براى تبيين اين ديدگاه، دو مقدّمه بايد اثبات گردد:
مقدّمه اوّل: ضرورت زمينهسازى براى ظهور امام غايب؛
مقدّمه دوم: ضرورت تشكيل حكومت براى زمينهسازى حكومت امام مهدى عليه السلام .
يك. ضرورت زمينهسازى براى ظهور امام غايب
با در نظر گرفتن حكمت غيبت امام عصر عليه السلام ،۱ به سادگى مىتوان به نقش زمينهسازى براى ظهور ايشان و ضرورت آن، پى برد؛ زيرا اصلىترين فلسفه غيبت ايشان، چيزى جز فراهم نبودن زمينههاى لازم جهت تشكيل حكومت جهانى اسلام نيست.
از سوى ديگر، مهمترين لوازم انتظار حقيقى ظهور امام مهدى عليه السلام - كه در احاديث فصل اوّل اين بخش بر آن تأكيد شده - فراهمسازى زمينه قيام ايشان است. همچنين بر اساس احاديثى ديگر - كه در فصل سوم آمدهاند و از پيروان اهل بيت عليهم السلام مىخواهند كه در برابر مشكلات ديندارى در عصر غيبت، پايدارى كنند - ، سازشناپذيرى با زمامداران ستمگر و زمينهسازى براى روشنگرى و آگاهى تودههاى مردم در جهت براندازى حكومت آنان و ايجاد حكومت جهانى اسلام، ضرورى اند؛ زيرا در غير اين صورت، تأكيد بر مشكلات توانفرساى شيعيان در عصر غيبت، بىمعناست. بنا بر اين، ترديدى در ضرورت زمينهسازى براى ظهور امام مهدى عليه السلام نيست.
البتّه چنان كه در فصل سوم آمده، عجله و تندروى در سرنگونسازى حكومت جبّاران، نكوهيده، و به كارگيرى نهايت دقّت و تدبير در اين باره، لازم و ضرورى است.