى است . نجاشى در شرح حال او نوشته است : «استاد مورد اعتماد و بزرگوار ، از اصحاب ماست» (رجال النجاشى : ج ۱ ص ۱۸۸ ش ۱۶۰) .
شيخ، او را از زمره كسانى شمرده كه از ائمّه روايت نقل نكردهاند و گفته است : «او مكنّى به ابو عبد اللَّه است و كتابهايى دارد كه ما آنها را در الفهرست گفتهايم . تلّعُكبرى از وى روايت دارد ». در خبر غيبت ، با عنوان «ابو عبد اللَّه بزوفرى، وكالت از جانب سفرا دارد» در باره وى وارد شده است (الغيبة ، طوسى : ص ۳۰۸ ح ۲۶۰) .
2.اين نماز ، در مورد نماز در مسجد جمكران هم وارد شده است .
3.مهج الدعوات : ص ۳۵۱ ، مكارم الأخلاق : ج ۲ ص ۱۳۵ ح ۲۳۴۶ ، المصباح، كفعمى : ص ۵۲۲ . در اين كتاب، بخش پايانى حديث نيامده است (بحار الأنوار : ج ۸۹ ص ۳۲۳ ح ۳۰) .