9
دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد هفتم

۲ / ۲

زيارت امام حسين عليه السلام در روز عاشورا

الف - زيارت اوّل‏

۱۱۲۴. المزار الكبير : زيارت ديگرى در روز عاشورا براى امام حسين - كه درودهاى خدا بر او باد - ، از ناحيه مقدّسه‏۱ به دست يكى از باب‏ها۲رسيده است كه در آن ، آمده است : نزد سر او - كه درود خدا بر او باد - مى‏ايستى و مى‏گويى : «سلام بر آدم ، برگزيده خدا از ميان آفريدگانش ! سلام بر شيث ، ولىّ و برگرفته خدا ! سلام بر ادريس ، قيام كننده با حجّت خدا براى او ! سلام بر نوح مستجاب الدعوه ! سلام بر هود ، كمك گرفته از خدا ! سلام بر صالح ، گرامى داشته شده از سوى خدا ! سلام بر ابراهيم كه خداوند ، او را دوست خود قرار داد ! سلام بر اسماعيل كه خداوند ، ذبحى بزرگ را از بهشتش ، جانْ‏فداى او كرد ! سلام بر اسحاق كه خدا نبوّت را در نسل او قرار داد ! سلام بر يعقوب كه خداوند ، بينايى‏اش را با رحمتش ، به او باز گردانْد ! سلام بر يوسف كه خداوند ، او را با بزرگى خود از چاه ، نجات بخشيد ! سلام بر موسى كه خداوند ، دريا را با قدرتش براى او شكافت !
سلام بر هارون كه خداوند ، به پيامبرى ، ويژه‏اش ساخت ! سلام بر شُعَيب كه خداوند ، او را بر امّتش غلبه داد !
سلام بر داوود كه خداوند ، از خطايش گذشت ! سلام بر سليمان كه خداوند ، جن را با عزّت خويش ، رام او كرد !
سلام بر ايّوب كه خداوند ، او را از درد ، شفا بخشيد ! سلام بر يونس كه خداوند ، وعده ضمانت شده‏اش را برايش محقّق ساخت !
سلام بر عُزَير كه خداوند ، او را پس از مرگش زنده كرد ! سلام بر زكريّاى شكيبا در گرفتارى‏اش ! سلام بر يحيى كه خداوند ، با شهادتش او را به خود ، نزديك كرد ! سلام بر عيسى ، روح خدا و كلمه او !
سلام بر محمّد ، حبيب خدا و برگزيده او ! سلام بر امير مؤمنان ، على بن ابى طالب ، تنها برادر او !
سلام بر فاطمه زهرا ، دختر او ! سلام بر ابو محمّد ، حسن ، وصىّ پدر و جانشينش !
سلام بر حسين كه بى‏دريغ و بزرگوارانه ، خون خود را نثار كرد ! سلام بر آن كه خداوند را در نهان و آشكار خويش ، اطاعت كرد ! سلام بر كسى كه شفا را در تربتش قرار دادند ! سلام بر كسى كه اجابت دعا ، زير گنبد اوست ! سلام بر امامان از نسل او ! سلام بر فرزند خاتم پيامبران ! سلام بر فرزند سَرور وصيّان ! سلام بر فرزند فاطمه زهرا ! سلام بر فرزند خديجه كبرا ! سلام بر فرزند سِدرَةُ المُنتَهى‏ !۳سلام بر فرزند جَنّة المَأوى‏ ! سلام بر فرزند زمزم و صفا !
سلام بر آن كه در خون خود غلتيده و خيمه‏اش دريده شده ! سلام بر پنجمين تن از اصحاب كَسا ! سلام بر غريب غريبان ! سلام بر شهيد شهيدان ! سلام بر كشته حراميان ! سلام بر ساكن كربلا !
سلام بر آن كه فرشتگان آسمان ، بر او مى‏گِريند ! سلام بر كسى كه نسلش پاكان اند ! سلام بر سالار دين ! سلام بر جايگاه بُرهان‏ها ! سلام بر امامان سَرور ! سلام بر گريبان‏هاى خون‏آلود ! سلام بر لب‏هاى خشكيده ! سلام بر نفس‏هاى بُريده ! سلام بر روح‏هاى از بدنْ برون رفته ! سلام بر پيكرهاى برهنه ! سلام بر بدن‏هاى رنگ‏پريده ! سلام بر خون‏هاى ريخته شده و روان ! سلام بر اندام‏هاى قطعه قطعه شده ! سلام بر سرهاى بالاى نيزه رفته ! سلام بر زنانِ از پرده بيرون دويده !
سلام بر حجّت خداى جهانيان ! سلام بر تو و بر پدران پاكت ! سلام بر تو و بر پسران شهيدت ! سلام بر تو و بر فرزندان ياريگرت ! سلام بر تو و بر فرشتگان هم‏بالينت !
سلام بر كُشته ستم ! سلام بر برادر كشته شده به سَمّت ! سلام بر على اكبر ! سلام بر شيرخوار خُرد ! سلام بر پيكرهاى برهنه شده ! سلام بر خاندان نزديك [ و خويشاوند ] ! سلام بر افتادگان در دشت‏ها ! سلام بر بيرون آورده شدگان از وطن‏ها !
سلام بر به خاك سپرده شدگان بدون كفن ! سلام بر سرهاى بُريده از بدن ! سلام بر شكيبا در راه خدا و به حساب او ! سلام بر مظلوم بى‏ياور !
سلام بر ساكن خاك پاك ! سلام بر داراى گنبد والا ! سلام بر آن كه [ خداى ] جليل ، او را پاك كرده ! سلام بر مايه افتخار جبرئيل ! سلام بر همبازى ميكائيل در گاهواره !
سلام بر كسى كه پيمانش را شكستند ! سلام بر كسى كه حُرمتش را هتك كردند ! سلام بر كسى كه خونش را ستمكارانه ريختند ! سلام بر شسته شده به خونِ زخم ! سلام بر نوشيده از كاسه نيزه‏ها ! سلام بر ستم‏ديده حق بُرده شده‏اى كه حقّش را حلال شمردند ! سلام بر مهجور شده ميان مردم ! سلام بر آن كه روستانشينان ، عهده‏دار به خاك سپردنش شدند ! سلام بر آن كه رگ قلبش بُريده شده ! سلام بر حمايتگر بدون ياور !
سلام بر موى سپيدِ خضاب شده [ با خون ] ! سلام بر گونه خاك‏آلوده ! سلام بر بدن برهنه شده ! سلام بر دندانِ با چوبْ نواخته شده ! سلام بر رگِ گردنِ بُريده‏۴ ! سلام بر سرِ بالا رفته [ بر نيزه ] ! سلام بر پيكرهاى برهنه و خوراك گرگ‏هاى درنده بيابان شده و جايگاه آمد و شدِ ديگر حيوانات درنده گشته !
سلام بر تو - اى مولاى من - و بر فرشتگان صف كشيده در پيرامون قُبّه‏ات كه گرداگرد تربتت را گرفته‏اند ، در حياط تو طواف مى‏كنند و به زيارتت آمده‏اند ! سلام بر تو كه من ، آهنگ تو كرده‏ام و رستگارى نزد تو را اميد مى‏برم !
سلام بر تو ؛ سلام عارف به حُرمتت ، خالص در ولايتت ، تقرّبْ‏جوينده به خدا با محبّتت ، و بيزار از دشمنانت ! سلام كسى كه دلش به مصيبت تو ، زخمدار ، و اشكش به گاه ياد تو ، جارى است ! سلام فاجعه‏ديده اندوهگين ، سرگردان و در هم شكسته ! سلام كسى كه اگر با تو در طَف (كربلا) بود ، تو را با جانش از تيزىِ شمشيرها ، نگاه مى‏داشت و جانش را سپر تو مى‏نمود و پيش رويت مى‏جنگيد و بر سركشان بر تو ، يارى‏ات مى‏داد و تن و جان و مال و فرزندش را فدايت مى‏كرد ! جانش فداى جان تو و خاندانش سپرِ حفظ خاندان تو باد !
اكنون كه روزگار ، مرا عقب آورده و تقدير ، مرا از يارى تو باز داشته است و نبوده‏ام تا با جنگجويان با تو بجنگم و در برابر برافرازندگان پرچم دشمنى با تو ، بِايستم ، پس هر صبح و شام ، بر تو مى‏نالم و به جاى اشك ، از ديده ، خون مى‏افشانم ، از سرِ حسرت و تأسّف بر تو ، و دريغ و افسوس بر گرفتارى‏هايى كه به تو رسيده ، تا آن گاه كه از سوز مصيبتت و غم فقدانت بميرم .
گواهى مى‏دهم كه تو ، نماز را به جاى آوردى و زكات پرداختى ، و امر به معروف و نهى از تجاوز و زشتكارى كردى ، و خدا را پيروى كردى و سرپيچى ننمودى ، و به او و به ريسمانش چنگ زدى ، و او را خشنود ساختى ؛ و از او ترسيدى ، و او را در نظر داشتى ، و [ دعوت ] او را اجابت كردى ، سنّت‏ها را پايه نهادى ، و فتنه‏ها را خاموش كردى ، و به رشد ، فرا خواندى ، و راه‏هاى استوار را روشن نمودى و در راه خدا ، آن گونه كه بايد ، جهاد كردى .
خدا را مطيع ، و جدّت محمّد صلى اللّه عليه و آله را پيرو ، و پدرت را گوش به فرمان ، و به وصيّت برادرت ، شتابان بودى . پايه دين را برافرازنده ، و طغيان را براندازنده ، و طاغوت‏ها را كوبنده ، و امّت را نصيحت كننده بودى ، و در درياى مرگ ، شنا كننده ، با فاسقان ، رو در رو شونده ، حجّت‏هاى خدا را بر پا دارنده ، و اسلام و مسلمانان را مهربان ، و حق را ياور بودى . هنگام بلا ، شكيبا ، و دين را پاسدار ، و قلمرو آن را مرزبان ، و آيينش را پشتيبان بودى.۵
گِرد هدايت را گرفته و يارى‏اش مى‏كردى ، عدالت را گسترش داده ، منتشر مى‏كردى ، و دين را يارى و آشكار مى‏نمودى . بيهوده‏كار را باز مى‏داشتى و نهى مى‏كردى ، و حقّ فرودست را از فرادست ، مى‏ستاندى ، و ميان نيرومند و ناتوان ، يكسان حكم مى‏راندى .
تو ، بهار يتيمان ، و دستاويز مردمان ، و عزّت اسلام ، و معدن احكام ، و هماره نعمت‏بخش ، و پوينده راه‏هاى جدّت و پدرت بودى ، و مانند برادرت در وصيّت [ به امامت ] ، به پيمان‏ها وفادار بودى ، و با خوى‏هاى پسنديده و كرامت آشكار ، شب‏زنده‏دار در دل تاريكى‏ها بودى . با روش‏هاى استوار و طبعى كريمانه و سابقه‏هايى سِتُرگ ، از تبارى شريف و خاندانى والا ، بلندمرتبه ، پُرفضيلت ، نيكوسرشت ، با بخشش‏هايى فراوان ، بردبار ، ره‏يافته ، بخشنده ، دانا ، باصلابت ، امام شهيد ، گريان و بازگردنده [ به خدا ] ، محبوب و باهيبت بودى .
تو فرزند پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله ، و رهايى دهنده قرآن ، و بازوى مردمان ، و كوشنده در اطاعت فرمان ، و حافظ عهد و پيمان ، و كناره‏گير از راه‏هاى فاسقان ، و بذل كننده همه توان ، و طول دهنده ركوع و سجود بودى .
به دنيا ، بى‏رغبت بودى ، همچون بى‏رغبتى كوچ كننده از آن و در نگرنده به دنيا ، با چشم بيمناكان از آن . آرزوهايت از آن ، برچيده ، و همّتت از زيور آن ، چرخيده ، و نگاه‏هايت از زيبايى آن ، كنار كشيده ، و رغبتت به آخرت ، شناخته شده بود .
تا ستم ، دست خود را دراز كرد و ظلم ، نقاب خود را باز كرد و گم‏راهى ، پيروانش را فرا خواند ، در حالى كه تو در حرم جدّت [ مدينه ] ساكن بودى ، از ستمكاران ، جدا شدى و با خانه و محراب ، همنشين گشتى ، و از لذّت‏ها و شهوت‏ها ، بر كنار بودى . منكَر را با دل و زبانت ، به اندازه تاب و توانت ، انكار مى‏كردى و سپس ، علمت ، مقتضىِ انكار گشت و جهاد با كافران ، بر تو لازم شد و تو با فرزندان ، خاندان و پيروان و وابستگانت ، حركت كردى و حقيقت و برهان روشن را فراز آوردى و با حكمت و اندرز نيكو ، به سوى خدا ، فرا خواندى و به اجراى حدود شرعى و اطاعت از معبودِ هستى ، فرمان دادى و از پليدى‏ها و طغيان ، باز داشتى و آنان ، با ستم و تجاوز ، با تو رويارو شدند و تو ، پس از اندرز دادن و تأكيد حجّت‏ها براى ايشان ، با آنان جهاد كردى ، و آنان ، پيمان و بيعت با تو را شكستند و پروردگار و جدّت را خشمگين كردند و به جنگ ، آغازيدند ، و تو در برابر ضربِ نيزه و شمشير ، پايدارى كردى و لشكر فاجران را در هم شكستى و در غبار جنگ ، فرو رفتى و با شمشير ذو الفقار ، قهرمانانه جنگيدى ، گويى كه علىِ برگزيده ، تويى .
و هنگامى كه تو را استوارْدل و بدون ترس و واهمه ديدند ، نيرنگ‏هاى نابود كننده‏شان را بر تو بر افراشتند و با مكر و شرارت ، با تو جنگيدند و [ عمر بن سعد ] لعين ، سربازانش را فرمان داد تا تو را از آب و ورود به آن ، باز دارند و به كارزار با تو ، شتاب كردند و به جنگ با تو ، اقدام نمودند و تو را هدف تير و سنگ خود ، قرار دادند و دستِ نابودى به سوى تو گشودند و پيمان تو را رعايت ننمودند و كيفر كُشتن دوستان تو و غارت كاروان تو را ناديده گرفتند . تو در غبار [ جنگ ] ، پيش آمدى و آزارها را به جان خريدى و با شكيبايى‏ات ، فرشتگان آسمان‏ها را به شگفت آوردى .
دشمنانت ، از همه سو ، گِردت را فرا گرفتند و با زخم‏هاى كارى ، تو را زمينگير كردند و تو را از حركت كردن ، باز داشتند و ياورى براى تو نمانْد و تو براى رضاى خدا ، شكيبا بودى . از زنان و فرزندانت دفاع مى‏كردى تا آن كه تو را از اسبت ، به زير كشيدند و زخمى و خونين ، به زمين افتادى و اسب‏ها ، تو را زير سُم‏هايشان گرفتند و طاغيان ، با شمشيرهاى بُرّان ، بر سرت ريختند و عَرَق مرگ ، بر پيشانى‏ات نشست و چپ و راست پيكرت ، منقبض و منبسط مى‏شد و نيم‏نگاهى از زير چشم ، به چادرها و سَرايت داشتى و [ دردهايت ]تو را به خود ، نه فرزندان و خانواده‏ات ، مشغول كرد و اسبت به شتاب گريخت و با شيهه و زارى ، آهنگ خيمه‏هايت را كرد .
هنگامى كه زنان ، اسبت را خوار و پريشان ، و زين تو را بر آن ، واژگون ديدند ، از پرده بيرون آمدند ، موهايشان را پريشان كردند و بر گونه‏هاى خود زدند ، صورت‏هاى خود را گشودند و ناله ، سر دادند و پس از عزّت ، خوار شدند و به سوى قتلگاهت شتافتند .
و شمر ، بر سينه‏ات نشسته ، شمشيرش را در گودى گلويت فرو برد ، محاسن سپيدت را به دستش گرفت و با شمشير هندى خود ، تو را ذبح كرد . حواسّ تو ، آرام گرفت و نَفَس‏هايت ، آهسته گشت ، و سرت به بالاى نيزه رفت ، و خاندانت را مانند بندگان به اسارت گرفته ، غل و زنجير كردند و بر پشت شتران [ بدون جهاز ] نشاندند و آفتاب سوزان نيم‏روز ، چهره‏هايشان را سوزاند و در صحراها و دشت‏ها ، رانده شدند ، در حالى كه دست‏هايشان را به گردن ، بسته بودند و آنها را در بازارها مى‏چرخاندند .
پس واى بر عاصيان فاسق ! با كشتن تو ، اسلام را كُشتند و نماز و روزه را تعطيل كردند و سنّت‏ها و احكام را زير پا گذاشتند و پايه‏هاى ايمان را منهدم كردند و آيه‏هاى قرآن را تحريف كردند و در تجاوز و سركشى ، فرو رفتند .
پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله ، داغدار خونِ تاوانْ نگرفته تو شد و كتاب خداى‏ عز و جل ، مهجور گشت و به حق ، خيانت شد ، هنگامى كه تو را مقهور سلطه خود كردند . با از دست رفتن تو ، تكبير و تهليل و حرام و حلال و تنزيل و تأويل [ قرآن ] ، از دست رفت و پس از تو ، تغيير و دگرگونى و كفر و معطّل گذاردن [ احكام الهى ] و هوس و گم‏راهى و فتنه و باطل ، آشكار شد .
خبررسان شهادتت ، با چشم اشكبار ، نزد قبر جدّت پيامبر صلى اللّه عليه و آله ايستاد و گفت : «اى پيامبر خدا ! نوه و جوانت را كُشتند و حُرمت خاندانت را شكستند و پس از تو ، فرزندانت را به اسارت بردند و آنچه مى‏ترسيدى ، بر خاندان و خويشانت فرود آمد» ، و پيامبر صلى اللّه عليه و آله ، دلش پريشان و ترسان و گريان شد و فرشتگان و پيامبران ، او را به شهادت تو ، تسليت دادند و مادرت زهرا ، به تو داغدار گشت .
فرشتگان مقرّب ، دسته دسته مى‏آمدند و مى‏رفتند و پدرت امير مؤمنان را تسليت مى‏دادند و در اعلى‏ عِلّيّين (بالاترين جايگاه قُرب بهشت) ، مجلس سوگوارىِ تو بر پا شد و حوريان بهشتى ، بر مصيبت تو ، به صورت خود زدند و آسمان و ساكنانش ، بهشت و خزانه‏دارانش ، كوه‏هاى گسترده و دامنه‏هايش ، زمين و كرانه‏هايش ، درياها و ماهيانش ، مكّه و پايه‏هاى آن (كعبه) ، بهشت و جوانانش ، كعبه و مقام [ ابراهيم ] ، و مشعر الحرام و حرم و غير حرم ، بر تو گريستند .
خدايا ! به احترام اين مكان والا ، بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و مرا در زمره آنان ، محشور كن و با شفاعت ايشان ، به بهشت در آور .
خدايا ! اى سريع‏ترينِ حسابرسان ، و نيز اى كريم‏ترينِ كريمان ، و حاكم‏ترينِ حاكمان ! به وسيله محمّد ، خاتم پيامبران و فرستاده‏ات به سوى همه جهانيان ، و همچنين به وسيله برادر و پسرعمويش كه مو از جبينش آويخته و علم به درونش ريخته ، دانشمند والامقام ، على امير مؤمنان ، و فاطمه ، سَرور زنان جهانيان ، و حسنِ پاك ، دستاويز پرهيزگاران ، و ابا عبد اللَّه الحسين ، بزرگوارترينِ شهيدان و فرزندان كشته شده و خاندان ستم‏ديده‏اش ، و على بن الحسين ، زيورِ پرستشگران ، و محمّد بن على ، قبله توبه‏كنندگان ، و جعفر بن محمّد ، راستگوترينِ راستگويان ، و موسى بن جعفر ، آشكار كننده برهان‏ها ، و على بن موسى ، ياور دين ، و محمّد بن على ، الگوى ره‏يافتگان ، و على بن محمّد ، زاهدترينِ زاهدان ، و حسن بن على ، وارث جانشينان ، و نيز به وسيله حجّت بر همه خلق ، به تو توسّل مى‏جويم كه بر محمّد و خاندان محمّد ، راستانِ نيكوكار و خاندان طاها و ياسين ، درود فرستى و مرا در قيامت ، از دل‏آرامان در امان و رستگاران شادان و خندان ، قرار دهى .
خدايا ! مرا جزو مسلمانان بنويس و به صالحان ، بپيوند ، و مرا ميان پسينيان ، نيك‏نام گردان ، و در برابر ستمكاران ، يارى‏ام ده ، و از نيرنگ حسودان ، كفايتم كن ، و مكر مكرورزان را از من بچرخان ، و دست‏هاى ظالمان را از من برگير و مرا با سَروران خجسته و با پيامبران ، صدّيقان ، شهيدان و صالحان - كه به آنها نعمت بخشيدى - ، در اَعلى عِلّيّين (بالاترين جايگاه قرب بهشت) گِرد هم آور ، به رحمتت ، اى مهربان‏ترينِ مهربانان !
خدايا ! تو را به پيامبر معصومت ، و به حكم حتمى‏ات ، و نهى پنهانت ، و به اين قبرى كه بر آن در آمده‏ام و در زير آن ، امام معصومِ مقتول و مظلوم ، آرميده است ، سوگند مى‏دهم كه غم‏هاى مرا بگشايى و شرّ قَدَر حتمى‏ات را از من بچرخانى و از آتش مسموم ، پناهم دهى !
خدايا ! مرا با نعمتت ، بزرگ گردان ، و به قسمتت ، خشنود بدار ، و به جود و كَرَمت ، فرا گير ، و از مكر و عقوبتت ، دور ساز .
خدايا ! مرا از لغزش‏ها ، نگاه دار و در گفتار و كردار ، استوار بدار . مهلت رسيدن اَجَلم را بيشتر بگردان و از دردها و بيمارى‏ها ، عافيتم ده و به وسيله دوستانم و به فضلت ، مرا به بهترين آرزوهايم برسان .
خدايا ! بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست ، و توبه‏ام را قبول كن ، و بر اشكم رحم آور ، و عذر لغزشم را بپذير ، و گرفتارى‏ام را گشايش ده ، و خطايم را بپوشان ، و نسلم را صالح بگردان .
خدايا ! در اين مرقد شريف و بزرگ و جايگاه گرامى ، گناهى از من مگذار ، جز آن كه آن را بيامرزى ، و نه عيبى ، جز آن كه بپوشانى ، و نه غمى ، جز آن كه بگشايى ، و نه روزى‏اى ، جز آن كه گسترده سازى ، و نه منزلتى ، جز آن كه آبادش بدارى ، و نه تباهى‏اى ، جز آن كه اصلاحش كنى ، و نه آرزويى ، جز آن كه مرا به آن برسانى ، و نه دعايى ، جز آن كه مستجابش كنى ، و نه تنگنايى ، جز آن كه گشايشش دهى ، و نه پريشانى‏اى ، جز آن كه سامانش دهى ، و نه كارى ، جز آن كه به پايانش برى ، و نه آمالى ، جز آن كه فراوانش كنى ، و نه خويى ، جز آن كه نيكويش كنى ، و نه انفاقى ، جز آن كه جايش را پُر كنى ، و نه حالتى ، جز آن كه آبادش كنى ، و نه حسودى ، جز آن كه قلع و قمعش كنى ، و نه دشمنى ، جز آن كه خوارش كنى ، و نه شرّى ، جز آن كه كفايتش كنى ، و نه بيمارى‏اى ، جز آن كه شفايش دهى ، و نه دورى‏اى ، جز آن كه نزديكش كنى ، و نه پراكندگى‏اى ، جز آن كه جمعش كنى ، و نه درخواستى ، جز آن كه عطايش كنى .
خدايا ! از تو خير اكنون و پاداش آينده را مى‏خواهم . خدايا ! مرا به حلالت از حرامت ، و به فضلت از همه مردمان ، بى‏نياز كن . خدايا ! از تو علمى سودمند ، دلى خاشع ، يقينى شفابخش ، عملى پاك ، صبرى زيبا و اجرى فراوان مى‏خواهم .
خدايا ! سپاس‏گزارى نعمتى را كه به من داده‏اى ، روزى‏ام كن ، و بر احسان و كَرَمت به من بيفزاى ، و گفته‏ام را ميان مردم ، شنيده شده و مورد قبول ، و كردارم را نزد تو بالا برده شده ، و كار خيرم را دنباله‏دار ، و دشمنم را خوار بگردان .
خدايا ! بر محمّد و خاندان برگزيده محمّد ، در نيمه‏هاى شب و دو سوى روز ، درود فرست ، و شرّ اشرار را از من كفايت كن و مرا از گناهان و بار سنگين آن ، پاك بگردان و از آتش ، پناهم ده و به سراى ماندن ، واردم كن . من و همه مردان و زنان با ايمان را كه به خاطر تو با آنان دوستى مى‏كنم ، بيامرز ، به رحمتت ، اى مهربان‏ترينِ مهربانان !».
سپس ، رو به قبله مى‏كنى و دو ركعت نماز مى‏گزارى كه در ركعت اوّل ، سوره انبيا و در ركعت دوم ، سوره حشر را مى‏خوانى و در قنوتش مى‏گويى : «خدايى جز خداى بردبارِ بزرگوار نيست . خدايى جز خداى والاى بزرگ نيست . خدايى جز خداوندِ مالك آسمان‏هاى هفتگانه و زمين‏هاى هفتگانه و آنچه در آنها و ميان آنهاست ، نيست ، بر خلاف دشمنانش و با انكار شريك گيرندگانش ، با اقرار به ربوبيّتش و خشوع در برابر عزّتش .
اوّل است ، بدون آن كه اوّلى باشد ، و آخِر است ، بدون اين كه آخِرى باشد . با قدرتش بر همه آشكار است و نهان‏تر از هر چيز است ، با دانش و لطافتش . خِردها بر ژرفاى بزرگى‏اش آگاه نمى‏شوند و وهم‏ها ، حقيقتِ چيستى‏اش را در نمى‏يابند و جان‏ها ، چگونگى معانى او را تصوّر نمى‏نمايند . بر درون‏ها ، آگاه است و به باطن‏ها ، شناسا . چشم‏هاى خيانتكار را مى‏شناسد و پنهانكارى‏هاى سينه‏ها را مى‏داند .
خدايا ! تو را بر تصديقم نسبت به فرستاده‏ات و ايمانم به او و آگاهى‏ام به منزلتش ، گواه مى‏گيرم . گواهى مى‏دهم كه او ، پيامبرى است كه حكمت ، به فضلش زبان گشوده است و پيامبران ، به او بشارت داده‏اند و به اقرار به آنچه آورده ، فرا خوانده‏اند و به تصديق او ، ترغيب كرده‏اند ؛ و [ دليل اين همه ، ] سخن خداى متعال است كه : « او را كه نزد خود ، در تورات و انجيل ، مكتوب مى‏يابند . ايشان را امر به معروف و نهى از منكر مى‏كند و پاكى‏ها را بر ايشان ، حلال ، و خبيث‏ها را بر ايشان ، حرام مى‏نمايد و سنگينى و بندهايى را كه بر ايشان بود ، از آنان بر مى‏دارد » .
پس بر محمّد ، فرستاده‏ات به سوى اِنس و جن و سَرور پيامبران برگزيده ، و بر برادر و پسرعمويش - كه هيچ گاه و چشم بر هم زدنى ، به تو شرك نورزيدند - ، درود فرست ، و نيز بر فاطمه زهرا ، سَرور زنان جهانيان ، و بر دو سَرور جوانان بهشتى ، حسن و حسين ؛ درودى ماندگار و جاودان ، به عدد قطره‏هاى ريز باران و به وزن كوه‏ها و درّه‏ها تا هر زمان كه بر درختان ، برگ مى‏رويد و شب و روز مى‏آيند و مى‏روند ؛ و همچنين بر خاندان پاكش ، امامان ره‏يافته ، مدافعان دين : على ، محمّد ، جعفر ، موسى ، على ، محمّد ، على ، حسن و حجّت ؛ بر پا دارندگان عدالت و فرزند نواده پيامبر !
خدايا ! به حقّ اين امام ، از تو گشايش زودهنگام ، و شكيبايى زيبا و يارى پيروزمندانه ، و بى‏نيازى از مردم ، و استوارْگامى در راه هدايت ، و توفيق به آنچه دوست مى‏دارى و مى‏پسندى ، روزىِ گسترده ، حلال ، پاك ، گوارا ، روان ، فراوان ، افزون و زياده ، ريزان و پُر جريان ، بدون رنج و كاستى ، و بى منّت كسى ، و نيز عافيت از هر گرفتارى و بيمارى و مرضى ، و سپاس نهادن بر عافيت و نعمت را مى‏خواهم و هنگامى كه مرگ مى‏آيد ، ما را بر بهترين حالت طاعتت و نگاهدار فرمانت به ما ، قبض روح كن تا ما را به بهشت نعمت‏هاى جاودانت برسانى ، به رحمتت ، اى مهربان‏ترينِ مهربانان !
خدايا ! بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و مرا از دنيا ، بيگانه و با آخرت ، مأنوس بگردان ؛ كه جز بيم تو داشتن ، از دنيا بيگانه نمى‏كند و جز اميد به تو ، اُنس به آخرت نمى‏دهد .
خدايا ! حجّت ، از آنِ توست ، نه عليه تو ، و به سوى تو شِكوه مى‏شود ، نه از تو . پس بر محمّد و خاندانش درود فرست و مرا در برابر نفس ستمكار و نافرمانم و شهوت چيره‏ام ، يارى‏ام ده و سرانجام مرا به عفو و عافيت ، ختم بفرما .
خدايا ! آمرزش‏خواهى‏ام با وجود پافشارى بر آنچه از آن نهى كردى ، كم‏حيايى است و آمرزش‏خواهى نكردنم با وجود آگاهى‏ام به گستره بردبارى‏ات ، تباه كردن حقّ اميدوارى است .
خدايا ! گناهانم مرا از اميدوارى به تو ، مأيوس كرده‏اند و آگاهى‏ام به گستردگى رحمتت ، مرا از ترسيدن از تو ، باز داشته است . پس بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و اميدم را به تو ، تصديق كن و هراسم را از تو ، بى‏پايه‏گردان و همان جا [ و همان گونه ]باش كه بهترين گمانم مى‏گويد ، اى مهربان‏ترينِ مهربانان !
خدايا ! بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست ، و مرا با عصمت ، تأييد فرما ، و زبانم را به حِكمت بگشاى ، و مرا از كسانى قرار ده كه بر آنچه در ديروز خود تباه كرده‏اند ، پشيمان مى‏شوند و از نصيبِ امروز خود ، كم نمى‏گذارند و به روزىِ فردايشان نمى‏انديشند . خدايا ! توانگر ، كسى است كه به تو نياز برد و از ديگران ، بى‏نيازى جويد ، و فقير ، كسى است كه با خلق ، از تو بى‏نيازى جويد . پس بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست ، و مرا با خود ، از خلق خود ، بى‏نياز گردان ، و مرا از كسانى قرار ده كه دست طلب ، جز به سوى تو نمى‏گشايند .
خدايا ! شوربخت ، آن نااميدى است كه پيش رويش ، توبه و پشت سرش ، رحمت است [ و آنها را نمى‏بيند ] ، و اگر من در عمل ضعيفم ، امّا در اميد به رحمتت نيرومندم ، پس ضعف عملم را به نيرومندىِ اميدم ببخش .
خدايا ! اگر تو مى‏دانى كه ميان بندگانت ، سنگ‏دل‏تر از من و گنهكارتر از من هست ، من نيز مى‏دانم كه مولايى بخشنده‏تر و گسترده‏رحمت‏تر و باگذشت‏تر از تو نيست . اى كه در رحمتت ، يگانه‏اى ! آن را كه در خطايش تنها نيست ، بيامرز !
خدايا ! به ما فرمان دادى و نافرمانى‏ات كرديم . ما را باز داشتى و دستْ نكشيديم . به يادمان آوردى و از ياد برديم . بينايمان نمودى و ناديده گرفتيم . برايمان مرز نهادى و آن را زير پا گذاشتيم ، و اين ، جزاى احسان تو، به ما نبود و تو، به آنچه آشكار و نهان كرده‏ايم ، داناترى ، و به آنچه مى‏آوريم و آورده‏ايم ، آگاه‏ترى . بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و ما را به آنچه در آن خطا و فراموش كرديم ، سرزنش مكن ، و حقوق خود را بر ما ببخش و احسانت را بر ما كامل كن و رحمتت را بر ما سرازير فرما .
خدايا ! با اين امام راستين ، به تو توسّل مى‏جوييم و به حقّى كه براى او و براى جدّش ، فرستاده‏ات ، و براى پدر و مادرش على و فاطمه ، خاندان رحمت ، قرار داده‏اى ، فراوانىِ روزى‏اى كه قوام زندگى ما ، به آن است ، و سامانِ حال خانواده‏مان را از تو مى‏خواهيم؛ كه تو بزرگوارى هستى كه از سرِ گستردگى ، مى‏بخشى و از سرِ قدرت ، باز مى‏دارى و ما از روزى ، آن چيزى را مى‏خواهيم كه سامان دهنده دنيايمان و رساننده به آخرتمان باشد .
خدايا ! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و ما ، والدين ما و همه مردان و زنان باايمان و مسلمان ، زنده و مرده آنها را بيامرز و در دنيا و آخرت ، به ما نيكى بده و از عذاب دوزخ ، نگاهمان دار» .
سپس ، ركوع و سجود و نشستن و تشهّد و سلام را به انجام مى‏رسانى و چون تسبيحات را گفتى ، گونه‏هايت را بر خاك بگذار و چهل مرتبه بگو : «منزّه است خدا ! ستايش ، ويژه خداست . خدايى ، جز اللَّه نيست . خدا ، بزرگ‏تر است» .
و عصمت و نجات و آمرزش و توفيق عمل نيكو و قبولىِ آنچه را براى تقرّب به او و به قصد ديدار او مى‏كنى ، از خدا بخواه و نزد سر [ امام عليه السلام ] بِايست و دو ركعت نماز ، به همان گونه كه گذشت ، بخوان .
سپس ، خود را بر روى قبر بينداز و آن را ببوس و بگو : «خداوند ، بر شرفتان بيفزايد ، و سلام و رحمت و بركات خدا ، بر شما باد !».
و براى خودت و پدر و مادرت و هر كسى كه خواستى ، دعا كن و به يارى خداوند ، باز گرد .۶

1.در باره ناحيه مقدّسه ، ر .ك : ص ۵۹ پانوشت بيان (سخنى در باره ميزان اعتبار دو زيارت منسوب به ناحيه مقدسه) .

2.مقصود ، وكلا و ياران خاص ائمّه و يا نوّاب خاص امام زمان عليه السلام هستند .

3.اشاره به سوره نجم، آيه ۱۴ .

4.در بحار الأنوار اين فراز نيست : «سلام بر رگِ گردنِ بُريده» .

5.در بحار الأنوار اين فراز نيست : «آيينش را پشتيبان بودى» .

6.المزار الكبير : ص ۴۹۶ ح ۹ ، بحار الأنوار : ج ۱۰۱ ص ۳۱۷ ح ۸ (به نقل از: المزار مفيد) .


دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد هفتم
8

۲ / ۲

زِيارَةُ الحُسَينِ عليه السلام في يَومِ عاشوراءَ

أ - الزِّيارَةُ الاُولى‏

۱۱۲۴. المزار الكبير : زِيارَةٌ اُخرى‏ في يَومِ عاشوراءَ لِأَبي عَبدِ اللَّهِ الحُسَينِ بنِ عَلِيٍّ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَيهِ ، ومِمّا خَرَجَ مِنَ النّاحِيَةِ عليه السلام إلى‏ أحَدِ الأَبوابِ .۱
قالَ : تَقِفُ عَلَيهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيهِ وتَقولُ :
السَّلامُ عَلى‏ آدَمَ صَفوَةِ اللَّهِ مِن خَليقَتِهِ ، السَّلامُ عَلى‏ شَيثٍ وَلِيِّ اللَّهِ وخِيَرَتِهِ ، السَّلامُ عَلى‏ إدريسَ القائِمِ للَّهِ‏ِ بِحُجَّتِهِ ، السَّلامُ عَلى‏ نوحٍ المُجابِ في دَعوَتِهِ ، السَّلامُ عَلى‏ هودٍ المَمدودِ مِنَ اللَّهِ بِمَعونَتِهِ ، السَّلامُ عَلى‏ صالِحٍ الَّذي تَوَجَّهَ اللَّهُ بِكَرامَتِهِ ، السَّلامُ عَلى‏ إبراهيمَ الَّذي حَباهُ اللَّهُ بِخُلَّتِهِ ، السَّلامُ عَلى‏ إسماعيلَ الَّذي فَداهُ اللَّهُ بِذِبحٍ عَظيمٍ مِن جَنَّتِهِ ، السَّلامُ عَلى‏ إسحاقَ الَّذي جَعَلَ اللَّهُ النُّبُوَّةَ في ذُرِّيَّتِهِ .
السَّلامُ عَلى‏ يَعقوبَ الَّذي رَدَّ اللَّهُ عَلَيهِ بَصَرَهُ بِرَحمَتِهِ ، السَّلامُ عَلى‏ يوسُفَ الَّذي نَجّاهُ اللَّهُ مِنَ الجُبِ‏۲ بِعَظَمَتِهِ .
السَّلامُ عَلى‏ موسَى الَّذي فَلَقَ اللَّهُ‏۳ البَحرَ لَهُ بِقُدرَتِهِ ، السَّلامُ عَلى‏ هارونَ الَّذي خَصَّهُ اللَّهُ بِنُبُوَّتِهِ ، السَّلامُ عَلى‏ شُعَيبٍ الَّذي نَصَرَهُ اللَّهُ عَلى‏ اُمَّتِهِ .
السَّلامُ عَلى‏ داودَ الَّذي تابَ اللَّهُ عَلَيهِ مِن خَطيئَتِهِ ، السَّلامُ عَلى‏ سُلَيمانَ الَّذي ذَلَّت لَهُ الجِنُّ بِعِزَّتِهِ .
السَّلامُ عَلى‏ أيّوبَ الَّذي شَفاهُ اللَّهُ مِن عِلَّتِهِ ، السَّلامُ عَلى‏ يونُسُ الَّذي أنجَزَ اللَّهُ لَهُ مَضمونَ عِدَتِهِ .
السَّلامُ عَلى‏ عُزَيرٍ الَّذي أحياهُ اللَّهُ بَعدَ مَيتَتِهِ ، السَّلامُ عَلى‏ زَكَرِيَّا الصّابِرِ في مِحنَتِهِ .
السَّلامُ عَلى‏ يَحيَى الَّذي أزلَفَهُ‏۴ اللَّهُ بِشَهادَتِهِ ، السَّلامُ عَلى‏ عيسى‏ روحِ اللَّهِ وكَلِمَتِهِ .
السَّلامُ عَلى‏ مُحَمَّدٍ حَبيبِ اللَّهِ وصَفوَتِهِ ، السَّلامُ عَلى‏ أميرِ المُؤمِنينَ عَلِيِّ بنِ أبي طالِبٍ المَخصوصِ بِاُخُوَّتِهِ .
السَّلامُ عَلى‏ فاطِمَةَ الزَّهراءِ ابنَتِهِ ، السَّلامُ عَلى‏ أبي مُحَمَّدٍ الحَسَنِ وَصِيِّ أبيهِ وخَليفَتِهِ .
السَّلامُ عَلَى الحُسَينِ الَّذي سَمَحَت نَفسُهُ بِمُهجَتِهِ ، السَّلامُ عَلى‏ مَن أطاعَ اللَّهَ في سِرِّهِ وعَلانِيَتِهِ ، السَّلامُ عَلى‏ مَن جُعِلَ الشِّفاءُ في تُربَتِهِ ، السَّلامُ عَلى‏ مَنِ الإِجابَةُ تَحتَ قُبَّتِهِ ، السَّلامُ عَلى‏ مَنِ الأَئِمَّةُ مِن ذُرِّيَّتِهِ ، السَّلامُ عَلَى ابنِ خاتَمِ الأَنبِياءِ ، السَّلامُ عَلَى ابنِ سَيِّدِ الأَوصِياءِ ، السَّلامُ عَلَى ابنِ فاطِمَةَ الزَّهراءِ ، السَّلامُ عَلَى ابنِ خَديجَةَ الكُبرى‏ ، السَّلامُ عَلَى ابنِ سِدرَةِ المُنتَهى‏۵ ، السَّلامُ عَلَى ابنِ جَنَّةِ المَأوى‏ ، السَّلامُ عَلَى ابنِ زَمزَمَ وَالصَّفا ، السَّلامُ عَلَى المُرَمَّلِ‏۶ بِالدِّماءِ ، السَّلامُ عَلى‏ مَهتوكِ الخِباءِ ، السَّلامُ عَلى‏ خامِسِ أصحابِ أهلِ الكِساءِ ، السَّلامُ عَلى‏ غَريبِ الغُرَباءِ ، السَّلامُ عَلى‏ شَهيدِ الشُّهَداءِ ، السَّلامُ عَلى‏ قَتيلِ الأَدعِياءِ ، السَّلامُ عَلى‏ ساكِنِ كَربَلاءَ .
السَّلامُ عَلى‏ مَن بَكَتهُ مَلائِكَةُ السَّماءِ ، السَّلامُ عَلى‏ مَن ذُرِّيَّتُهُ الأَزكِياءُ ، السَّلامُ عَلى‏ يَعسوبِ‏۷ الدّينِ ، السَّلامُ عَلى‏ مَنازِلِ البَراهينِ ، السَّلامُ عَلَى الأَئِمَّةِ السّاداتِ ، السَّلامُ عَلَى الجُيوبِ‏۸ المُضَرَّجاتِ . السَّلامُ عَلَى الشِّفاهِ الذّابِلاتِ ، السَّلامُ عَلَى النُّفوسِ المُصطَلَماتِ‏۹ ، السَّلامُ عَلَى الأَرواحِ المُختَلَساتِ ، السَّلامُ عَلَى الأَجسادِ العارِياتِ ، السَّلامُ عَلَى الجُسومِ الشّاحِباتِ ، السَّلامُ عَلَى الدِّماءِ السّائِلاتِ ، السَّلامُ عَلَى الأَعضاءِ المُقَطَّعاتِ ، السَّلامُ عَلَى الرُّؤوسِ المُشالاتِ ، السَّلامُ عَلَى النِّسوَةِ البارِزاتِ .
السَّلامُ عَلى‏ حُجَّةِ رَبِّ العالَمينَ ، السَّلامُ عَلَيكَ وعَلى‏ آبائِكَ الطّاهِرينَ ، السَّلامُ عَلَيكَ وعَلى‏ أبنائِكَ المُستَشهَدينَ ، السَّلامُ عَلَيكَ وعَلى‏ ذُرِّيَّتِكَ النّاصِرينَ ، السَّلامُ عَلَيكَ وعَلَى المَلائِكَةِ المُضاجِعينَ .
السَّلامُ عَلَى القَتيلِ المَظلومِ ، السَّلامُ عَلى‏ أخيهِ المَسمومِ ، السَّلامُ عَلى‏ عَلِيٍّ الكَبيرِ ، السَّلامُ عَلَى الرَّضيعِ الصَّغيرِ . السَّلامُ عَلَى الأَبدانِ السَّليبَةِ ، السَّلامُ عَلَى العِترَةِ القَريبَةِ ، السَّلامُ عَلَى المُجَدَّلينَ‏۱۰ فِي الفَلَواتِ ، السَّلامُ عَلَى النّازِحينَ عَنِ الأَوطانِ ، السَّلامُ عَلَى المَدفونينَ بِلا أكفانٍ ، السَّلامُ عَلَى الرُّؤوسِ المُفَرَّقَةِ عَنِ الأَبدانِ ، السَّلامُ عَلَى المُحتَسِبِ الصّابِرِ ، السَّلامُ عَلَى المَظلومِ بِلا ناصِرٍ .
السَّلامُ عَلى‏ ساكِنِ التُّربَةِ الزّاكِيَةِ ، السَّلامُ عَلى‏ صاحِبِ القُبَّةِ السّامِيَةِ ، السَّلامُ عَلى‏ مَن طَهَّرَهُ الجَليلُ ، السَّلامُ عَلى‏ مَنِ افتَخَرَ بِهَ جَبرَئيلُ ، السَّلامُ عَلى‏ مَن ناغاهُ‏۱۱ فِي المَهدِ ميكائيلُ .
السَّلامُ عَلى‏ مَن نُكِثَت ذِمَّتُهُ ، السَّلامُ عَلى‏ مَن هُتِكَت حُرمَتُهُ ، السَّلامُ عَلى‏ مَن اُريقَ بِالظُّلمِ دَمُهُ ، السَّلامُ عَلَى المُغَسَّلِ بِدَمِ الجِراحِ ، السَّلامُ عَلَى المُجَرَّعِ بِكَأساتِ الرِّماحِ ، السَّلامُ عَلَى المُضامِ المُستَباحِ ، السَّلامُ عَلَى المَهجورِ فِي الوَرى‏ ، السَّلامُ عَلى‏ مَن تَوَلّى‏ دَفنَهُ أهلُ القُرى‏ ، السَّلامُ عَلَى المَقطوعِ الوَتينِ‏۱۲ ، السَّلامُ عَلَى المُحامي بِلا مُعينٍ .
السَّلامُ عَلَى الشَّيبِ الخَضيبِ ، السَّلامُ عَلَى الخَدِّ التَّريبِ ، السَّلامُ عَلَى البَدَنِ السَّليبِ ، السَّلامُ عَلَى الثَّغرِ المَقروعِ بِالقَضيبِ ، السَّلامُ عَلَى الوَدَجِ‏۱۳ المَقطوعِ‏۱۴ ، السَّلامُ عَلَى الرَّأسِ المَرفوعِ ، السَّلامُ عَلَى الأَجسامِ العارِيَةِ فِي الفَلَواتِ تَنهَشُهَا الذِّئابُ العادِياتُ ، وتَختَلِفُ إلَيهَا السِّباعُ الضّارِياتُ .
السَّلامُ عَلَيكَ يا مَولايَ ، وعَلَى المَلائِكَةِ المَرفوفينَ حَولَ قُبَّتِكَ ، الحافّينَ بِتُربَتِكَ ، الطّائِفينَ بِعَرصَتِكَ ، الوارِدينَ لِزِيارَتِكَ ، السَّلامُ عَلَيكَ فَإِنّي قَصَدتُ إلَيكَ ورَجَوتُ الفَوزَ لَدَيكَ .
السَّلامُ عَلَيكَ سَلامَ العارِفِ بِحُرمَتِكَ ، المُخلِصِ في وِلايَتِكَ ، المُتَقَرِّبِ إلَى اللَّهِ بِمَحَبَّتِكَ ، البَري‏ءِ مِن أعدائِكَ ، سَلامَ مَن قَلبُهُ بِمُصابِكَ مَقروحٌ ، ودَمعُهُ عِندَ ذِكرِكَ مَسفوحٌ ، سَلامَ المَفجوعِ المَحزونِ ، الوالِهِ‏۱۵ المُستَكينِ ، سَلامَ مَن لَو كانَ مَعَكَ بِالطُّفوفِ لَوَقاكَ بِنَفسِهِ حَدَّ السُّيوفِ ، وبَذَلَ حُشاشَتَهُ‏۱۶ دونَكَ لِلحُتوفِ ۱۷ ، وجاهَدَ بَينَ يَدَيكَ ، ونَصَرَكَ عَلى‏ مَن بَغى‏ عَلَيكَ ، وفَداكَ بِروحِهِ وجَسَدِهِ ومالِهِ ووَلَدِهِ ، وروحُهُ لِروحِكَ فِداءٌ ، وأَهلُهُ لِأَهلِكَ وِقاءٌ .
فَلَئِن أخَّرَتنِي الدُّهورُ ، وعاقَني عَن نَصرِكَ المَقدورُ ، ولَم أكُن لِمَن حارَبَكَ مُحارِباً ، ولِمَن نَصَبَ لَكَ العَداوَةَ مُناصِباً ، فَلَأَندُبَنَّكَ صَباحاً ومَساءً ، ولَأَبكِيَنَّ عَلَيكَ بَدَلَ الدُّموعِ دَماً ، حَسرَةً عَلَيكَ وتَأَسُّفاً عَلى‏ ما دَهاكَ وتَلَهُّفاً ، حَتّى‏ أموتَ بِلَوعَةِ المُصابِ وغُصَّةِ الاِكتِيابِ .
أشهَدُ أنَّكَ قَد أقَمتَ الصَّلاةَ وآتَيتَ الزَّكاةَ ، وأَمَرتَ بِالمَعروفِ ونَهَيتَ عَنِ المُنكَرِ وَالعُدوانِ ، وأَطَعتَ اللَّهَ وما عَصَيتَهُ ، وتَمَسَّكتَ بِهِ وبِحَبلِهِ فَأَرضَيتَهُ وخَشيتَهُ ، وراقَبتَهُ وَاستَجَبتَهُ ، وسَنَنتَ السُّنَنَ ، وأَطفَأتَ الفِتَنَ ، ودَعَوتَ إلَى الرَّشادِ ، وأَوضَحتَ سُبُلَ السَّدادِ ، وجاهَدتَ فِي اللَّهِ حَقَّ الجِهادِ .
وكُنتَ للَّهِ‏ِ طائِعاً ، ولِجَدِّكَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيهِ وآلِهِ تابِعاً ، ولِقَولِ أبيكَ سامِعاً ، وإلى‏ وَصِيَّةِ أخيكَ مُسارِعاً ، ولِعِمادِ الدّينِ رافِعاً ، ولِلطُّغيانِ قامِعاً ، ولِلطُّغاةِ مُقارِعاً ، ولِلاُمَّةِ ناصِحاً ، وفي غَمَراتِ المَوتِ سابِحاً ، ولِلفُسّاقِ مُكافِحاً ، وبِحُجَجِ اللَّهِ قائِماً ، ولِلإِسلامِ وَالمُسلِمينَ راحِماً ، ولِلحَقِّ ناصِراً ، وعِندَ البَلاءِ صابِراً ، ولِلدّينِ كالِئاً۱۸ ، وعَن حَوزَتِهِ مُرامِياً ، وعَن شَريعَتِهِ مُحامِياً۱۹ .
تَحوطُ الهُدى‏ وتَنصُرُهُ ، وتَبسُطُ العَدلَ وتَنشُرُهُ ، وتَنصُرُ الدّينَ وتُظهِرُهُ ، وتَكُفُّ العابِثَ وتَزجُرُهُ ، وتَأخُذُ لِلدَّنِيِّ مِنَ الشَّريفِ ، وتُساوي فِي الحُكمِ بَينَ القَوِيِّ وَالضَّعيفِ .
كُنتَ رَبيعَ الأَيتامِ ، وعِصمَةَ الأَنامِ ، وعِزَّ الإِسلامِ ، ومَعدِنَ الأَحكامِ ، وحَليفَ الإِنعامِ ، سالِكاً طَرائِقَ جَدِّكَ وأَبيكَ ، مُشَبَّهاً فِي الوَصِيَّةِ لِأَخيكَ ، وَفِيَّ الذِّمَمِ‏۲۰ ، رَضِيَّ الشِّيَمِ‏۲۱ ، ظاهِرَ الكَرَمِ ، مُتَهَجِّداً فِي الظُّلَمِ ، قَويمَ الطَّرائِقِ ، كَريمَ الخَلائِقِ ، عَظيمَ السَّوابِقِ ، شَريفَ النَّسَبِ ، مُنيفَ الحَسَبِ ، رَفيعَ الرُّتَبِ ، كَثيرَ المَناقِبِ ، مَحمودَ الضَّرائِبِ ، جَزيلَ المَواهِبِ ، حَليمٌ رَشيدٌ مُنيبٌ ، جَوادٌ عليمٌ شَديدٌ ، إمامٌ شَهيدٌ ، أوّاهٌ‏۲۲ مُنيبٌ ، حَبيبٌ مَهيبٌ .
كُنتَ لِلرَّسولِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيهِ وآلِهِ وَلَداً ، ولِلقُرآنِ مُنقِذاً ، ولِلاُمَّةِ عَضُداً ، وفِي الطّاعَةِ مُجتَهِداً ، حافِظاً لِلعَهدِ وَالميثاقِ ، ناكِباً۲۳عَن سُبُلِ الفُسّاقِ ، باذِلاً لِلمَجهودِ ، طَويلَ الرُّكوعِ وَالسُّجودِ .
زاهِداً فِي الدُّنيا زُهدَ الرّاحِلِ عَنها ، ناظِراً إلَيها بِعَينِ المُستَوحِشينَ مِنها ، آمالُكَ عَنها مَكفوفَةٌ ، وهِمَّتُكَ عَن زينَتِها مَصروفَةٌ ، وأَلحاظُكَ عَن بَهجَتِها مَطروفَةٌ۲۴ ، ورَغبَتُكَ فِي الآخِرَةِ مَعروفَةٌ . حَتّى‏ إذَا الجَورُ مَدَّ باعَهُ ، وأَسفَرَ الظُّلمُ قِناعَهُ ، ودَعَا الغَيُّ أتباعَهُ ، وأَنتَ في حَرَمِ جَدِّكَ قاطِنٌ ، ولِلظّالِمينَ مُبايِنٌ ، جَليسُ البَيتِ وَالمِحرابِ ، مُعتَزِلٌ عَنِ اللَّذّاتِ وَالشَّهَواتِ ، تُنكِرُ المُنكَرَ بِقَلبِكَ ولِسانِكَ عَلى‏ قَدرِ طاقَتِكَ وإمكانِكَ . ثُمَّ اقتَضاكَ العِلمُ لِلإِنكارِ ، ولَزِمَكَ أن تُجاهِدَ الفُجّارَ ، فَسِرتَ في أولادِكَ وأَهاليكَ ، وشيعَتِكَ ومَواليكَ ، وصَدَعتَ بِالحَقِّ وَالبَيِّنَةِ ، ودَعَوتَ إلَى اللَّهِ بِالحِكمَةِ وَالمَوعِظَةِ الحَسَنَةِ ، وأَمَرتَ بِإِقامَةِ الحُدودِ ، وَالطّاعَةِ لِلمَعبودِ ، ونَهَيتَ عَنِ الخَبائِثِ وَالطُّغيانِ ، وواجَهوكَ بِالظُّلمِ وَالعُدوانِ .
فَجاهَدتَهُم بَعدَ الإِيعاظِ لَهُم ، وتَأكيدِ الحُجَّةِ عَلَيهِم ، فَنَكَثوا ذِمامَكَ وبَيعَتَكَ ، وأَسخَطوا رَبَّكَ وَجَدَّكَ ، وَبَدؤوكَ بِالحَربِ ، فَثَبَتَّ لِلطَّعنِ وَالضَّربِ ، وطَحَنتَ جُنودَ الفُجّارِ ، وَاقتَحَمتَ قَسطَلَ الغُبارِ۲۵ ، مُجالِداً بِذِي الفَقارِ ، كَأَنَّكَ عَلِيٌّ المُختارُ .
فَلَمّا رَأَوكَ ثابِتَ الجَأشِ ، غَيرَ خائِفٍ ولا خاشٍ ، نَصَبوا لَكَ غَوائِلَ‏۲۶ مَكرِهِم ، وقاتَلوكَ بِكَيدِهِم وشَرِّهِم ، وأَمَرَ اللَّعينُ جُنودَهُ فَمَنَعوكَ الماءَ ووُرودَهُ ، وناجَزوكَ القِتالَ ، وعاجَلوكَ النِّزالَ ، ورَشَقوكَ بِالسِّهامِ وَالنِّبالِ ، وبَسَطوا إلَيكَ أكُفَّ الاِصطِلامِ ، ولَم يَرعَوا لَكَ ذِماماً ، ولا راقَبوا فيكَ أثاماً في قَتلِهِم أولِياءَكَ ونَهبِهِم رِحالَكَ ، أنتَ مُقَدَّمٌ فِي الهَبَواتِ‏۲۷ ، ومُحتَمِلٌ لِلأَذِيّاتِ ، وقَد عَجِبَت مِن صَبرِكَ مَلائِكَةُ السَّماواتِ .
وأَحدَقوا بِكَ مِن كُلِّ الجِهاتِ ، وأَثخَنوكَ بِالجِراحِ ، وحالوا بَينَكَ وبَينَ الرَّواحِ ، ولَم يَبقَ لَكَ ناصِرٌ ، وأَنتَ مُحتَسِبٌ صابِرٌ ، تَذُبُّ عَن نِسوَتِكَ وأَولادِكَ . حَتّى‏ نَكَسوكَ عَن جَوادِكَ ، فَهَوَيتَ إلَى الأَرضِ جَريحاً ، تَطَؤُكَ الخُيولُ بِحَوافِرِها ، وتَعلوكَ الطُّغاةُ بِبَواتِرِها۲۸ ، قَد رَشَحَ لِلمَوتِ جَبينُكَ ، وَاختَلَفَت بِالاِنقِباضِ وَالاِنبِساطِ شِمالُكَ ويَمينُكَ ، تُديرُ طَرفاً خَفِيّاً إلى‏ رَحلِكَ وبَيتِكَ ، وقَد شُغِلتَ بِنَفسِكَ عَن وَلَدِكَ وأَهلِكَ ، وأَسرَعَ فَرَسُكَ شارِداً ، وإلى‏ خِيامِكَ قاصِداً ، مُحَمحِماً باكِياً .
فَلَمّا رَأَينَ النِّساءُ جَوادَكَ مَخزِيّاً۲۹ ، ونَظَرنَ سَرجَكَ عَلَيهِ مَلوِيّاً ، بَرَزنَ مِنَ الخُدورِ ، ناشِراتِ الشُّعورِ ، عَلَى الخُدودِ لاطِماتٍ ، لِلوُجوهِ‏۳۰ سافِراتٍ ، وبِالعَويلِ داعِياتٍ ، وبَعدَ العِزِّ مُذَلَّلاتٍ ، وإلى‏ مَصرَعِكَ مُبادِراتٍ .
وَالشِّمرُ جالِسٌ عَلى‏ صَدرِكَ ، مولِغٌ‏۳۱ سَيفَهُ عَلى‏ نَحرِكَ ، قابِضٌ عَلى‏ شَيبَتِكَ بِيَدِهِ ، ذابِحٌ لَكَ بِمُهَنَّدِهِ‏۳۲ ، قَد سَكَنَت حَواسُّكَ ، وخَفِيَت أنفاسُكَ ، ورُفِعَ عَلَى القَنا رَأسُكَ ، وسُبِيَ أهلُكَ كَالعَبيدِ ، وصُفِّدوا۳۳ فِي الحَديدِ ، فَوقَ أقتابِ المَطِيّاتِ ، تَلفَحُ وُجوهَهُم حَرُّ الهاجِراتِ ، يُساقونَ فِي البَراري وَالفَلَواتِ ، أيديهِم مَغلولَةٌ إلَى الأَعناقِ ، يُطافُ بِهِم فِي الأَسواقِ .
فَالوَيلُ لِلعُصاةِ الفُسّاقِ ، لَقَد قَتَلوا بِقَتلِكَ الإِسلامَ ، وعَطَّلُوا الصَّلاةَ وَالصِّيامَ ، ونَقَضُوا السُّنَنَ وَالأَحكامَ ، وهَدَموا قَواعِدَ الإِيمانِ ، وحَرَّفوا آياتِ القُرآنِ ، وهَملَجوا۳۴ فِي البَغيِ وَالعُدوانِ .
لَقَد أصبَحَ رَسولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيهِ وآلِهِ مَوتوراً ، وعادَ كِتابُ اللَّهِ عزّ و جلّ مَهجوراً ، وغودِرَ الحَقُّ إذ قُهِرتَ مَقهوراً ، وفُقِدَ بِفَقدِكَ التَّكبيرُ وَالتَّهليلُ ، وَالتَّحريمُ وَالتَّحليلُ ، وَالتَّنزيلُ وَالتَّأويلُ ، وظَهَرَ بَعدَكَ التَّغييرُ وَالتَّبديلُ ، وَالإِلحادُ وَالتَّعطيلُ ، وَالأَهواءُ وَالأَضاليلُ ، وَالفِتَنُ وَالأَباطيلُ .
فَقامَ ناعيكَ عِندَ قَبرِ جَدِّكَ الرَّسولِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيهِ وآلِهِ ، فَنَعاكَ إلَيهِ بِالدَّمعِ الهَطولِ قائِلاً : يا رَسولَ اللَّهِ قُتِلَ سِبطُكَ وفَتاكَ ، وَاستُبيحَ أهلُكَ وحِماكَ ، وسُبِيَت بَعدَكَ ذَراريكَ ، ووَقَعَ المَحذورُ بِعِترَتِكَ وذَويكَ ، فَانزَعَجَ الرَّسولُ وبَكى‏ قَلبُهُ المَهولُ ، وعَزّاهُ بِكَ المَلائِكَةُ وَالأَنبِياءُ ، وفُجِعَت بِكَ اُمُّكَ الزَّهراءُ .
وَاختَلَفَت جُنودُ المَلائِكَةِ المُقَرَّبينَ تُعَزّي أباكَ أميرَ المُؤمِنينَ ، واُقيمَت لَكَ المَآتِمُ في أعلى‏ عِلِّيّينَ ، ولَطَمَت عَلَيكَ الحورُ العينُ ، وبَكَتِ السَّماءُ وسُكّانُها ، وَالجِنانُ وخُزّانُها ، وَالهِضابُ وأَقطارُها ، وَالأَرضُ وأَقطارُها ، وَالبِحارُ وحيتانُها ، ومَكَّةُ وبُنيانُها ، وَالجِنانُ ووِلدانُها ، وَالبَيتُ وَالمَقامُ ، وَالمَشعَرُ الحَرامُ ، وَالحِلُّ وَالإِحرامُ .
اللَّهُمَّ فَبِحُرمَةِ هذَا المَكانِ المُنيفِ ، صَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وآل مُحَمَّدٍ وَاحشُرني في زُمرَتِهِم ، وأَدخِلنِي الجَنَّةَ بِشَفاعَتِهِم . اللَّهُمَّ فَإِنّي أتَوَسَّلُ إلَيكَ يا أسرَعَ الحاسِبينَ ، ويا أكرَمَ الأَكرَمينَ ، ويا أحكَمَ الحاكِمينَ ، بِمُحَمَّدٍ خاتَمِ النَّبِيّينَ ، رَسولِكَ إلَى العالَمينَ أجمَعينَ ، وبِأَخيهِ وَابنِ عَمِّهِ الأَنزَعِ‏۳۵ البَطينِ ، العالِمِ المَكينِ ، عَلِيٍّ أميرِ المُؤمِنينَ ، وبِفاطِمَةَ سَيِّدَةِ نِساءِ العالَمينَ ، وبِالحَسَنِ الزَّكِيِّ عِصمَةِ المُتَّقينَ ، وبِأَبي عَبدِ اللَّهِ الحُسَينِ أكرَمِ المُستَشهَدينَ ، وبِأَولادِهِ المَقتولينَ ، وبِعِترَتِهِ المَظلومينَ ، وبِعَلِيِّ بنِ الحُسَينِ زَينِ العابِدينَ ، وبِمُحَمَّدِ بنِ عَلِيٍّ قِبلَةِ الأَوّابينَ‏۳۶ ، وجَعفَرِ بنِ مُحَمَّدٍ أصدَقِ الصّادِقينَ ، وموسَى بنِ جَعفَرٍ مُظهِرِ البَراهينِ ، وعَلِيِّ بنِ موسى‏ ناصِرِ الدّينِ ، ومُحَمَّدِ بنِ عَلِيٍّ قُدوَةِ المُهتَدينَ ، وعَلِيِّ بنِ مُحَمَّدٍ أزهَدِ الزّاهِدينَ ، وَالحَسَنِ بنِ عَلِيٍّ وارِثِ المُستَخلَفينَ ، وَالحُجَّةِ عَلَى الخَلقِ أجمَعينَ ، أن تُصَلِّيَ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، الصّادِقينَ الأَبَرّينَ ، آلِ طه ويس ، وأَن تَجعَلَني فِي القِيامَةِ مِنَ الآمِنينَ المُطمَئِنّينَ ، الفائِزينَ الفَرِحينَ المُستَبشِرينَ .
اللَّهُمَّ اكتُبني فِي المُسلِمينَ ، وأَلحِقني بِالصّالِحينَ ، وَاجعَل لي لِسانَ صِدقٍ فَي الآخِرينَ ، وَانصُرني عَلَى الباغينَ ، وَاكفِني كَيدَ الحاسِدينَ ، وَاصرِف عَنّي مَكرَ الماكِرينَ ، وَاقبِض عَنّي أيدِيَ الظّالِمينَ ، وَاجمَع بَيني وبَينَ السّادَةِ المَيامينِ‏۳۷ في أعلا عِلِّيّينَ ، مَعَ الَّذينَ أنعَمتَ عَلَيهِم مِنَ النَّبِيّينَ ، وَالصِّدّيقينَ وَالشُّهَداءِ وَالصّالِحينَ ، بِرَحمَتِكَ يا أرحَمَ الرّاحِمينَ .
اللَّهُمَّ إنّي اُقسِمُ عَلَيكَ بِنَبِيِّكَ المَعصومِ ، وبِحُكمِكَ المَحتومِ ، ونَهيِكَ المَكتومِ ، وبِهذَا القَبرِ المَلمومِ‏۳۸ ، المُوَسَّدِ في كَنَفِهِ الإِمامُ المَعصومُ ، المَقتولُ المَظلومُ ، أن تَكشِفَ ما بي مِنَ الغُمومِ ، وتَصرِفَ عَنّي شَرَّ القَدَرِ المَحتومِ ، وتُجيرَني مِنَ النّارِ ذاتِ السَّمومِ.
اللَّهُمَّ جَلِّلني بِنِعمَتِكَ ، ورَضِّني بِقِسمِكَ ، وتَغَمَّدني بِجودِكَ وكَرَمِكَ ، وباعِدني مِن مَكرِكَ ونَقِمَتِكَ ،
اللَّهُمَّ اعصِمني مِنَ الزَّلَلِ ، وسَدِّدني فِي القَولِ وَالعَمَلِ ، وَافسَح لي في مُدَّةِ الأَجَلِ ، وأَعفِني مِنَ الأَوجاعِ وَالعِلَلِ ، وبَلِّغني بِمَوالِيَّ وبِفَضلِكَ أفضَلَ الأَمَلِ .
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وَاقبَل تَوبَتي ، وَارحَم عَبرَتي ، وأَقِلني عَثرَتي ، ونَفِّس كُربَتي ، وَاغفِر لي خَطيئَتي ، وأَصلِح لي في ذُرِّيَّتي .
اللَّهُمَّ لا تَدَع لي في هذَا المَشهَدِ المُعَظَّمِ وَالمَحَلِّ المُكَرَّمِ ، ذَنباً إلّا غَفَرتَهُ ، ولاعَيباً إلّا سَتَرتَهُ ، ولا غَمّاً إلّا كَشَفتَهُ ، ولا رِزقاً إلّا بَسَطتَهُ ، ولاجاهاً إلّا عَمَرتَهُ ، ولا فَساداً إلّا أصلَحتَهُ ، ولا أمَلاً إلّا بَلَّغتَهُ ، ولا دُعاءً إلّا أجَبتَهُ ، ولا مَضيقاً إلّا فَرَّجتَهُ ، ولا شَملاً۳۹إلّا جَمَعتَهُ ، ولا أمراً إلّا أتمَمتَهُ ، ولا مالاً إلّا كَثَّرتَهُ ، ولا خُلُقاً إلّا حَسَّنتَهُ ، ولا إنفاقاً إلّا أخلَفتَهُ ، ولا حالاً إلّا عَمَّرتَهُ ، ولا حَسوداً إلّا قَمَعتَهُ ، ولاعَدُوّاً إلّا أردَيتَهُ ، ولا شَرّاً إلّا كَفَيتَهُ ، ولا مَرَضاً إلّا شَفَيتَهُ ، ولا بَعيداً إلّا أدنَيتَهُ ، ولا شَعَثاً۴۰ إلّا لَمَمتَهُ ، ولا سُؤالاً إلّا أعطَيتَهُ .
اللَّهُمَّ إنّي أسأَ لُكَ خَيرَ العاجِلَةِ وثَوابَ الآجِلَةِ ، اللَّهُمَّ أغنِني بِحَلالِكَ عَنِ الحَرامِ ، وبِفَضلِكَ عَن جَميعِ الأَنامِ . اللَّهُمَّ إنّي أسأَ لُكَ عِلماً نافِعاً وقَلباً خاشِعاً ، ويَقيناً شافِياً ، وعَمَلاً زاكِياً ، وصَبراً جَميلاً ، وأَجراً جَزيلاً .
اللَّهُمَّ ارزُقني شُكرَ نِعمَتِكَ عَلَيَّ ، وزِد في إحسانِكَ وكَرَمِكَ إلَيَّ ، وَاجعَل قَولي فِي النّاسِ مَسموعاً ، وعَمَلي عِندَكَ مَرفوعاً ، وأَثَري فِي الخَيراتِ مَتبوعاً ، وعَدُوّي مَقموعاً۴۱ .
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ الأَخيارِ ، في آناءِ اللَّيلِ وأَطرافِ النَّهارِ ، وَاكفِني شَرَّ الأَشرارِ ، وطَهِّرني مِنَ الذُّنوبِ وَالأَوزارِ ۴۲ ، وأَجِرني مِنَ النّارِ ، وأَدخِلني دارَ القَرارِ ، وَاغفِر لي ولِجَميعِ إخواني فيكَ وأَخَواتِيَ المُؤمِنينَ وَالمُؤمِناتِ ، بِرَحمَتِكَ يا أرحَمَ الرّاحِمينَ .
ثُمَّ تَوَجَّه إلَى القِبلَةِ ، وصَلِّ رَكعَتَينِ ، وتَقرَأُ فِي الاُولى‏ سورَةَ الأَنبِياءِ ، وفِي الثّانِيَةِ الحَشرَ ، وتَقنُتُ فَتَقولُ :
لا إلهَ إلَّا اللَّهُ الحَليمُ الكَريمُ ، لا إلهَ إلَّا اللَّهُ العَلِيُّ العَظيمُ ، لا إلهَ إلَّا اللَّهُ رَبُّ السَّماواتِ السَّبعِ وَالأَرَضينَ السَّبعِ ، وما فيهِنَّ وما بَينَهُنَّ ، خِلافاً لِأَعدائِهِ ، وتَكذيباً لِمَن عَدَلَ بِهِ ، وإقراراً لِرُبوبِيَّتِهِ ، وخُشوعاً لِعِزَّتِهِ ، الأَوَّلُ بِغَيرِ أوَّلٍ ، وَالآخِرُ بِغَيرِ آخِرٍ ، الظّاهِرُ عَلى‏ كُلِّ شَي‏ءٍ بِقُدرَتِهِ ، الباطِنُ دونَ كُلِّ شَي‏ءٍ بِعِلمِهِ ولُطفِهِ . لا تَقِفُ العُقولُ عَلى‏ كُنهِ عَظَمَتِهِ ، ولا تُدرِكُ الأَوهامُ حَقيقَةَ ماهِيَّتِهِ ، ولا تَتَصَوَّرُ الأَنفُسُ مَعانِيَ كَيفِيَّتِهِ ، مُطَّلِعاً عَلَى الضَّمائِرِ ، عارِفاً بِالسَّرائِرِ ، يَعلَمُ خائِنَةَ الأَعيُنِ وما تُخفِي الصُّدورُ .
اللَّهُمَّ إنّي اُشهِدُكَ عَلى‏ تَصديقي رَسولَكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيهِ وآلِهِ ، وإيماني بِهِ ، وعِلمي بِمَنزِلَتِهِ ، وإنّي أشهَدُ أنَّهُ النَّبِيُّ الَّذي نَطَقَتِ الحِكمَةُ بِفَضلِهِ ، وبَشَّرَتِ الأَنبِياءُ بِهِ ، ودَعَت إلَى الإِقرارِ بِما جاءَ بِهِ ، وحَثَّت عَلى‏ تَصديقِهِ بِقَولِهِ تَعالى‏ : « الَّذِى يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِندَهُمْ فِى التَّوْرةِ وَالإِْنجِيلِ يَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْههُمْ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبئثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالأَْغْلَلَ الَّتِى كَانَتْ عَلَيْهِمْ »۴۳
فَصَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ رَسُولِكَ إلَى الثَّقَلَينِ ، وسَيِّدِ الأَنبِياءِ المُصطَفَينَ ، وعَلى‏ أخيهِ وَابنِ عَمِّهِ اللَّذَينِ لَم يُشرِكا بِكَ طَرفَةَ عَينٍ أبَداً ، وعَلى‏ فاطِمَةَ الزَّهراءِ سَيِّدَةِ نِساءِ العالَمينَ ، وعَلى‏ سَيِّدَي شَبابِ أهلِ الجَنَّةِ الحَسَنِ وَالحُسَينِ ، صَلاةً خالِدَةَ الدَّوامِ ، عَدَدَ قَطرِ الرِّهامِ‏۴۴ ، وزِنَةَ الجِبالِ وَالآكامِ ، ما أورَقَ السَّلامُ‏۴۵ ، وَاختَلَفَ الضِّياءُ وَالظَّلامُ ، وعَلى‏ آلِهِ الطّاهِرينَ ، الأَئِمَّةِ المُهتَدينَ ، الذّائِدينَ عَنِ الدّينِ ، عَلِيٍّ ، ومُحَمَّدٍ ، وجَعفَرٍ ، وموسى‏ ، وعَلِيٍّ ، ومُحَمَّدٍ ، وعَلِيٍّ ، وَالحَسَنِ وَالحُجَّةِ ، القُوّامِ بِالقِسطِ ، وسُلالَةِ السِّبطِ .
اللَّهُمَّ إنّي أسأَ لُكَ بِحَقِّ هذَا الإِمامِ فَرَجاً قَريباً ، وصَبراً جَميلاً ، ونَصراً عَزيزاً ، وغِنىً عَنِ الخَلقِ ، وثَباتاً فِي الهُدى‏ ، وَالتَّوفيقَ لِما تُحِبُّ وتَرضى‏ ، ورِزقاً واسِعاً حَلالاً طَيِّباً مَريئاً دارّاً ، سائِغاً فاضِلاً مُفضَلاً ، صَبّاً صَبّاً ، مِن غَيرِ كَدٍّ ولا نَكَدٍ ، ولا مِنَّةٍ مِن أحَدٍ ، وعافِيَةً مِن كُلُّ بَلاءٍ وسُقمٍ ومَرَضٍ ، وَالشُّكرَ عَلَى العافِيَةِ وَالنَّعماءِ ، وإذا جاءَ المَوتُ فَاقبِضنا عَلى‏ أحسَنِ ما يَكونُ لَكَ طاعَةً ، عَلى‏ ما أمَرتَنا مُحافِظينَ ، حَتّى‏ تُؤَدِّيَنا إلى‏ جَنّاتِ النَّعيمِ ، بِرَحمَتِكَ يا أرحَمَ الرّاحِمينَ .
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وأَوحِشني مِنَ الدُّنيا وآنِسني بِالآخِرَةِ ؛ فَإِنَّهُ لا يوحِشُ مِنَ الدُّنيا إلّا خَوفُكَ ، ولا يُؤنِسُ بِالآخِرَةِ إلّا رَجاؤُكَ .
اللَّهُمَّ لَكَ الحُجَّةُ لا عَلَيكَ ، وإلَيكَ المُشتَكى‏ لا مِنكَ ، فَصَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وآلِهِ ، وأَعِنّي عَلى‏ نَفسِيَ الظّالِمَةِ العاصِيَةِ ، وشَهوَتِيَ الغالِبَةِ ، وَاختِم لي بِالعَفوِ وَالعافِيَةِ .
اللَّهُمَّ إنَّ استِغفاري إيّاكَ وأَنَا مُصِرٌّ عَلى‏ ما نَهَيتَ ، قِلَّةُ حَياءٍ ، وتَركِيَ الاِستِغفارَ مَعَ عِلمي بِسَعَةِ حِلمِكَ ، تَضييعٌ لِحَقِّ الرَّجاءِ .
اللَّهُمَّ إنَّ ذُنوبي تُؤيِسُني أن أرجُوَكَ ، وأَنَّ عِلمي بِسَعَةِ رَحمَتِكَ يَمنَعُني أن أخشاكَ ، فَصَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، وصَدِّق رَجائي لَكَ ، وكَذِّب خَوفي مِنكَ ، وكُن لي عِندَ أحسَنِ ظَنّي بِكَ ، يا أكرَمَ الأَكرَمينَ .
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وأَيِّدني بِالعِصمَةِ ، وأَنطِق لِساني بِالحِكمَةِ ، وَاجعَلني مِمَّن يَندَمُ عَلى‏ ما ضَيَّعَهُ في أمسِهِ ، ولا يَغبَنُ‏۴۶ حَظَّهُ في يَومِهِ ، ولا يَهُمُّ لِرِزقِ غَدِهِ .
اللَّهُمَّ إنَّ الغَنِيَّ مَنِ استَغنى‏ بِكَ وَافتَقَرَ إلَيكَ ، وَالفَقيرَ مَنِ استَغنى‏ بِخَلقِكَ عَنكَ ، فَصَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وأَغنِني عَن خَلقِكَ بِكَ ، وَاجعَلني مِمَّن لا يَبسُطُ كَفّاً إلّا إلَيكَ .
اللَّهُمَّ إنَّ الشَّقِيَّ مَن قَنَطَ وأَمامَهُ التَّوبَةُ ووَراءَهُ الرَّحمَةُ ، وإن كُنتُ ضَعيفَ العَمَلِ فَإِنّي في رَحمَتِكَ قَوِيُّ الأَمَلِ ، فَهَب لي ضَعفَ عَمَلي لِقُوَّةِ أمَلي .
اللَّهُمَّ إن كُنتَ تَعلَمُ أنَّ في عِبادِكَ مَن هُوَ أقسى‏ قَلباً مِنّي ، وأَعظَمُ مِنّي ذَنباً ، فَإِنّي أعلَمُ أنَّهُ لا مَولى‏ أعظَمُ مِنكَ طَولاً ، وأَوسَعُ رَحمَةً وعَفواً ، فَيا مَن هُوَ أوحَدُ في رَحمَتِهِ ، اغفِر لِمَن لَيسَ بِأَوحَدَ في خَطيئَتِهِ .
اللَّهُمَّ إنَّكَ أمَرتَنا فَعَصَينا ، ونَهَيتَ فَمَا انتَهَينا ، وذَكَّرتَ فَتَناسَينا ، وبَصَّرتَ فَتَعامَينا ، وحَدَّدتَ فَتَعَدَّينا ، وما كانَ ذلِكَ جَزاءَ إحسانِكَ إلَينا ، وأَنتَ أعلَمُ بِما أعلَنّا وأَخفَينا ، وأَخبَرُ بِما نَأتي وما أتَينا ، فَصَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، ولا تُؤاخِذنا بِما أخطَأنا ونَسينا ، وهَب لَنا حُقوقَكَ لَدَينا ، وأَتِمَّ إحسانَكَ إلَينا ، وأَسبِل‏۴۷ رَحمَتَكَ عَلَينا .
اللَّهُمَّ إنّا نَتَوَسَّلُ إلَيكَ بِهذَا الصِّدّيقِ الإِمامِ ، ونَسأَ لُكَ بِالحَقِّ الَّذي جَعَلتَهُ لَهُ ولِجَدِّهِ رَسولِكَ ، ولِأَبَوَيهِ عَلِيٍّ وفاطِمَةَ أهلِ بَيتِ الرَّحمَةِ ، إدرارَ الرِّزقِ الَّذي بِهِ قِوامُ حَياتِنا ، وصَلاحُ أحوالِ عِيالِنا ، فَأَنتَ الكَريمُ الّذي تُعطي مِن سَعَةٍ ، وتَمنَعُ مِن قُدرَةٍ ، ونَحنُ نَسأَ لُكَ مِنَ الرِّزقِ ما يَكونُ صَلاحاً لِلدُّنيا وبَلاغاً لِلآخِرَةِ .
اللَّهُمَّ صَلَّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاغفِر لَنا ولِوالِدَينا ، ولِجَميعِ المُؤمِنينَ وَالمُؤمِناتِ وَالمُسلِمينَ وَالمُسلِماتِ الأَحياءِ مِنهُم وَالأَمواتِ ، وآتِنا فِي الدُّنيا حَسَنَةً وفِي الآخِرَةِ حَسَنَةً وقِنا عَذابَ النّارِ .
ثُمَّ تَركَعُ وتَسجُدُ وتَجلِسُ فَتَتَشَهَّدُ وتُسَلِّمُ ، فَإِذا سَبَّحتَ فَعَفِّر۴۸ خَدَّيكَ ، وقُل :
سُبحانَ اللَّهِ وَالحَمدُ للَّهِ‏ِ ولا إله إلَّا اللَّهُ وَاللَّهُ أكبَرُ - أربَعينَ مَرَّةً - .
وَاسأَلِ اللَّهَ العِصمَةَ وَالنَّجاةَ ، وَالمَغفِرَةَ وَالتَّوفيقَ لِحُسنِ العَمَلِ وَالقَبولَ لِما تَتَقَرَّبُ بِهِ إلَيهِ وتَبتَغي بِهِ وَجهَهُ ، وقِف عِندَ الرَّأسِ ثُمَّ صَلِّ رَكعَتَينِ عَلى‏ ما تَقَدَّمَ .
ثُمَّ انكَبَّ عَلَى القَبرِ وقَبِّلهُ وقُل :
زادَ اللَّهُ في شَرَفِكُم ، وَالسَّلامُ عَلَيكُم ورَحمَةُ اللَّهِ وبَرَكاتُهُ .
وَادعُ لِنَفسِكَ ولِوالِدَيكَ ولِمَن أرَدتَ ، وَانصَرِف إن شاءَ اللَّهُ تَعالى‏ .

1.المراد وكلاء الأئمة و خواص أصحابهم، أو النواب الخاصون بإمام الزمان.

2.الجُبُّ : أي بئر لم تُطوَ (مفردات ألفاظ القرآن : ص ۱۸۲ «جبب») .

3.الفَلْقُ : شَقُّ الشي‏ء وإبانة بعضه عن بعض (مفردات ألفاظ القرآن : ص ۶۴۵ «فلق») .

4.أزْلَفَها : قدّمها ، والأصل فيه القُرب والتقدّم (النهاية : ج ۲ ص ۳۰۹ «زلف») .

5.إشارةٌ إلى الآية ۱۴ من سورة النجم .

6.رَمَّلهُ بالدماء فترمّل : أي تَلَطَّخَ (الصحاح : ج ۴ ص ۱۷۱۳ «رمل») .

7.اليعسوب : السيّد والرئيس والمقدّم ، وأصله : فحل النحل (النهاية : ج ۳ ص ۲۳۴ «عسب») .

8.جَيْبُ القميص : ما ينفتح على النحر ، والجمع : أجياب وجيوب (المصباح المنير : ص ۱۱۵ «جيب») .

9.الاصطلام : افتعال من الصَّلم : القطع (النهاية : ج ۳ ص ۴۹ «صلم») .

10.مُجَدّلاً : أي مَرْميّاً ملقىً على الأرض قتيلاً (النهاية : ج ۱ ص ۲۴۸ «جدل») .

11.ناغَتِ الاُمّ صبّيها : لاطفته وشاغلته بالمحادثة والملاعبة (النهاية : ج ۵ ص ۸۸ «نغي») .

12.الوَتينُ : عرق في القلب إذا انقطع مات صاحبه (النهاية : ج ۵ ص ۱۵۰ «وتن») .

13.الأوْداجُ : هي ما أحاط بالعنق من العروق (النهاية : ج ۵ ص ۱۶۵ «ودج») .

14.ليس في بحار الأنوار : «السّلام على‏ الودج المقطوع» .

15.والِه : إذا ذهب عقله من فرح أو حزن (المصباح المنير : ص ۶۷۲ «وَلِهَ») .

16.الحُشاشَة : روح القلب ، ورَمَق من حياة النفس (لسان العرب : ج ۶ ص ۲۸۴ «حشش») .

17.الحَتْفُ : الهلاك (النهاية : ج ۱ ص ۳۳۷ «حتف») .

18.كَلَأهُ : أي حفظه وحرسه (الصحاح : ج ۱ ص ۶۹ «كلأ») .

19.ليس في بحار الأنوار : «وعن شريعته محاميا» .

20.الذِّمّة والذِّمامُ : وهما بمعنى العهد والأمان والضمان والحرمة والحقّ (النهاية : ج ۲ ص ۱۶۸ «ذمم») .

21.الشِّيمَةُ : الخُلْقُ (الصحاح : ج ۵ ص ۱۹۶۴ «شيم») .

22.الأوّاهُ : المتأوّه المُتضَرِّع (النهاية : ج ۱ ص ۸۲ «أوه») .

23.نَكَبَ عنه : عَدَلَ (القاموس المحيط : ج ۱ ص ۱۳۴ «نكب») .

24.طَرَفَهُ عنه : أي صرفه وردّه (الصحاح : ج ۴ ص ۱۳۹۵ «طرف») .

25.قَسطَلُ الغُبارِ : الساطع من الغبار (لسان العرب : ج ۱۱ ص ۵۵۷ «قسطل») .

26.الغَوائِلُ : أي المهالك (النهاية : ج ۳ ص ۳۹۷ «غول») .

27.الهَبْوة : الغَبَرة (النهاية : ج ۵ ص ۲۴۱ «هبا») . وهو كناية عن إقدامه في القتال وتوغّله وخوضه غمار المعركة والّتي تعلو فيها الغبرة جرّاء سنابك الخيل وحوافرها .

28.الباتِرُ : السيف القاطع (الصحاح : ج ۲ ص ۵۸۴ «غبر») .

29.خَزِيَ خِزْياً : ذلّ وهان (المصباح المنير : ص ۱۶۸ «خزي») .

30.في المصدر: «الوجوه» ، والصواب ما أثبتناه كما في بحار الأنوار .

31.قال العلّامة المجلسي رحمه اللّه : «مولغ» : من ولوغ الكلب على سبيل الاستعارة . وفي أكثر النسخ بالعين ؛ من أولعه به ؛ أي أغراه ، والأوّل أظهر (بحار الأنوار : ج ۱۰۱ ص ۲۵۱) .

32.المُهَنَّدُ : السيف المطبوع من حديد الهند (الصحاح : ج ۲ ص ۵۵۷ «هند») .

33.صَفَدَهُ : أي شدّه وأوثقه (الصحاح : ج ۲ ص ۴۹۸ «صفد») .

34.الهَملَجَة : هو مشي شبيه الهرولة ، يقال : هو فارسي معرّب (مجمع البحرين : ج ۳ ص ۱۸۸۱ «هملج») . أي أسرعوا في البغي والعدوان .

35.رجل أنزع : وهو الذي انحسر الشعر عن جانبي جبهته (الصحاح : ج ۳ ص ۱۲۸۹ «نزع») .

36.الأوّابين : جمع أوّاب ؛ وهو الكثير الرجوع إلى اللَّه تعالى بالتوبة (النهاية : ج ۱ ص ۷۹ «أوب») .

37.اليُمْنُ : البَرَكةُ ، واليُمن : خلاف الشؤم ، ضدّه ، يقال : يُمِنَ فهو ميمون . وجمع المَيمون : ميامين (لسان العرب : ج ۱۳ ص ۴۵۸ «يمن») .

38.الإلْمامُ : النزول ، وقد ألّم به : أي نزل به (الصحاح : ج ۵ ص ۲۰۳۲ «لمم») .

39.جمع اللَّه شملَهُ : أي ما تَشَتَّتَ من أمره (مجمع البحرين : ج ۲ ص ۹۷۸ «شمل») .

40.تَلُمّ بها شَعَثي : أي تجمع بها ما تفرّق من أمري (النهاية : ج ۲ ص ۴۷۸ «شعث») .

41.قَمَعْتُه قَمْعَاً : أذْلَلْتُه (المصباح المنير : ص ۵۱۶ «قمع») .

42.الوِزْرُ : الإثْمُ والثِّقْلُ (الصحاح : ج ۲ ص ۸۴۵ «وزر») .

43.الأعراف : ۱۵۷ .

44.الرَّهْمَةُ : المَطْرةُ الضعيفة الدائمة . والجمع : رهام (الصحاح : ج ۵ ص ۱۹۳۹ «رهم») .

45.السَّلامُ : شجر (الصحاح : ج ۵ ص ۱۹۵۱ «سلم») .

46.غَبِنَ رأيه : إذا نقصه (الصحاح : ج ۶ ص ۲۱۷۲ «غبن») .

47.أسْبَلَ المَطَرُ والدَّمْعُ : إذا هطلا (النهاية : ج ۲ ص ۳۴۰ «سبل») .

48.العَفَرُ : الترابُ ، وعفّره : أي مرّغَهُ (الصحاح : ج ۲ ص ۷۵۱ «عفر») .

  • نام منبع :
    دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد هفتم
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری‌شهری، با همکاری محمّد کاظم طباطبایی و جمعی از پژوهشگران، ترجمه: عبدالهادی مسعودی
    تعداد جلد :
    10
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 16601
صفحه از 466
پرینت  ارسال به