261
دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد ششم

ر.ك: ص ۸۷ (فصل يكم / دعاى امام رضا عليه السلام ) .

۷ / ۳

دعاى معرفت‌

۱۰۹۱. مصباح المتهجّد: جماعتى از ابومحمّد هارون بن موسى تلّعُكبرى نقل كردند كه او گفت: اين دعا را ابو على محمّد بن همّام [از عالمان شيعه در قرن سوم و چهارم‌]۱ نقل نموده و ذكر كرده كه شيخ ابو عمرو عمرى [نائب امام زمان عليه السلام ]آن را برايش املا كرده و به او فرمان داده است كه آن را بخواند. اين دعا براى روزگار غيبت قائم آل محمّد - كه بر او و بر ايشان سلام باد - است:
«خدايا! خودت را به من بشناسان كه اگر تو خود را به من نشناسانى ، فرستاده‌ات را نخواهم شناخت. خدايا! فرستاده‌ات را به من بشناسان كه اگر فرستاده‌ات را به من نشناسانى ، حجّتت را نخواهم شناخت. خدايا! حجّتت را به من بشناسان كه اگر حجّتت را به من نشناسانى ، از دينم گم‌راه مى‌شوم . خدايا! مرا به مرگ جاهلى نميران و قلبم را پس از آن كه هدايتم نمودى، از راه به در مبر .
خدايا! همان گونه كه مرا به ولايت كسانى هدايت نمودى كه اطاعتشان را از ميان واليان امر پس از پيامبرت - كه درودهايت بر او و خاندانش باد - واجب نموده بودى تا آن كه واليان امرت: امير مؤمنان، حسن، حسين، على، محمّد، جعفر، موسى، على، محمّد، على، حسن و حجّت قائم، مهدى - كه درودهايت بر همه آنان باد - را ولىّ خود گرفتم، پس مرا بر دينت پايدار بدار و به اطاعتت بگمار و دلم را براى ولىّ امرت نرم بگردان و مرا از آنچه مردمانت را به آن آزمودى، معاف بدار و بر اطاعت از وليّت كه از مردمت پوشيده‌اش داشتى استوار بدار كه به اذن تو از ديده مردمت غايب شده و امرت را انتظار مى‌كشد و تو، به علم خود مى‌دانى كه چه هنگام، اذن به آشكار كردن كار و رازش به صلاح اوست . پس مرا بر اين امر شكيبا كن تا جلو افتادن آنچه را تو به تأخير مى‌اندازى و به تأخير افتادن آنچه را تو به جلو مى‌اندازى، دوست نداشته باشم و آنچه را پوشيده داشته‌اى، نگشايم و آنچه را تو پنهان نموده‌اى، نكاوم و در تدبيرت با تو نستيزم و نگويم: چرا؟ و چگونه؟ و يا چرا ولىّ امر ظهور نمى‌كند، با آن كه زمين از ستم پر شده است؟! و همه اين امور را به تو مى‌سپارم.
خدايا! از تو مى‌خواهم كه ولىّ امرت را به من بنمايانى در حالى كه ظهور كرده و امرش نافذ است، و مى‌دانم كه سيطره و قدرت از آنِ توست و نيز برهان و دليل و خواست و توانايى و قوّت. پس اين را براى من و همه مؤمنان به انجام رسان تا به وليّت - كه درودهايت بر او باد - بنگريم در حالى كه سخنش آشكار و هدايت نمودنش علنى و راه‌نماى ميان گم‌راهى و شفادهنده نابخردى است. اى خداى من! جايگاه‌هاى حضورش را بنما و پايه‌هاى [حكومتش‌] را پابرجا كن و ما را از كسانى قرار بده كه چشمشان به ديدارش روشن مى‌شود و ما را به خدمت او بگمار و بر دين او بميران و در جرگه او محشورمان بفرما.
خدايا! او را از گزند هر چه خلق كرده و ساخته و آفريده و پديد آورده و صورت داده‌اى، در پناه خود بگير و از جلو و پشت و راست و چپ و بالا و پايينش حفظش فرما؛ به حفظ خودت كه هر كس را با آن حفظ مى‌كنى، تباه نمى‌شود و پيامبر و وصىّ پيامبرت - كه بر آنان سلام باد - را با [حفظ] او محافظت فرما.
خدايا! عمرش را طولانى كن و بر مهلتش بيفزاى و وى را در آنچه به او سپرده‌اى و به عهده‌اش نهاده‌اى، يارى‌اش كن و در بزرگداشت او بيفزاى كه او ره‌نماى ره‌يافته، قيام‌كننده آشنا به راه، پاك پرواپيشه، پاكيزه ناب ، خشنود پسنديده و شكيباى سپاس‌گزار كوشاست.
خدايا! در اثر به درازا كشيدن غيبتش و بى‌خبر ماندن ما از او، يقين ما را مگير و ذكر و انتظارش و نيز ايمان ما به او و استوارى يقين ما را به ظهورش و دعا و صلوات براى او را از ياد ما مبر، تا طول غيبتش ما را از قيام او نااميد نكند و يقين ما در اين باره مانند يقين ما به قيام فرستاده‌ات - كه درودهايت بر او و خاندانش باد - و آنچه از وحى و فرو فرستاده‌هايت آورده است، باشد.
خدايا! دل‌هايمان را بر ايمان به او تقويت كن تا ما را به دست او به راه هدايت و شاه‌راه روشن آن و طريقه ميانه [و اصلى‌] ببرد. ما را بر اطاعت از او نيرومند و بر پيروى‌اش استوار بدار و ما را در زمره حزب و ياران و ياوران و رضايتمندان به كار او درآور و اين را در زندگى و هنگام مرگمان از ما مگير تا آن گاه كه جانمان را مى‌گيرى، بر همين حال باشيم بى آنكه شك داشته و يا پيمان شكسته و يا ترديد كرده و به تكذيب برخاسته باشيم.
خدايا! در فَرَجش تعجيل بفرما و او را با نصرتت، استوار بدار و يارانش را يارى ده و وانهادهندگانش را وا بنه و آنان را كه به دشمنى با او و تكذيبش برخاسته‌اند، هلاك كن و حق را به دست او آشكار كن و ستم را بميران و بندگان مؤمنت را به دست او از خوارى برهان و سرزمين‌هايت را با او آباد كن و زورگويان كافر را به دست او بكش و سران گم‌راهى را به دست او خُرد كن و جبّاران و كافران را به دست او خوار گردان و منافقان و پيمان‌شكنان و همه مخالفان و كژرُوان را در شرق و غرب زمين و در خشكى و دريا و كوه و دشت به دست او هلاك كن تا آن كه هيچ يك از آنان را بر جاى نگذارى و اثرى از ايشان باقى ننهى. سرزمين‌هايت را از ايشان پاك كن و سينه‌هاى بندگانت را با هلاكت آنان شفا بده و آنچه را از دينت محو شده، با او احيا كن و آنچه را از حُكمت، دگرگون شده و آنچه را از سنّتت تغيير يافته، به دست او اصلاح كن تا دينت به وسيله و دست او، نو و تازه و درست شود ، بى هيچ كژى و بدعتى در آن ، تا آن كه آتش كافران را با عدالتش ، خاموش كنى؛ كه او بنده‌اى است كه براى خود برگرفته‌اى و براىِ يارى دينت پسنديده‌اى و او را با آگاهى‌ات برگزيده‌اى و از گناهانْ محفوظش داشته‌اى و از عيب‌ها پاكش نموده‌اى و بر غيب‌ها آگاهش كرده‌اى و به او نعمت داده‌اى و از آلودگى، پاك و از پليدى‌ها، پاكيزه‌اش كرده‌اى.
خدايا! بر او و بر پدران وى - امامان پاك - و بر پيروان برگزيده‌اش درود فرست و به آرزوهايشان برسان و اين را از ما خالص و بى‌شك و شبهه و خودنمايى و رياكارى قرار بده تا جز تو را نخواهيم و جز روى تو را نجوييم .
خدايا! نبودن پيامبرمان ، غيبت وليّمان ، سختگيرى روزگار بر ما ، رخ دادن فتنه‌ها ، پشت به پشت هم دادن دشمنان و فراوانى آنها و اندك بودن ما را به تو شِكوه مى‌بريم . خدايا! اينها را از ما با فتحى سريع از سوى خودت و يارى‌اى شكست‌ناپذير از جانب خودت و امام عدلى كه آشكارش مى‌كنى ، بگشاى. اى خداى حق! اجابت كن .
خدايا! ما از تو مى‌خواهيم كه به وليّت اجازه دهى تا عدالتت را ميان بندگانت پديدار كند و دشمنانت را در سرزمين‌هايت بكُشد تا - اى خداى من - هيچ پايه‌اى از ستم را وا نگذارى جز آن كه آن را درهم شكنى و بازمانده‌اى از آن را وا ننهى جز آن كه به باد فنايش بسپارى و نيز هيچ قدرتى جز آن كه سستش كنى و ستونى جز آن كه منهدمش كنى و تيزى‌اى جز آن كه كندش كنى و سلاحى جز آن كه ناكارش كنى و پرچمى جز آن كه سرنگونش كنى و جسورى جز آن كه از پايش درآورى و لشكرى جز آن كه از هم بپاشى . و اى خداى من! با سنگ سرشكنت آنان را بكوب و با شمشير بُرّانت آنان را بزن و نيز با عذابت كه آن را از تبهكاران باز نمى‌گردانى و دشمنانت و دشمنان وليّت و دشمنان پيامبرت - كه درودهاى تو بر او و خاندانش باد - را با دست وليّت و دستان بندگان با ايمانت، عذاب ده.
خدايا! ولىّ و حجّتت را در زمين، از بيم دشمنانش كفايت كن و با هر كس كه با او حيله مى‌كند، حيله و هر كه با او مكر مى‌كند، مكر كن و پيشامدهاى بد را بر سر هر كس كه قصد بدى با او دارد، بريز و آنها را از بيخ و بن بركن و دل‌هايشان را از او بترسان و پاهايشان را بلرزان و آنان را آشكار يا ناگاه بگير و عذابت را بر آنها تشديد كن و آنان را ميان بندگانت رسوا و در سرزمين‌هايت لعنت كن و در پايين درجه دوزخت جايشان ده و سخت‌ترين كيفرت را بر آنان مسلّط كن و به درون آتش ببر و گورهاى مردگانشان را از آتش آكنده كن و داغىِ آتش را به آنها برسان كه ايشان نماز را تباه و شهوت‌ها را پيروى و بندگانت را گم‌راه كردند.
خدايا! قرآن را به وسيله وليّت زنده كن و نور او را جاويد و بى‌تاريكى برايمان بنمايان و دل‌هاى مرده را با او زنده بدار و سينه‌هاى پُرغيظ [مؤمنان‌] را با او شفا بده و خواسته‌هاى متفرّق را با او به گرد حق ، جمع كن و حدود اجرا نشده و احكام وانهاده شده‌ات را با او برپا كن تا حقّى نمانَد جز آن كه پديدار شود و عدالتى جز آن كه بشكفد و - خدايا - ما را از ياوران و تقويت‌كنندگان سيطره او، فرمان‌پذيران امر او، رضايتمندان به كار او و تسليم‌شدگان در برابر حكم او قرار بده و از كسانى كه نيازى به تقيه كردن از مردمت نداشته باشند. تو اى خداى من! كسى هستى كه سختى را مى‌گشايى و بيچاره را چون دعايت كند، پاسخ مى‌دهى و از دشوارى‌هاى سهمگين، رهايى مى‌دهى. پس سختىِ وليّت را بزداى و او را جانشين خود در زمينت قرار بده، همان گونه كه برايش ضمانت كرده‌اى.
خدايا! مرا از رودررويان خاندان محمّد قرار مده و مرا از دشمنان خاندان محمّد قرار مده و مرا از خشم‌گيرندگان و دل‌ناخوشان بر خاندان محمّد قرار مده؛ كه من از آن به تو پناه مى‌برم. پس پناهم بده و از آن به فريادرسى تو نيازمندم. پس به فريادم برس!
خدايا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و مرا به وسيله ايشان در دنيا و آخرت رستگار و جزو مقرّبان [درگاهت‌] قرار بده. دعايم را اجابت كن، اى خداى جهانيان‌۲۳

1.ابو على محمّد بن ابو بكر همّام بن سهيل كاتب اسكافى (۲۵۸ - ۳۳۶) . نجاشى گفته است : شيخ اصحاب ما و پيشگام آنها ، داراى عظمت و جايگاهى والا و پُر روايت است . شيخ گفته است : «محمّد بن همّام اسكافى ، مكنّى به ابو على ، شخصيتى جليل القدر ، مورد اعتماد و كثير الحديث است» . او در كتاب رجالش محمّد را در زمره كسانى شمرده كه از ائمّه عليهم السلام روايتى را نقل نكرده‌اند و در وصفش چنين گفته است : «محمّد بن همّام بغدادى مكنّى به ابو على ، و همّام مكنّى به ابو بكر ، شخصيت جليل القدر و مورد اعتماد است» (ر . ك : رجال الطوسى : ص ۴۳۸ ش ۶۲۷۰، الفهرست ، طوسى : ص ۲۱۷ ش ۶۱۲ ، رجال النجاشى : ج ۲ ص ۲۹۵ ش ۱۰۳۳ ، خلاصة الأقوال : ص ۱۴۵ ش ۳۸) .

2.اين دعا در منابع به دو صورت خلاصه (به نقل از امام صادق عليه السلام ) و مفصّل (به نقل از نايب دوم ولى عصر عليه السلام ) آمده است . هر دو براى عصر غيبت توصيه شده‌اند و چنان كه سيّد ابن طاووس در جمال الاُسبوع (ص ۳۱۵) گفته، آغاز دعاى مفصّل، شبيه دعاى خلاصه است ؛ بلكه با تأمّل در اين دو خواهيم ديد كه دعاى خلاصه، بخش نخست دعاى مفصّل است كه در منابع روايى آمده است . به نظر مى‌رسد دلايلى چون تلخيص و شهرت دعا باعث شده كه فقط بخش‌هايى از فقرات آغازين آن بيايد. چنان كه تعبير «إلى آخره» از سوى شيخ طوسى در كتاب الغيبة (ص ۳۳۴) نيز مى‌تواند گواه اين مطلب باشد . همان گونه كه گذشت، دعاى مفصّل در بيشتر منابع ، از نايب دوم نقل شده و اين دعا را املاى او دانسته‌اند. اين در حالى است كه شيخ صدوق در كمال الدين، آن را در بخش توقيعات امام زمان عليه السلام آورده است و كفعمى نيز در البلد الأمين، آن را مروى از ولى عصر عليه السلام مى‌داند . به نظر مى‌رسد اصل اين دعا از امام صادق عليه السلام است كه براى دوره غيبت انشا شده است و نزد ائمه عليهم السلام و برخى اصحاب بوده است . در دوره نايب دوم كه آرام آرام ، آثار و فشارهاى روانى و عاطفى غيبت بر شيعيان سنگينى مى‌كرده ، نايب دوم، آن را در اختيار شيعيان آزرده از شرايط ، قرار داده است. آمدن اين دعا در بخش توقيات كمال الدين و انتسابش به امام زمان عليه السلام در البلد الأمين ، نيز مى‌تواند به اعتبار انتسابش به نايب دوم باشد . ضمن آن كه نوّاب هر كارى انجام مى‌دادند به اذن و خواست امام بوده است. از اين رو نيز مى‌تواند عنوان توقيع ولى عصر عليه السلام را داشته باشد .

3.مصباح المتهجّد : ص ۴۱۱ ح ۵۳۶ ، كمال الدين : ص ۵۱۲ ح ۴۳ ، جمال الاُسبوع : ص ۳۱۵ ، مصباح الزائر : ص ۴۲۵ ، البلد الأمين : ص ۳۰۶ ، بحار الأنوار : ج ۵۳ ص ۱۸۷ ح ۱۸ .


دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد ششم
260

راجع : ص ۸۶ (الفصل الأوّل / دعاء الإمام الرضا عليه السلام) .

۷ / ۳

دُعاءُ المَعرِفَةِ المَروِيُّ مِنَ النّاحِيَةِ المُقَدَّسَةِ

۱۰۹۱.مصباح المتهجّد : رُوِيَ عَن أبي عَمرِو بنِ سَعيدٍ العَمرِيِّ رضي اللَّه عنه قالَ : أخبَرَنا جَماعَةٌ عَن أبي مُحَمَّدٍ هارونَ بنِ موسَى التَّلَّعُكبَرِيِّ : أنَّ أبا عَلِيٍّ مُحَمَّدَ بنَ هَمّامٍ أخبَرَهُ بِهذَا الدُّعاءِ ، وذَكَرَ أنَّ الشَّيخَ أبا عَمرٍو العَمرِيَّ قَدَّسَ اللَّهُ روحَهُ أملاهُ عَلَيهِ ، وأَمَرَهُ أن يَدعُوَ بِهِ ، وهُوَ الدُّعاءُ في غَيبَةِ القائِمِ مِن آلِ مُحَمَّدٍ عَلَيهِ وعَلَيهِمُ السَّلامُ‌۱ :
اللَّهُمَّ عَرِّفني نَفسَكَ ؛ فَإِنَّكَ إن لَم تُعَرِّفني نَفسَكَ لَم أعرِف رَسولَكَ ، اللَّهُمَّ عَرِّفني رَسولَكَ ؛ فَإِنَّكَ إن لَم تُعَرِّفني رَسولَكَ لَم أعرِف حُجَّتَكَ ، اللَّهُمَّ عَرِّفني حُجَّتَكَ ؛ فَإِنَّكَ إن لَم تُعَرِّفني حُجَّتَكَ ضَلَلتُ عَن ديني ، اللَّهُمَّ لا تُمِتني ميتَةً جاهِلِيَّةً ، ولا تُزِغ قَلبي بَعدَ إذ هَدَيتَني .
اللَّهُمَّ فَكَما هَدَيتَني لِوِلايَةِ مَن فَرَضتَ عَلَيَّ طاعَتَهُ مِن وِلايَةِ وُلاةِ أمرِكَ بَعدَ رَسولِكَ صَلَواتُكَ عَلَيهِ وآلِهِ ، حَتّى‌ والَيتُ وُلاةَ أمرِكَ : أميرَ المُؤمِنينَ ، وَالحَسَنَ ، وَالحُسَينَ ، وعَلِيّاً ، ومُحَمَّداً ، وجَعفَراً ، وموسى‌ ، وعَلِيّاً ، ومُحَمَّداً ، وعَلِيّاً ، وَالحَسَنَ ، وَالحُجَّةَ القائِمَ المَهدِيَّ ، صَلَواتُكَ عَلَيهِم أجمَعينَ ، اللَّهُمَّ فَثَبِّتني عَلى‌ دينِكَ ، وَاستَعمِلني بِطاعَتِكَ ، ولَيِّن قَلبي لِوَلِيِّ أمرِكَ ، وعافِني مِمَّا امتَحَنتَ بِهِ خَلقَكَ ، وثَبِّتني عَلى‌ طاعَةِ وَلِيِّ أمرِكَ الَّذي سَتَرتَهُ عَن خَلقِكَ ، فَبِإِذنِكَ غابَ عَن بَرِيَّتِكَ ، وأَمرَكَ يَنتَظِرُ ، وأَنتَ العالِمُ غَيرُ المُعَلَّمِ بِالوَقتِ الَّذي فيهِ صَلاحُ أمرِ وَلِيِّكَ ، فِي الإِذنِ لَهُ بِإِظهارِ أمرِهِ وكَشفِ سِرِّهِ‌۲ ، فَصَبِّرني عَلى‌ ذلِكَ حَتّى‌ لا اُحِبَّ تَعجيلَ ما أخَّرتَ ، ولا تَأخيرَ ما عَجَّلتَ ، ولا أكشِفَ ما سَتَرتَ ، ولا أبحَثَ عَمّا كَتَمتَ ، ولا اُنازِعَكَ في تَدبيرِكَ ، ولا أقولَ لِمَ ؟ وكَيفَ ؟ وما بالُ وَلِيِّ الأَمرِ لا يَظهَرُ وقَدِ امتَلَأَتِ الأَرضُ مِنَ الجَورِ ؟ واُفَوِّضُ اُموري كُلَّها إلَيكَ .
اللَّهُمَّ إنّي أسأَ لُكَ أن تُرِيَني وَلِيَّ الأَمرِ ظاهِراً نافِذَ الأَمرِ ، مَعَ عِلمي بِأَنَّ لَكَ السُّلطانَ وَالقُدرَةَ ، وَالبُرهانَ وَالحُجَّةَ وَالمَشِيَّةَ ، وَالحَولَ وَالقُوَّةَ ، فَافعَل ذلِكَ بي وبِجَميعِ المُؤمِنينَ ، حَتّى‌ نَنظُرَ إلى‌ وَلِيِّكَ صَلَواتُكَ عَلَيهِ ظاهِرَ المَقالَةِ ، واضِحَ الدَّلالَةِ ، هادِياً مِنَ الضَّلالَةِ ، شافِياً مِنَ الجَهالَةِ ، أبرِز يا رَبِّ مُشاهَدَتَهُ‌۳ ، وثَبِّت قَواعِدَهُ ، وَاجعَلنا مِمَّن تَقَرُّ عَينُهُ بِرُؤيَتِهِ ، وأَقِمنا بِخِدمَتِهِ ، وتَوَفَّنا عَلى‌ مِلَّتِهِ ، وَاحشُرنا في زُمرَتِهِ .
اللَّهُمَّ أعِذهُ مِن شَرِّ جَميعِ ما خَلَقتَ وذَرَأتَ وبَرَأتَ وأَنشَأتَ وصَوَّرتَ ، وَاحفَظهُ مِن بَينِ يَدَيهِ ومِن خَلفِهِ ، وعَن يَمينِهِ وعَن شِمالِهِ ، ومِن فَوقِهِ ومِن تَحتِهِ ، بِحِفظِكَ الَّذي لا يَضيعُ مَن حَفِظتَهُ بِهِ ، وَاحفَظ فيهِ رَسولَكَ ووَصِيَّ رَسولِكَ عَلَيهِمُ السَّلامُ .
اللَّهُمَّ ومُدَّ في عُمُرِهِ ، وزِد في أجَلِهِ ، وأَعِنهُ عَلى‌ ما وَلَّيتَهُ‌۴ وَاستَرعَيتَهُ ، وزِد في كَرامَتِكَ لَهُ ، فَإِنَّهُ الهادِي المَهدِيُّ ، وَالقائِمُ المُهتَدي ، وَالطّاهِرُ التَّقِيُّ ، الزَّكِيُّ النَّقِيُّ ، الرَّضِيُّ المَرضِيُّ ، الصّابِرُ الشَّكورُ المُجتَهِدُ .
اللَّهُمَّ ولا تَسلُبنَا اليَقينَ لِطولِ الأَمَدِ في غَيبَتِهِ وَانقِطاعِ خَبَرِهِ عَنّا ، ولا تُنسِنا ذِكرَهُ وَانتِظارَهُ ، وَالإِيمانَ بِهِ ، وقُوَّةَ اليَقينِ في ظُهورِهِ ، وَالدُّعاءَ لَهُ وَالصَّلاةَ عَلَيهِ ، حَتّى‌ لا يُقَنِّطَنا طولُ غَيبَتِهِ مِن قِيامِهِ ، ويَكونَ يَقينُنا في ذلِكَ كَيَقينِنا في قِيامِ رَسولِكَ صَلَواتُكَ عَلَيهِ وآلِهِ ، وما جاءَ بِهِ مِن وَحيِكَ وتَنزيلِكَ .
اللَّهُمَّ وقَوِّ قُلوبَنا عَلَى الإِيمانِ بِهِ حَتّى‌ تَسلُكَ بِنا عَلى‌ يَدِهِ مِنهاجَ الهُدى‌ ، وَالمَحَجَّةَ العُظمى‌ ، وَالطَّريقَةَ الوُسطى‌ ، وقَوِّنا عَلى‌ طاعَتِهِ ، وثَبِّتنا عَلى‌ مُشايَعَتِهِ ، وَاجعَلنا في حِزبِهِ ، وأَعوانِهِ وأَنصارِهِ ، وَالرّاضينَ بِفِعلِهِ ، ولا تَسلُبنا ذلِكَ في حَياتِنا ولا عِندَ وَفاتِنا ، حَتّى‌ تَتَوَفّانا ونَحنُ عَلى‌ ذلِكَ ، لا شاكّينَ ولا ناكِثينَ ، ولا مُرتابينَ ولا مُكَذِّبينَ .
اللَّهُمَّ عَجِّل فَرَجَهُ ، وأَيِّدهُ بِالنَّصرِ ، وَانصُر ناصِريهِ ، وَاخذُل خاذِليهِ ، ودَمدِم‌۵ عَلى‌ مَن نَصَبَ لَهُ وكَذَّبَ بِهِ ، وأَظهِر بِهِ الحَقَّ ، وأَمِت بِهِ الجَورَ ، وَاستَنقِذ بِهِ عِبادَكَ المُؤمِنينَ مِنَ الذُّلِّ ، وَانعَش بِهِ البِلادَ ، وَاقتُل بِهِ جَبابِرَةَ الكُفرِ ، وَاقصِم بِهِ رُؤوسَ الضَّلالَةِ ، وذَلِّل بِهِ الجَبّارينَ وَالكافِرينَ ، وأَبِر۶ بِهِ المُنافِقينَ وَالنّاكِثينَ ، وجَميعَ المُخالِفينَ وَالمُلحِدينَ ، في مَشارِقِ الأَرضِ ومَغارِبِها ، وبَرِّها وبَحرِها ، وسَهلِها وجَبَلِها ، حَتّى‌ لا تَدَعَ مِنهُم دَيّاراً۷ ، ولا تُبقِيَ لَهُم آثاراً ، طَهِّر مِنهُم بِلادَكَ ، وَاشفِ مِنهُم صُدورَ عِبادِكَ ، وجَدِّد بِهِ مَا امتَحى‌ مِن دينِكَ ، وأَصلِح بِهِ ما بُدِّلَ مِن حُكمِكَ وغُيِّرَ مِن سُنَّتِكَ ، حَتّى‌ يَعودَ دينُكَ بِهِ وعَلى‌ يَدَيهِ غَضّاً جَديداً صَحيحاً ، لا عِوَجَ فيهِ ولا بِدعَةَ مَعَهُ ، حَتّى‌ تُطفِئَ بِعَدلِهِ نيرانَ الكافِرينَ ، فَإِنَّهُ عَبدُكَ الَّذِي استَخلَصتَهُ لِنَفسِكَ ، وَارتَضَيتَهُ لِنُصرَةِ دينِكَ ، وَاصطَفَيتَهُ بِعِلمِكَ ، وعَصَمتَهُ مِنَ الذُّنوبِ ، وبَرَّأتَهُ مِنَ العُيوبِ ، وأَطلَعتَهُ عَلَى الغُيوبِ ، وأَنعَمتَ عَلَيهِ ، وطَهَّرتَهُ مِنَ الرِّجسِ ، ونَقَّيتَهُ مِنَ الدَّنَسِ .
اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَيهِ وعَلى‌ آبائِهِ الأَئِمَّةِ الطّاهِرينَ ، وعَلى‌ شيعَتِهِ المُنتَجَبينَ ، وبَلِّغهُم مِن آمالِهِم ما يَأمُلونَ ، وَاجعَل ذلِكَ مِنّا خالِصاً مِن كُلِّ شَكٍّ وشُبهَةٍ ورِياءٍ وسُمعَةٍ ، حَتّى‌ لا نُريدَ بِهِ غَيرَكَ ، ولا نَطلُبَ بِهِ إلّا وَجهَكَ .
اللَّهُمَّ إنّا نَشكو إلَيكَ فَقدَ نَبِيِّنا ، وغَيبَةَ وَلِيِّنا ، وشِدَّةَ الزَّمانِ عَلَينا ، ووُقوعَ الفِتَنِ ، وتَظاهُرَ الأَعداءِ ، وكَثرَةَ عَدُوِّنا ، وقِلَّةَ عَدَدِنا ، اللَّهُمَّ فَافرُج ذلِكَ عَنّا بِفَتحٍ مِنكَ تُعَجِّلُهُ ، ونَصرٍ مِنكَ تُعِزُّهُ ، وإمامِ عَدلٍ تُظهِرُهُ ، إلهَ الحَقِّ آمينَ .
اللَّهُمَّ إنّا نَسأَ لُكَ أن تَأذَنَ لِوَلِيِّكَ في إظهارِ عَدلِكَ في عِبادِكَ‌۸ ، وقَتلِ أعدائِكَ في بِلادِكَ ، حَتّى‌ لا تَدَعَ لِلجَورِ يا رَبِّ دِعامَةً إلّا قَصَمتَها ، ولا بَقِيَّةً إلّا أفنَيتَها ، ولا قُوَّةً إلّا أوهَنتَها ، ولا رُكناً إلّا هَدَمتَهُ ، ولا حَدّاً إلّا فَلَلتَهُ ، ولا سِلاحاً إلّا أكلَلتَهُ ، ولا رايَةً إلّا نَكَّستَها ، ولا شُجاعاً إلّا قَتَلتَهُ ، ولا جَيشاً إلّا خَذَلتَهُ ، وَارمِهِم يا رَبِّ بِحَجَرِكَ الدّامِغِ ، وَاضرِبهُم بِسَيفِكَ القاطِعِ ، وبَأسِكَ الَّذي لا تَرُدُّهُ عَنِ القَومِ المُجرِمينَ ، وعَذِّب أعداءَكَ وأَعداءَ وَلِيِّكَ وأَعداءَ رَسولِكَ صَلَواتُكَ عَلَيهِ وآلِهِ ، بِيَدِ وَلِيِّكَ وأَيدي عِبادِكَ المُؤمِنينَ .
اللَّهُمَّ اكفِ وَلِيَّكَ وحُجَّتَكَ في أرضِكَ هَولَ عَدُوِّهِ ، وكِد مَن كادَهُ وَامكُر بِمَن مَكَرَ بِهِ ، وَاجعَل دائِرَةَ السَّوءِ عَلى‌ مَن أرادَ بِهِ سوءاً ، وَاقطَع عَنهُ مادَّتَهُم ، وأَرعِب لَهُ قُلوبَهُم ، وزَلزِل أقدامَهُم ، وخُذهُم جَهرَةً وبَغتَةً ، وشَدِّد عَلَيهِم عَذابَكَ ، وأَخزِهِم في عِبادِكَ ، وَالعَنهُم في بِلادِكَ ، وأَسكِنهُم أسفَلَ نارِكَ ، وأَحِط بِهِم أشَدَّ عَذابِكَ ، وأَصلِهِم ناراً ، وَاحشُ قُبورَ مَوتاهُم ناراً ، وأَصلِهِم حَرَّ نارِكَ ، فَإِنَّهُم أضاعُوا الصَّلاةَ ، وَاتَّبَعُوا الشَّهَواتِ ، وأَضَلّوا عِبادَكَ .
اللَّهُمَّ فَأَحيِ بِوَلِيِّكَ القُرآنَ ، وأَرِنا نورَهُ سَرمَداً۹ لا لَيلَ فيهِ ، وأَحيِ بِهِ القُلوبَ المَيِّتَةَ ، وَاشفِ بِهِ الصُّدورَ الوَغِرَةَ۱۰ ، وَاجمَع بِهِ الأَهواءَ المُختَلِفَةَ عَلَى الحَقِّ ، وأَقِم بِهِ الحُدودَ المُعَطَّلَةَ وَالأَحكامَ المُهمَلَةَ ، حَتّى‌ لا يَبقى‌ حَقٌّ إلّا ظَهَرَ ، ولا عَدلٌ إلّا زَهَرَ ، وَاجعَلنا يا رَبِّ مِن أعوانِهِ ومُقَوِّيَةِ سُلطانِهِ ، وَالمُؤتَمِرينَ لِأَمرِهِ ، وَالرّاضينَ بِفِعلِهِ ، وَالمُسَلِّمينَ لِأَحكامِهِ ، ومِمَّن لا حاجَةَ بِهِ إلَى التَّقِيَّةِ مِن خَلقِكَ ، أنتَ يا رَبِّ الَّذي تَكشِفُ الضُّرَّ وتُجيبُ المُضطَرَّ إذا دَعاكَ ، وتُنجي مِنَ الكَربِ العَظيمِ ، فَاكشِفِ الضُّرَّ عَن وَلِيِّكَ ، وَاجعَلهُ خَليفَةً في أرضِكَ كَما ضَمِنتَ لَهُ .
اللَّهُمَّ ولا تَجعَلني مِن خُصَماءِ آلِ مُحَمَّدٍ عليهم السلام ، ولا تَجعَلني مِن أعداءِ آلِ مُحَمَّدٍ عليهم السلام ، ولا تَجعَلني مِن أهلِ الحَنَقِ وَالغَيظِ عَلى‌ آلِ مُحَمَّدٍ عليهم السلام ، فَإِنّي أعوذُ بِكَ مِن ذلِكَ فَأَعِذني ، وأَستَجيرُ بِكَ فَأَجِرني .
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى‌ مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وَاجعَلني بِهِم فائِزاً عِندَكَ فِي الدُّنيا وَالآخِرَةِ ، ومِنَ المُقَرَّبينَ ، آمينَ رَبَّ العالَمينَ‌۱۱ .۱۲

1.راجع : ص ۴۲۰ ح ۱۱۲۱ .

2.في كمال الدين والبلد الأمين : «ستره» .

3.في كمال الدين وبحار الأنوار : «مَشاهِدَهُ» .

4.في كمال الدين وبحار الأنوار : «أولَيتَهُ» .

5.دَمدَمَ : أي أطبقَ عليهم العَذابُ (مجمع البحرين : ج ۱ ص ۶۰۸ «دمدم») .

6.أبَرَ القَومَ : أهلَكَهُم (القاموس المحيط : ج ۱ ص ۳۶۱ «أبر») .

7.دَيّارٌ : أي ساكِنٌ (مفردات ألفاظ القرآن : ص ۳۲۱ «دار») .

8.في الطبعة المعتمدة : «بلادك» بدل «عبادك» ، وما أثبتناه من كمال الدين وجمال الاُسبوع ونسخة اُخرى من المصدر وبحار الأنوار .

9.السَّرْمَدُ : الدائم (مفردات ألفاظ القرآن : ص ۴۰۸ «سرمد») .

10.وَغِر صَدرُهُ : أي امتلأ غيظاً (المصباح المنير : ص ۶۶۶ «وغر») .

11.قال في كمال الدين : «حدّثنا أبو محمّد الحسين بن أحمد المكتّب ، قال : حدّثنا أبو عليّ بن همّام بهذا الدعاء ، وذكر أنّ الشيخ العمري - قدّس اللَّه روحه - أملاه عليه ، وأمره أن يدعو به ، وهو الدعاء في غيبة القائم عليه السلام» ، وقال في جمال الاُسبوع : «أخبرني الجماعة الذين قدمت الإشارة إليهم بإسنادهم إلى جدي أبي جعفر الطوسي - رضوان اللَّه جلّ جلاله عليه ، قال : أخبرنا جماعة عن أبي محمّد هارون بن موسى التلعكبرى ...» .

12.جاء هذا الدعاء في المصادر بشكلين مختصر (نقلاً عن الإمام الصادق عليه السلام، و مفصّل (نقلاً عن النائب الثاني لوليّ العصر عليه السلام). و قد تمت توصيتهما كليهما لعصر الغيبة و كما قال السيد ابن طاووس في جمال الأسبوع (ص ۳۱۵) فإن بداية الدعاء المفصل شبيهة بالدعاء المختصر. بل إننا سنرى من خلال تأملهما أن الدعاء المختصر هو القسم الأول من الدعاء المفصل و الذي جاء في المصادر الروائية. و يبدو أن بعض الأسباب مثل التلخيص، و شهرة الدعاء أدت إلي أن لا تأتي فيه سوى أقسام من الفقرات الأولى. و على سبيل المثال فإن التعبير «إلى آخره» من جانب الشيخ الطوسي في كتاب الغيبة (ص ۳۳۴) يمكن أن يكون شاهداً على هذا الموضوع. و كما مرّ فإن الدعاء المفصل نقل في معظم المصادر عن النائب الثاني، و اعتبر هذا الدعاء من إملائه. هذا في حين أن الشيخ الصدوق ذكره في كمال الدين في قسم توقيعات إمام الزمان، كما يعتبره الكفعمي في البلد الأمين مروياً عن ولي العصر عليه السلام. و يبدو أن أصل هذا الدعاء للأمام الصادق عليه السلام حيث أنشي‌ء لعصر الغيبة و كان عند الأئمة عليه السلام و بعض الأصحاب. و في عصر النائب الثاني حيث كان الشيعة يرضخون شيئاً فشيئاً لوطأة الآثار و الضغوط النفسية و العاطفية للغيبة، وضعه النائب الثاني تحت تصرف الشيعة الذين كانوا يعيشون تلك الظروف. كما أن ذكر هذا الدعاء في قسم التوقيعات من كتاب كمال الدين، و نسبته إلي إمام الزمان عليه السلام في البلد الأمين، يمكن أن يكون هو أيضاً باعتبار نسبته إلي النائب الثاني. علماً أن النواب لم يكونوا يقومون بأي عمل إلا بإذن الإمام و طلبه، و لذلك يمكن أن يحمل أيضاً عنوان توقيع الإمام وليّ العصر عليه السلام.

  • نام منبع :
    دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد ششم
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری‌شهری، با همکاری محمّد کاظم طباطبایی و جمعی از پژوهشگران، ترجمه: عبدالهادی مسعودی
    تعداد جلد :
    10
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 13336
صفحه از 453
پرینت  ارسال به